در حالی که سیر نزولی بازار سهام همچنان ادامه دارد، امیدهایی برای نجات بازار بورس توسط دلار وجود دارد.
به گزارش رتبه آنلاین از میزان، بازار سرمایه هفته قبل را هم درمجموع نزولی پشت سر گذاشت تا یک تابستان کاملا چند رنگ را تجربه کند؛ یک تیرماه کاملا صعودی و جذاب را تجربه کرد. مرداد ماهی که صعودی شروع شد با نوسان ادامه و با افت شدید پایان یافت و درنهایت یک شهریور کاملا نوسانی و متلاطم در خود داشت.
حالا بورس در شرایطی پا به پاییز گذاشته است که گزارههای مختلفی بین اهالی بازار دست بهدست میشود. با چرخی در فضاهای رسانهای بورسی میتوان مهمترین گزارهها و تحلیلها درخصوص آینده بورس را این گونه استخراج و دسته بندی کرد:
برخی معتقدند که بورس بعد از این نوسانی است و بهترین استراتژی، خروج از آن یا نوسان گیری یا سرمایهگذاری بسیار بلندمدت است.
این جمله هم پرتکرار است که: بورس نیاز به سه ماه استراحت دارد و از آبان میتواند وارد فاز صعودی بعدی شود.
اهالی تحلیل بنیادین هم میگویند که بخشی از بازار برای مدتها نوسانی یا منفی خواهد بود، اما شرکتهای دلاری با نرخهای جدید ارز قابلیت رشد دارند.
برخی تکنیکالیستها از تشکیل الگوی سر و گردن معکوس در شاخصهای مهم بورسی مثل شاخص کل و شاخص ۳۰ شرکت و آمادگی شاخص برای خروج از این الگو با ایجاد روند صعودی میگویند. موضوعی که مشروط به عبور شاخص از خط گردن در محدوده ۱.۷ میلیون واحد است. سطحی که طی نوسانات اخیر در شهریور سه بار به عنوان مقاومت عمل کرده است.
برخی هم معتقدند که با رفتار دوگانه حقوقیها و قدرت گرفتن بازارگردانی، انتظار ایجاد روند صعودی کلی یا افت شدید بسیار ضعیف است، اما تک نمادها، به خصوص دلاریها مشروط به تداوم رشد نرخ ارز، ظرفیت رشد بیشتری خواهند داشت.
یک گزاره هم به شرایط روانی و سرریز بازارها اشاره دارد و معتقد است که تا زمانی که بازار ارز و طلا رونق دارد، بورس همین وضعیت را خواهد داشت.
یکی از کلیدواژههای پرتکرار در تحلیلها و گزارههای بورسی که بین اهالی بازار میچرخد بحث نرخ ارز است. جایی که با رشد نرخ دلار آزاد و نیمایی، انتظار برای موج جدیدی از رشد فروش و سود خالص شرکتهای دلاری ایجاد شده است. فلزی معدنی ها، پتروشیمیها و چندرشته ایهایی که سهامدار این شرکتها هستند در نوک پیکان این تحلیل قرار دارند. این فرضیه با رشد بیشتر نرخ دلار بازار و نرخ نیمایی آن تقویت میشود. متوسط نرخ دلار نیمایی در سال گذشته در محدوده ۱۰ تا ۱۲ هزار تومان بوده است که در صورت تداوم شرایط فعلی در سال ۹۹ میتواند دو برابر سال ۹۸ باشد. این رشد نرخ ارز میتواند سوخت قوی برای جهش سود آوری شرکتهای بزرگ صادراتی را فراهم کند.
گزارشهای فروش شهریور که همین روزها خواهد رسید، میتواند در خصوص این گزاره شواهد قوی تری را ارائه دهد، اما برخی تخمینها از نسبت قیمت به درآمد مناسب (در محدوده ۵ تا ۱۰ واحد) برای برخی شرکتهای بزرگ کالایی طی ۹۹ و ۱۴۰۰ حکایت دارد. شرکتهایی مثل فولاد کاوه، پتروشیمی آریاساسول، زاگرس، شاراک، شغدیر، فولاد خوزستان و بسیاری از معدنیها از این جملهاند.
بسیاری وضعیت بهتر شاخص کل نسبت به شاخص کل هم وزن (شرکتهای بزرگ دلاری نسبت به شرکتهای کوچک داخلی فروش) را نیز در قالب وضعیت صعودی نرخ ارز تفسیر میکنند. اگرچه برخی آن را به دلیل حمایت حقوقیها و دولت از بزرگان شاخص ساز هم میدانند. در هر حال امیدهای دلاری درباره بورس وجود دارد. اگرچه نگرانیهایی هم هست.
بیمهای دلاری بورس در پاییز
بسیاری، روند نرخ ارز در سال ۹۹ را بسیار مشابه سال ۹۷ میدانند. در سال ۹۷ روند صعودی از انتهای سال ۹۶ شروع شد و بعد از یک دوره ۷-۸ ماهه صعودی، نرخ در ابتدای پاییز به قله رسید و بعد ازآن نزولی شد. اکنون نیز روند مشابهی تجربه شده است. نرخ از محدوده ۱۱ هزار تومان در تابستان و پاییز ۹۸ طی زمستان صعودی شد و تاکنون تا ۲۸ هزار تومان رشد کرده است.
برخی ضمن مشابهتسازی با سال ۹۷ دلار را در انتهای مسیر صعودی میبینند و برخی نیز رفع نسبی محدودیتهای کرونایی و بهبود وضعیت منابع دلاری غیرنفتی را دلیلی بر انتهای رشد دلار میدانند. دلیل سوم هم فاصله بالای نرخ با مقادیر تعادلی است. با این حال فرضیههایی در مقابل هم وجود دارد که روند صعودی یا تعادل در نرخهای فعلی را تجویز میکند.
در هر حال تغییر روند نرخ ارز برای بورس مهم است؛ هم از نظر بنیادین و هم از نظر روانی. از نظر بنیادین، صعود نرخ ارز، درنهایت (در میان مدت و بلندمدت) خبر خوبی برای بورس خواهد بود، اما ریزش آن میتواند منجر به افت بورس شود. البته بخشی از بورس یک ضربه گیر خوب در مقابل افت نرخ ارز در بازار دارد و آن هم نرخ نیمایی است. فارغ از آثار روانی، وضعیت بنیادین شرکتهای بزرگ و صادراتی بورسی صرفا با دلار نیمایی مرتبط است که قطعا بسیار کم نوسانتر از بازار خواهد بود.
وعده رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر نزدیک شدن نرخ نیمایی به بازار هم این فرضیه را تقویت کرده است که حتی در صورت ریزش نرخ دلار از محدوده فعلی، نرخ نیمایی بتواند خود را در محدوده ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان حفظ کند. در این شرایط شرکتهای صادراتی درنهایت از رشد حدود ۱۰۰ درصدی نرخ تسعیر ارز حاصل از صادرات خود منفعت کسب خواهند کرد.
البته از نظر روانی برخی معتقد به تاثیر معکوس در کوتاه مدت هستند. جایی که توقف بازدهی مثبت در بازار ارز و طلا، موتور بورس را گرم خواهد کرد.
آفت تحلیلهای سر راست و یک خطی!
به هر حال بازارها در کشور در متلاطمترین و غیرقابل پیشبینیترین وضعیت خود قرار دارند و در این شرایط ارائه تحلیلهای سرراست مثل این که بازار از آبان دوباره رشد میکند یا این که با تداوم رشد دلار بورس دوباره رکورد خواهد زد، یک آفت است. وضعیت فعلی بازارها پرریسک است و منطق سرمایهگذاری حکم میکند که با استفاده از روشهای کنترل ریسک، سرمایهگذاران خود را برای شرایط مختلف و سناریوهای متفاوت پیش رو آماده کنند. در نتایج توضیحات فوق، درنهایت میتوان گفت که در میان وضعیت متلاطم بازارهای مالی کشور از جمله بورس، شرکتهای بزرگ صادراتی به دلیل بهره گیری از ضربه گیر نرخ ارز نیمایی، وضعیتی به نسبت کم ریسکتر دارند.