علی امینی – کارشناس
شاید بتوان گفت ملموسترین بخش این نزاع قرون وسطی در اروپا بوده است.
قرنها در اروپا، در روزهای تاریکی و ترس از تفسیر یکجانبه کلیسا، دانشمندان زیادی مبارزه کردند و حتی جان خودشان رو در راه رسیدن به هدف شان از دست دادند. آنها علم را به عنوان پیروزی به ارمغان آوردند.
علم در پیشوند هر واژهای که قرار بگیرد معنای ویژه و خاصی پیدا میکند، قوانین ثابت با صورت مسئله خاص خود در هرجا قابل اثبات و تجربه است.
اما ما در مواجهه با علم خیلی بیپرواییم و بیاعتنا؛ واژهها را خیلی دم دستی به کار میبریم، مانند: علم اقتصاد، علم آمار، علم سیاست و….
اما همین بیپروایی در همه امور روزمره بدجوری گریبان ما را میگیرد. ما یاد نگرفتهایم هرگاه وارد زمین بازی جدیدی شدیم، قوانین آن بازی را یادگرفته و انجام بدهیم.
بازار بورس و به طور کلی بازارهای مالی از مجموعه علم اقتصاد و علم مدیریت (مدیریت مالی) تبعیت میکند، در کنار مباحثی همچون مالیه عمومی و مدیریت ریسک و غیره و امروزه ابزارهای علمی مختلفی همچون علم تحلیل تکنیکال، علم تحلیل بنیادی به کمک افراد میآید تا با فراگیری آن بتوانند ریسک معاملات خود را کاهش بدهند.
اگر بازار بورس را همچون یک زمین بازی فوتبال درنظر بگیریم، باید قوانین آن را بدانیم، مثلا بدون تاکتیک تیمی نمیشود تیم را ارنج کرد، خب چگونه بدون داشتن سیستم معاملاتی میشود سبد سهامی تشکیل داد؟؟
ورود نکردم با پول قرضی، پول فروش خانه و ماشین و…. از جمله نکات اولیه این زمین بازی است.
خلاصه کلام، آموزش در ایران همواره امری مغفول و بدیهی شمرده میشود. انسانها تجربه و گشت و گذار در فضای اینترنتی را پژوهش و تحقیق مینامند و خود را یکه سوار میدان میدانند. که این هم از خرافات باقی مانده بشر در عصر نادانی ماست.
قوانین بازی بازار سهام را یاد بگیریم، به سالهای ۸۳ و ۸۴ بازار حداقل نگاهی بیاندازیم، از تجربه باختگان بازار سرمایه که با بیتجربگی و برای جبران کسری هایشان به بازار اَبَر تکنیکال فارکس هجوم برده و مابقی اندوخته هایشان را به باد تجربه اندوزی دادند، یاد بگیریم. و بدانیم مشاورههای مالی همچون مشاورین حقوقی و وکلا برای هرکسی احتیاج است.