این روزها در فضای مجازی با جستوجوی واژه بورس، به صفحات بسیاری برمیخوریم که به پیشبینی بازار براساس الگوهای مختلف پرداختهاند.
این شیوه تحلیل بازار سهام را ویلیام دلبرت گن، معاملهگر مشهور آمریکایی مطرح کرد. او تجارت را در انبار پنبه و ستارهشناسی را از پدربزرگش آموخت. گن به مطالعه هندسه باستانی و طالعبینی پرداخت تا متوجه شود وقایع بازار و شمارههای دقیق چگونه در چرخههای مختلف زمانی تکرار خواهند شد. در آن زمان چارلز داو، اولین سردبیر روزنامه والاستریت ژورنال نوشت رفتار شاخصها بازتاب بیم و امید سراسر بازار است. عقاید او پایههای تحلیل تکنیکی و نظریه داو امروز را تشکیل میدهد.
در سالهای بعد، ورود علم ستارهشناسی به بازار سهام از نظریه فراتر رفت و امروزه بعد از گذشت یکقرن، هنوز هم چرخه نجومی با تعاریف مختلف، در بورس بهکار میرود. بسیاری از افرادی که امروزه بر پایه نجوم برای بازار سرمایه پیشبینی میکنند، بر این باورند که رفتار بازار در شرایط مشابه، یکسان است. آنها با این ادعا که چرخههای مالی تکرار میشود، بازار را تحلیل میکنند اما روش و ادعای آنها تصور پیشگویی را در ذهن ایجاد میکند؛ ادعاهایی فقط بر پایه حدس و گمان و بدون کمترین استدلال منطقی و محاسباتی.