جمعه 2 آذر 1403
خانهخبراقتصادیسهامداران احتمالا چقدر سود خواهند کرد؟

سهامداران احتمالا چقدر سود خواهند کرد؟

طبق پیش‌بینی کارشناسان، رشد بازار سهام حداقل دو برابر میزان نرخ تورم قابل محاسبه برای شش ماه اول سال باشد. ضمن اینکه بررسی‌های صورت گرفته با نمودارها و از منظر تکنیکال نیز رسیدن شاخص کل بورس تا محدوده یک میلیون و ۵۰۰هزار واحد را تا پایان سال جاری نوید می‌دهد.

به گزارش رتبه آنلاین ، بازار سهام تا پایان تابستان امسال چه خواهد شد؟ سهامداران در انتظار چه میزان سود می‌توانند باشند؟

دنیای اقتصاد در یک بررسی پیش‌بینی کرده که  رشد بازار سهام حداقل دو برابر میزان نرخ تورم قابل محاسبه برای شش ماه اول سال باشد.

در این گزارش حاصل شش گفتگو با کارشناسان بورسی این طور روایت شده است: اکثر فعالان بورسی ریزش‌های اخیر را یک اصلاح منطقی عنوان کرده و معتقدند که در انتظار چنین ریزشی بودند. همچنین عمده اصلاح قیمتی را مربوط به آن دسته از شرکت‌هایی می‌دانند که بیش از ارزش ذاتی و پیش‌بینی منطقی در وضعیت عملیاتی، رشد داشته‌اند. ضمن اینکه عنوان کرده‌اند با فرض ثابت بودن کلیات عوامل اثرگذار بر وضعیت اقتصادی در نیمه نخست سال جاری، بازار سرمایه روندی مثبت خواهد داشت. به‌طوری‌که انتظار می‌رود رشد بازار سهام حداقل دو برابر میزان نرخ تورم قابل محاسبه برای ۶ماه اول سال باشد. ضمن اینکه بررسی‌های صورت گرفته با نمودارها و از منظر تکنیکال نیز رسیدن شاخص کل بورس تا محدوده یک میلیون و ۵۰۰هزار واحد را تا پایان سال جاری نوید می‌دهد.

نگاهی به روند بورس در نیمه نخست سال
فردین آقابزرگی: در حال حاضر بازارهای متشکل و فعال هم اندازه و رقیب بازار سرمایه و بورس به دلیل نکات کنترلی و مدیریتی، مجالی برای جذب نقدینگی موجود در کشور که یک سوم تولید ناخالص ملی را شامل می‌شود، نداشته‌اند. این در حالی است که عدم رونق در سایر بازارها چالشی مهم برای اقتصاد کشور است که همین امر یکی از دلایل پراقبال بودن بازار سرمایه در سال ۹۸ و همچنین روزهای ابتدایی سال جدید بوده است.

در همین راستا در کنار ۱۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه منعکس شده در بودجه عمومی دولت برای سال ۹۹ حداقل ۵۰ هزار میلیارد تومان دیگر نیز تحت تاثیر کاهش میزان صادرات از ۸۰۰ هزار بشکه در روز به حدود ۲۰۰ هزار بشکه و همچنین افت قیمت جهانی نفت از ۵۰ دلار بودجه ۹۹ به حداکثر ۲۵ دلار کاهش قابل توجهی در بودجه سال ۹۹ به‌وجود خواهد آورد. با پیش‌بینی احتمالات کاهش درآمدهای ارزی کشور و مشکلات در تامین مواد و قطعات لازم برای تولید برخی محصولات و صنایع است که کمبود این دست از محصولات در مقابل عرضه، می‌تواند موجب افزایش قیمت برخی محصولات وارداتی و در نتیجه تورم را موجب شود و بنابراین حداقل حدود ۲۵ درصد به تورم ابتدای سال ۹۸ خواهد افزود، درنتیجه پیش‌بینی تورم درسال ۹۹ حدودا ۴۵ تا۵۰ درصد برآورد می‌شود.

افزایش هزینه‌های دولت درسال ۹۹ به‌دلیل اجبار در دور زدن تحریم‌ها یا اعمال تخفیف در کالاهای صادراتی به خصوص نفت و فرآورده‌های نفتی و بازگشت وقفه دار منابع حاصل از صادرات کشور جریان وجوه نقد ارزی کشور را تحت‌تاثیر قرارخواهد داد و درنتیجه تراز تجاری مثبت ارزی را که برخی مسوولان از آن یاد کرده‌اند را نیز نمی‌توان به‌عنوان یکی از مکانیزم‌های کارآ در جهت کنترل نرخ ارز برشمرد. انتظارات تورمی در سال ۱۳۹۹ به وضوح توجیه‌پذیری سرمایه‌گذاری و تبدیل پس‌اندازها به سرمایه‌گذاری را توجیه می‌کند و شائبه وجود حباب در بورس‌ها مصداق ندارد. به دلیل شفافیت، نقدشوندگی و قانونمند بودن، بازار سهام یکی از گزینه‌های جذاب برای هدایت نقدینگی است و تجربه دهه‌های گذشته نشان می‌دهد در بازه‌های میان‌مدت و بلند‌مدت بازدهی سرمایه‌گذاری در بورس به مراتب از سایر بازار‌ها قابل‌توجه‌تر و منطقی‌تر بوده است.

در ادامه روند اصلاح قیمت برخی سهام شرکت‌ها و صنایع که در اردیبهشت ماه ۹۹ درجریان است و عمدتا مربوط به آن دسته از شرکت‌هایی است که بیش از ارزش ذاتی و پیش‌بینی منطقی در وضعیت عملیاتی رشد داشته‌اند، اجتناب‌ناپذیر است. این گروه از شرکت‌ها که اغلب صرفا به دلیل وضعیت معاملات خاص سهام مدیریتی، افزایش سرمایه، تجدید ارزیابی دارایی‌ها یا سایر عوامل نه چندان اثرگذار بر وضعیت عملکرد اقتصادی‌شان بود، افزایش قیمت غیرمتناسب داشتند که اصلاح قیمت سهام این دسته از شرکت‌ها کاملا توجیه‌پذیر و ضروری است.

با توجه به نکات خلاصه یاد شده در بالا و در نظر گرفتن افت تقاضا در اقتصاد دنیا به‌دلیل شیوع بیماری کرونا و در نتیجه تضعیف اقتصاد جهان و ایران، می‌توان با فرض ثابت بودن کلیاتِ عوامل اثرگذار بر وضعیت اقتصادی در بازه‌ای کمتر از ۶ ماه، می‌توان دورنمای بازار سرمایه ایران را برای سال ۹۹ با محوریت اثر تورم بر بازار سرمایه، گسیل نقدینگی سرشار به بازار سرمایه و اراده حاکمیت در حمایت از بازار سرمایه و احتمال ادامه روند افزایشی نرخ ارز، مثبت ارزیابی کرد و انتظار داشت حداقل به میزان نرخ تورم قابل محاسبه برای شش ماه اول سال که حداقل به میزان ۴۰ الی ۴۵ درصد خواهد بود، رشدی به میزان حداقل ۲ برابر نرخ واقعی تورم، یعنی حدود ۸۰ الی ۹۰ درصد در شاخص کل و سطح عمومی قیمت‌ها در بورس را شاهد باشیم.

محرک‌های رشد بازار
جواد عشقی نژاد: شاخص کل بورس پس از عبور پر قدرت از شاخص یک میلیون واحدی با تشدید عرضه‌ها مواجه شد که نقش حقوقی‌ها در عرضه‌ها پررنگ بود. در این میان فعالان قدیمی‌تر بازار نیز انگیزه بالایی برای شناسایی سود داشتند. در همین راستا فشار عرضه‌ها شاخص کل را به کمتر از یک میلیون واحد رساند اما پس از آن شاهد کاهش فشار فروش و افزایش تقاضا هستیم، به‌طوری‌که احتمالا به‌زودی سقف عدد یک میلیونی پس گرفته خواهد شد. در حال حاضر بازار چند محرک خوب برای رشد دارد که به‌رغم رشد قابل توجه، ریسک سرمایه‌گذاری را کم کرده‌اند. حمایت همه جانبه دولت و حاکمیت، کمبود منابع ارزی و حمایت بانک مرکزی از بازار سهام و اقبال عمومی از بازار سرمایه چند محرک خوب برای بازار هستند.

دولت می‌تواند از طریق کنترل عرضه‌های شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی به نوعی از بازار سرمایه حمایت کند. همچنین وضع قانون‌های حمایتی وپرهیز از قوانینی که به سود شرکت‌ها آسیب بزند، از جمله محرک‌های بازار است. افزون بر این کمبود منابع ارزی و کسری بودجه دولت موجب توجه بیش ازپیش بانک مرکزی به بازار سرمایه شده است. خواسته یا ناخواسته سیاست‌ها به نفع بازار سرمایه بوده‌اند. کاهش نرخ سود بانکی از مهم‌ترین محرک‌ها به شمار می‌رود. همچنین رشد با شیب کم دلار نیز ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش داده است. ضمن اینکه هجوم پول‌های حقیقی به سمت بازار موجب شده تا قیمت‌ها و نسبت‌ها به سطوح جدیدی برسند.

جهت‌دهی نقدینگی به سمت بازار که دولت و حاکمیت در آن نقش داشته‌اند، می‌تواند موجب افزایش عمق بازار و عدم تکرار رکودهای چند ساله شود. در مجموع به‌نظر می‌رسد بازار توان رشد با شیب ملایم در آینده را داشته باشد و اگر این رشد پرشتاب نباشد بیشتر به نفع بازار خواهد بود. در این بین جهت‌گیری نرخ ارز، نرخ سود بانکی، رویکرد حاکمیت و…. باید به‌طور پیوسته رصد شود.

انگیزه ۱۰۰درصدی شناسایی سود
فرهنگ حسینی: بازار سرمایه در مرز روانی یک میلیون واحد قرار گرفته است و رشد حدود ۱۰۰درصدی از ابتدای سال، انگیزه‌های زیادی در سرمایه‌گذاران برای شناسایی سود و خروج پول ایجاد کرده است. تقریبا از اواخر هفته گذشته موج خروج سرمایه حقیقی‌ها از بازار سرمایه شروع شده است. در همین راستا نسبت قیمت به سود شرکت‌های بورسی به حدود ۱۹ واحد رسیده که بسیار فراتر از روند تاریخی است. در حال حاضر رشد و رونق بازار از عوامل بنیادی فاصله گرفته و بیشتر تحت تاثیر عوامل رفتاری مانند رفتار توده‌وار تشدید شده و موجی از توجهات به این بازار را تحت تاثیر قرار داده است. گروهی از فعالان بازار با نگاه به بازده دو سال گذشته، جذابیت بالایی را برای سرمایه‌گذاری در بورس ارزیابی کردند که همین امر عاملی در جهت موج جدید ورود سرمایه از سوی افراد حقیقی به بازار سهام شده است. اکنون دو دیدگاه در مقابل فعالان بازار قرار گرفته است؛ تغییرات اساسی و بنیادی در مبانی و مفاهیم اقتصادی و مالی یا به عبارت دیگر دستکاری باورها یا اعتقاد به رشد غیرمنطقی مبتنی بر اصل نادان بزرگتر (greater fool). در نگاه اول P/ E بورس با بازار مسکن قیاس می‌شود و همچنان جذاب به‌شمار می‌رود و در نگاه دوم، با وجود اعتقاد به بالا بودن قیمت‌ها، به دلیل روند صعودی، این نگاه وجود دارد که فردی پیدا می‌شود که سهام‌ را در روزهای بعدی با قیمت بالاتر خریداری کند. اما در سوی دیگر بازار، قیمت‌های جهانی در کف است و انتظار نمی‌رود کاهش قابل توجهی نسبت به سطح فعلی که در سطح بهای تمام شده و حتی کمتر است، داشته باشد.

بنابراین سود پیش‌بینی شده امسال، حداقل سود سال‌های آتی خواهد بود. در عین حال، بازار دلار به‌عنوان محرک سودآوری و رشد بازار سهام، روندی صعودی دارد و این رشد می‌تواند به رشد سودآوری بازار بینجامد. به عبارت دیگر با فرض برگشت مناسب قیمت‌های جهانی در میان مدت و رشد قیمت دلار در کوتاه مدت، بازار از ارزش واقعی خود فاصله چندانی ندارد.

بیمه شدن روند صعودی
محمد یوسف امین داور: بعد از نزدیک به دو ماه صعود بی‌وقفه قیمت‌ها، شاهد یک اصلاح جدی در شاخص بودیم. منطق بازار می‌گوید که چنین اصلاحی باید دو، سه هفته‌ای به طول بینجامد، مگر اینکه قدرت ورود نقدینگی حقیقی‌های تازه‌وارد بر منطق بازار غلبه کند و برگشت سریع‌تر اتفاق بیفتد. البته دست به دست شدن سهام در یک روند صعودی، لازمه بازار است و باعث می‌شود تداوم روند رشد برای مدتی بیمه شود. اگر در نظر بگیریم که از ابتدای سال شاخص بورس صددرصد رشد کرده است و افرادی که از اسفندماه وارد بازار شده‌اند سود غیرقابل وصفی داشته‌اند؛ بدیهی است که در چنین زمانی فشار فروش را شاهد باشیم.

در این شرایط گروهی از سهامداران که با خریدهای پرحجم خود طی مدت اخیر و کسب سود مطلوب در پرتفو همراه هستند، وقتی که می‌بینند پس از مدت کوتاهی این قدر سود کرده‌اند، طبیعی است که هر لحظه «دست به ماشه» باشند و با کوچکترین تزلزلی بخواهند سود خود را نقد کنند.وقتی که بازار یک دست بچرخد و افرادی که در سود بودند سهام خود را بفروشند و افراد جدیدی به بازی وارد شوند، قیمت‌های تمام شده بالا می‌آیند و دیگر آن حس روانی در سود بودن و تمایل به حفظ سود فروکش می‌کند. از آن گذشته، پول‌های جدیدی که مدت‌ها در صف خرید بودند و شکار قابلی در تیررس آنها نبود، الان می‌توانند سهم بخرند و شاد هستند. البته این دست به دست شدن ممکن است با تلاطماتی نیز همراه باشد، چند روزی بازار رشد کند و دوباره عقب‌نشینی کند تا زمانی که همه به قیمت‌های جدید عادت کنند.

بعد از کاهش تلاطمات بازار، قاعدتا شاهد ورود موج جدیدی از نقدینگی به بازار خواهیم بود. افرادی که سود خود را نقد کرده‌اند و احساس می‌کنند از قافله عقب مانده‌اند دوباره بخشی از سرمایه خود را به خرید سهام اختصاص می‌دهند. دیگرانی هم که به واسطه این روزهای ملتهب خرید خود را به تعویق انداخته بودند با مشاهده ثبات نسبی بازار دوباره سودای ورود به بازار می‌کنند. این سناریو در تمام روندهای صعودی مشاهده می‌شود و تا زمانی که امید به رشد در بازار وجود داشته باشد، چرخه فوق چندین‌بار تکرار می‌شود تا به آن «روز موعود» برسیم که دیگر پس از آن رشدی نیست ولی هنوز به نظر می‌رسد که تا آن روز فاصله داریم.

نکته مهمی که در شرایط جدید بازار مشاهده شد، کور بودن صف‌های خرید و صف‌های فروش بود.

نمادی که تا دیروز چند ده یا چند صد میلیون هواخواه داشت، به سادگی منفور شد و برای آن صف فروش نشستند. فقط هم به این دلیل که عرضه سهام زیاد شده و امیدها به رشد قیمت سریع کمرنگ شده است. به نظر می‌رسد ما باید چند ماهی با هیجانات این تازه‌واردها کنار بیاییم، نه از صف خریدشان شاد شویم و نه از صف فروششان غمگین. این افراد فقط به امید سود بردن سریع وارد بازار شده‌اند و بعضی از آنها حتی تفاوت نماد شستا با اوراق شستا را نمی‌دانند. کسی که اوراق مشارکت صدهزارتومانی را ۱۰درصد بالاتر می‌خرد به هوای اینکه دارد سهام شستا را می‌خرد، طبیعی است که با یک غوره سردی‌اش کند و بعد از مشاهده چند هزار میلیارد تومان معامله در یک نماد، بهراسد و در صف فروش بنشیند. صف خرید و صف فروش کور است، این جمله را باور کنیم.

دست و پنجه نرم کردن با چند رخداد
حسام حسینی: در ماه‌های اخیر با خرید پرقدرت اشخاص حقیقی در بازار سرمایه و فروش اشخاص حقوقی، شاهد افزایش تقاضای خرید حقوقی‌ها در صندوق‌های درآمد ثابت بوده‌ایم که انباشت‌های بزرگ سرمایه در این صندوق‌ها در زمان سپرده‌گذاری، بانک‌های ناتراز را با تعادل منابع و عدم میل به جذب سپرده با نرخ بالا روبه‌رو کرده است. این مازاد منابع بانک‌ها از یکسو و انفعال دولت در انتشار اوراق جدید از سوی دیگر سبب رسیدن نرخ بهره به اعداد بی‌سابقه‌ای در سال‌های اخیر شده است. تقریبا از ابتدای دهه ۸۰ تا کنون بی‌سابقه بوده است که امکان کسب سود بدون ریسک بیش از ۱۵درصد از دسترس خارج شود. این اتفاق برای اقتصادی که سال جاری را با تراز پرداخت منفی بی‌سابقه‌ای در حال سپری کردن است بسیار پرمخاطره و به معنی تحریک نقدینگی و تبدیل آن به گدازه آتشینی خواهد بود که هیچ کس علاقه‌مند نگهداری آن نخواهد بود.

بی‌تابی بالا در اکثر دارایی‌های مختلف در هفته‌های اخیر معلول رخدادی است که تشریح شد، در این شرایط به نظر می‌رسد نه تنها بازار سرمایه بلکه سایر بازارهای موازی نیز باید چشم انتظار سیاست‌های پولی در هفته‌های آتی باشند. انتشار اوراق دولتی در حجم بالا و با نرخ هدف ۲۰درصد می‌تواند ثبات و آرامش را به بازارهای دارایی برگرداند و از التهاب بازار ارز نیز بکاهد. بازار سرمایه برای امکان تداوم رشد با چند رخداد باید دست و پنجه نرم کند: عدم توفیق دولت در فروش ETF مالی و احتمال عرضه مستقیم سهام، تخصیص سهام عدالت به متقاضیان روش مستقیم و احتمال امکان فروش از اواخر خردادماه، انتشار اوراق مشارکت در حجم بالا و افزایش نرخ بهره همگی مواردی است که می‌تواند امکان صعودهای بیشتر را برای بازار سهام دشوار کند.

رشد شاخص تا محدوده یک میلیون و ۵۰۰ هزار
مهرداد خالقی: با توجه به رشد اخیر بازار سهام به ویژه در سال جدید، رشد قیمت‌ها برای سهامداران جذاب شده است. از سوی دیگر با توجه به رشد قیمت دلار و رسیدن به محدوده‌های بالاتر از ۱۷هزار تومان، سقفی از رشد قیمت‌های اخیر سهام پرشده و بازار برای رشد مجدد نیاز به محرک‌های جدید دارد. پیش‌بینی بر این است که بازار سهام در بازه زمانی کوتاه‌مدت و طی یکی، دو هفته آینده در همین سطوح اصلاح کند یا به اصطلاح درجا زند. از سوی دیگر با توجه به عرضه‌های سهام دولتی در قالب صندوق‌های سرمایه‌گذاری (ETF) و همچنین اخباری که پیرامون عرضه اولیه سهام شرکت‌های زیرمجموعه بنیاد و همچنین شبه دولتی‌ها به گوش می‌رسد، بازار مجدد حرکت رو به بالای خود را آغاز کند.

به این ترتیب انتظار می‌رود شاخص کل بورس تا سطح یک میلیون و ۵۰۰هزار واحد نیز صعود کند، ولی این رشد با چنین سرعت و شتاب بالای اخیر نخواهد بود. در همین راستا محرک‌های همیشگی بازار از جمله قیمت‌های جهانی و نرخ دلار مانند گذشته می‌توانند به تداوم رشد بازار سهام کمک کنند ولی در حال حاضر بیشتر توجه معامله‌گران به سهامی جلب شده که در سبد عرضه‌های سهام دولتی در قالب ETF بوده و به این محرک‌ها توجه چندانی ندارد. در کنار این امر توجه به سهام شرکت‌هایی که تجدید ارزیابی‌های سنگین دارند نیز از دیگر سهام مورد اقبال سهامداران است.

البته به نظر می‌رسد هر چه به سمت برگزاری فصل مجامع نزدیک‌تر می‌شویم، بخشی از توجه سهامداران به خرید سهام سودآور نیز جلب شود که سود بالایی در مجامع تقسیم می‌کنند. بررسی نموداری رشد شارپ اخیر شاخص کل بورس نیز نشان می‌دهد که بازگشت احتمالی نماگر اصلی بازار تنها تا محدوده ۸۵۰هزار واحد خواهد بود و مجدد این نماگر رشد پرقدرت خود را تا محدوده یک میلیون و ۵۰۰هزار واحد نهایت تا آخر سال ادامه دهد.

 

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید