«ما نمیخواهیم مُبلغ حراج جمعه سیاه باشیم و بگوییم این روز در کشور ما از سوی عرضهکنندگان کالا دنبال شود. میخواهیم بگوییم اگر در یک روز و حتی در دو نیمه سال حراجیهای بزرگ و واقعی برگزار شود نفع آن برای تمام بخشها خواهد بود.»
به گزارش رتبه آنلاین، روزنامه ایران نوشت: «اینجا خبری از کشتهشدن و زیر دست و پا له شدن نیست. اینجا خوششانسها، بدشانسها و آنهایی که فکر اقتصادی دارند، وارد میشوند. برخیها هم در گذر از خیابانها یا فضای مجازی وارد لیستی میشوند که تولیدکنندگان در نظر گرفتند. اگر مثل ما دنبال تخفیف هستید و میخواهید جنس ارزان بخرید، حتماً این گزارش را بخوانید. در این گزارش میخواهیم از روز جمعهای که گذشت صحبت کنیم؛ جمعهای که در سایر کشورها آن را بهعنوان روز بلکفرایدی یا جمعه سیاه میشناسند. جمعهای برعکس نامش برای برخی از خریداران روز سفیدی است. اما آیا این سنت فرهنگ تجاری غرب که در کشور ما طی سه – چهار سال اخیر رایج شده، توانسته است به اقتصاد بومی کمک کند.
بلکفرایدی از کجا آمده است؟
فرهنگ جمعه سیاه محصول شرایط رکود اقتصادی است. سالهای دور وقتی آمریکا با رکود شدید اقتصادی مواجه شده بود، وزرای اقتصادی و بخش خصوصی این کشور تصمیم گرفتند برای عبور از بحران اقتصادی و رونق کسب و کار کشورشان تخفیف ویژه بدهند. بدین جهت در یک روز مشخص تمام تولیدکنندگان و عرضهکنندگان کالا و خدمات تخفیفهای خاص و باور نکردنی میدهند. این روز را همه به اسم جمعه سیاه Black Friday میشناسند. بعد از آن که تجارب متفاوتی از این روز برای آمریکا به دست آمد، کشورهای اروپایی هم که رکود اقتصادی داشتند از این فرصت برای آشتی تولیدکننده با مصرفکننده استفاده کردند.
قبل از متهم کردن بخوانید
به مرور زمان این روز که جنبه تاریخی و حمایت اقتصادی از تولیدکننده و مصرفکننده را داشت، به خیلی از کشورهای خاورمیانه و از جمله ایران رسید. البته برخیها ورود بلکفرایدی به فرهنگ ایران را نقد کرده و میگویند، چرا باید فرهنگ غربی در کشورمان رواج پیدا کند؟ گروه دیگر هم در پاسخ میگویند، نگاه انتقادی ما به بلکفرایدی نباید مثل نگاه به رویدادهایی با زمینهای اجتماعی و فرهنگی نظیر ولنتاین یا هالووین باشد، بلکفرایدی یا جمعه سیاه یک اتفاق ساده اقتصادی است که میتوان از آن برای بهبود وضعیت بنگاههای تولیدی داخلی بهشرط توسعه فروش کالاهای داخلی و بهبود سبد خانوارها استفاده کرد. گروهی دیگر هم نقد میکنند که این روز باعث ترویج مصرفگرایی میشود اما نمیتوان خرید کالاهای مصرفی و مورد نیاز خانوادهها را به ترویج مصرفگرایی متهم کرد؛ بهویژه آن که بهدلیل افزایش نرخ تورم و کاهش قدرت خرید، سطح تقاضا و مصرف در کشور کاهش یافته است.
تجربه و نمونههای ایرانی
روز تخفیف یا هفته تخفیف در مورد کالاهای مصرفی با خانوارهای ایران بیگانه نیست. فرهنگ بازارهای ادواری به شرط تخفیف از سالهای گذشته در کشور وجود داشته است و اتفاقاً فروشگاههای همیشه تخفیف تا یکی بخر دو تا ببرها در ایران بوده است یا یکشنبهبازارها و دوشنبهبازارها در شهرهای شمالی کشور. طرح فروش فوقالعاده درقبل از سال نو و در آستانه بهار و سایر طرحها هم از جمله روزها و هفتههایی بود که ایران در فرهنگ خود داشته است. در فرهنگ ما «تخفیف» واژهای است که بسیار شنیده میشود. زمانی که فرد کالایی را خریداری میکند از فروشنده توقع تخفیف دارد و به قول معروف خرید با تخفیف آن دلچسب میشود. از این رو نمیتوان بلکفرایدی را ترویج کالاهای مصرفی و ورود فرهنگ غربی به کشورمان دانست.
جمعه پرتخفیف در سال ۹۷
سال گذشته جدیترین روز جمعه سیاه در کشورمان بود. تبلیغات بسیار وسیعی صورت گرفت و خیلیها باخبر شدند که در ایران تخفیفهای ویژه در قالب روز بلکفرایدی داده میشود. اما شاید بتوان گفت سختترین شکست را هم این طرح سال گذشته خورد؛ چرا که زیرساختها برای اجرای جمعه پرتخفیف در فضای مجازی فراهم نبود. سایتهایی که آماده تخفیفهای بزرگ و باورنکردنی شده بودند، نتوانستند به کلیکهای مردمی جواب دهند. سایتها به خاطر افزایش متقاضیان از دسترس خارج شدند و خیلی از کسانی که کالا را با تخفیف خرید کرده بودند با یک تماس از سوی سایت ارائه دهنده تخفیف مجبور شدند از قید کالایشان بگذرند؛ چرا که تأمینکننده کالا حاضر به تحویل کالا نبوده است. مشکلات از این دست کم نبود.
امسال جمعه تخفیف، چگونه گذشت؟
قبل از ۸ آذر برخی از تولیدکنندگان با ارسال پیامک رسیدن به روز بلکفرآیدی را خبر دادند و از تخفیفهای ۴۰ تا ۵۰ درصدی اطلاعرسانی کردند اما در فضای مجازی «جمعه سیاه» رونق نداشت؛ چرا که قطعی اینترنت نتوانست اکثریت مردم را مطلع کند. در فضایی که ایجاد شده بود نساجیها توانستند بخشی از خانوادهها را برای جمعه سیاه آماده کنند. مشاهدات عینی ما در برخی نواحی تهران، یعنی از میدان تجریش تا میدان ولیعصر و چهارصد دستگاه در خیابان پیروزی نشان داد که خانوادههای زیادی برای خرید پارچه ارزانقیمت به فروشگاهها رفته بودند.
در گفتوگویی که با برخی از خریداران در روز بلکفرایدی داشتیم، آنها گفتند که قیمت اجناس کاهش داشته است و مانند سالهای گذشته اجناسی که از مد خارج شده بود یا کالای بیکیفیت عرضه نشده بود.
کسب و کارهای سنتی
این نشان میدهد که کسب و کارهای سنتی و بخصوص برندهای معروف و شناخته شده از فضای مجازی عقب نماندند و در این روز سعی کردند خانوادهها را به فروشگاههای زنجیرهای خود بکشانند. واحدهای صنفی که به خردهفروشان شناخته میشوند هم در این عرصه فعالیت زیادی کرده بودند. کیف و کفش و پوشاک رتبه اول تا سوم تخفیفها بودند. بهعنوان مثال کفشی که تا سه روز قبل ۳۰۰ هزار تومان بود در آن روز بدون محدودیت خرید ۱۵۰ هزار تومان فروخته میشد. البته این تخفیفها ادامه ندارد و تنها در یک روز جمعه ۸ آذر بود. شاید بتوان عنوان کرد، جذابیت این رویداد همین است که زمان اعطای تخفیف کوتاه است، وگرنه میشود همیشه تخفیف.
کسب و کارهای دیجیتالی
در فضای مجازی هم تخفیفها مناسب بود؛ هرچند که این عامل مشوق خرید (تخفیف) در مورد تمام کالاها نبود و عموماً کالاها مشمول تخفیف خوب شده بودند که سهم کمتری در سبد مصرف خانوارها داشتند. اما در تورهای مسافرتی آنهایی که پیگیر بودند با تخفیفهای هیجانانگیزی روبهرو شدند. به عنوان مثال یکی از خوششانسها توانست تور سفر (هتل ۴ستاره، بلیت هواپیما رفت و برگشت، غذا، گشت ویژه و بیمه) به یکی از کشورهای همسایه را با قیمت یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان خریداری کند؛ در حالی که تور این سفر بدون تخفیف ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است یا تور مشهد با رفتوبرگشت با قطار ۶۵ هزار تومان عرضه شده بود. البته در تمام این تورها محدودیتهای زیادی بود، یکی از مدیران سایتها میگوید: در عرضه تور که تخفیفهای ۶۵ درصد به بالا داده شد، بین ۲ تا ۳ عرضه در سطح کشوری داشتیم. البته در این میان بدشانسهایی هم بودند که نتوانستند خریدی انجام دهند.
البته محدودیت در عرضه کالاها و خدمات تخفیف خورده در روز جمعه تخفیف در مورد تمام کالاها نبود. در کالاهای مصرفی سایتها هیچ محدودیت فروشی اعمال نکرده بودند و همه میتوانستند نسبت به بازار خریدهای ارزان تری داشته باشند.
حراج جمعه سیاه در آنسوی مرز
گزارش رویترز نشان میدهد که در حراج جمعه سیاه خریداران آمریکایی در بلکفرایدی امسال بیشتر از سالهای گذشته به خرید آنلاین روآوردهاند تا سهم ترافیک و خرید در فروشگاههای واقعی کم شود. گزارشها نشان میدهد که خرید در روز جمعه سیاه ۶.۲ درصد نسبت به سال گذشته افت کرد. اما در این میان خریدهای آنلاین در روز جمعه سیاه ۱۹.۶ درصد نسبت به سال گذشته جهش کرد و به ۷.۴ میلیارد دلار رسید. در این میان پاپ هم حراج جمعه سیاه را به ویروس تشبیه کرده و میگوید این نوع فعالیتها مصرفگرایی است.
چرا تخفیف را برابر با اغوا میدانیم؟
در هر رویدادی چه شنبهبازار، جمعهبازار، فروش فوقالعاده، جمعه سیاه و… فرقی ندارد، ما به تخفیفها اعتمادی نداریم. دلیل آن این است که برخی از ترفندها و حقهها باعث شده اطمینانها از بین برود. این نگرانی در بین دهه ۵۰ و ۶۰ زیاد دیده میشود و در مقابل دهه ۷۰ و ۸۰ هنوز اطمینانهایی به تخفیفهای عرضهکنندگان بخصوص در فضای مجازی دارند.
یکی از حقهها این است که از مدتها قبل عرضهکننده کالا نسبت به افزایش قیمت کالای خود اقدام میکند و در زمان تخفیفها، قیمتهای بالا را کاهش میدهد و اسم آن را تخفیف میگذارد.
دومین ترفند عرضه کالاهایی است که از زمان عرضه آنها در بازار بسیار گذشته است. این موضوع در مورد برندها بیشتر صدق میکند.
سومین رفتاری که باعث شده بیاعتمادی به تخفیفها در همه مناسبتها شکل بگیرد، عرضه کالاهای بیکیفیت و بعضاً آسیب دیده است.
چهارمین رفتاری که مردم از تولیدکنندگان و عرضهکنندگان کالا در تخفیفها دیدند، تخفیفهای دروغین است. بدین شکل که تابلو تخفیف ۴۰ درصد زده میشود اما آن کالا با قیمت قبل از تخفیف هیچ تغییر قیمتی نداشته است.
پنجمین حقه که میتوان به آن اشاره کرد این است که برچسب تبلیغهای ۵۰ تا ۶۰ درصدی کل ویترین مغازهها را میگیرد اما وقتی داخل فروشگاه میروید میبینید که تعداد محدودی از کالاها شامل این تخفیف شدهاند.
از دیگر حقهها این است که برخی از عرضهکنندگان کالا از حراجها تنها برای معرفی برند خود استفاده میکنند و در این میان مصرفکننده جایگاهی ندارد.
ترفند دیگر این است که برخیها بر سر در مغازههای خود مینویسند به علت تغییر شغل تخفیف میدهند اما اگر دوباره مسیرتان به سمت همان مغازه باشد میبینید که تغییر شغلی اتفاق نیفتاده است.
مردم چه کار کنند؟
مردم در مواجهه با تخفیفها در کسب وکارهای سنتی و در فضای مجازی دقت کنند که کاهش قیمتها واقعی باشد.
نکته دیگر آن که کالایی را که میخواهند خریداری کنند از صحت و سلامت آن مطمئن باشند و بدانند که کالای سالهای قبل را خریداری نکرده باشند. بعضاً دیده شده کالایی که به حراجهای بزرگ رسیده، پوسیده بود و سالها در انبارها خاک خورده است.
موضوع دیگری که توجه به آن ضرورت دارد، خرید از مراکز با هویت و مشخص است. خرید از مراکز و سایتهایی که فروشنده هیچ تعهدی نسبت به آن کالای حراج شده ندارد، ممنوع است.
توصیه به تخفیفدهندگان
اما برای این که تخفیفها در ایران واقعی شود راهکارهای مختلفی وجود دارد که میتوان به بخشهای مختلف توصیه کرد.
کارشناسان میگویند فعالان بازار و تولیدکنندگان به سمت واقعی شدن حراجها و تخفیفها حرکت کنند و بدانند که مردم نسبت به قیمتها آگاه هستند.
توصیه دیگر حد و حدود حراجها است. تخفیفهایی که کمتر از ۱۰ درصد است نمیتواند برای یکسری از کالاها کاربرد داشته باشد، در مواد غذایی تخفیفهای پایین اثرگذار است اما در کالاهای گرانقیمت، تخفیفها را باید منطقی و بالاتر گذاشت.
کسانی که تخفیف میخواهند بدهند باید بدانند که سود آنها در افزایش میزان فروش است. برخی از بنگاهها و عرضهکنندگان کالا سود از قیمت را برای خود مناسب میدانند این در حالی است که علم اقتصاد میگوید اگر حجم فروش رشد پیدا کند، تولیدکننده سود میبرد و چرخه اقتصاد میچرخد. رویدادی مانند «بلکفرایدی» هم ثابت کرد که افزایش فروش با تخفیفهای واقعی ضمن این که میتواند باعث رونق اقتصادی شود، باعث سودهای کلان برای عرضهکنندگان و تولیدکنندگان می شود و در پی آن بهطور قطع تولیدکنندگان میتوانند عرضه خود را با قیمتهای مناسب تری انجام دهند؛ چرا که نقدینگیشان مناسب میشود.
بهعنوان مثال یکی از سهامداران عمده فروشگاه اینترنتی به نام آمازون در یک روز بلک فرایدی توانست ارزش دارایی خود را از ۱۰۹ میلیارد دلار به ۱۱۳ میلیارد دلار برساند. این اتفاق یعنی یک روز حراج بزرگ و واقعی میتواند، چرخش پول را در کشور افزایش دهد. زمانی که چرخش پول در کشوری اتفاق میافتد آن کشور میتواند از رکود اقتصادی خارج شود.
در حال حاضر اقتصاد ایران رکود نسبی را تحمل میکند از این رو برگزاری حراجهای بزرگ و اطلاعرسانی وسیع به شرط تأمین زیرساختهای لازم میتواند اقتصاد کشور را با تحولی عظیم روبهرو کند، در این میان نقش دولت بسیار پررنگ است تا چنین روزی بدرستی برگزار شود.
زمانی یک حراج بزرگ واقعی اتفاق میافتد که دولت در بحث اینترنت و نظارت بر تخفیفها حضور فعالانه داشته باشد ولی هیچ دخالتی در برگزاری آن نداشته باشد.
تهدید برای تولیدکننده یا فرصت برای مصرف کننده
احسان جهانی، دبیر کل سازمان ملی کارآفرینی درباره روز حراج جمعه سیاه به «ایران» میگوید: حراج جمعه سیاه یا همان بلک فرایدی دو گروه را درگیر میکند، یک گروه فعالان اقتصادی و یک گروه مردم یا همان مصرف کنندگان هستند. این موضوع در مورد همه بخشها صدق میکند از کسب و کارهای سنتی تا استارتاپ.
او ادامه میدهد: حراجهای بزرگ و واقعی باعث میشود برندها و مجموعههایی که مشتریان خود را از دست دادند دوباره برگردانند و این در شرایطی اهمیت پیدا میکند که صاحبان برندها بتوانند مشتریان خود را حفظ کنند.
جهانی میگوید: حراج جمعه سیاه میتواند جرقهای برای فعالان اقتصادی و عرضه کنندگان کالا باشد، تا بتوانند مشتریان جدید را جذب کنند، میتوان چنین فرآیندی را هم برای ایران انجام داد، در این صورت توصیه میکنم که حراجها برنامهریزی و هدفمند باشد تا نتیجه مطلوب به دست بیاید.
او عنوان میکند: با حراجهای بزرگ مانند بلک فرایدی میتوان فضای بازار را سنجید و با تحلیل درست و جامع به این نتیجه رسید که مردم سراغ کدام محصولات و کالاها میروند، بعد از آن میتوان برای سایر حراجها برنامهریزی کرد که کدام کالاها عرضه شود.
دبیرکل سازمان ملی کارآفرینی درباره این که میتوان روزی مانند جمعه حراج، تعریف کرد، میگوید: همراه شدن با یک روز جهانی مشکلی ندارد. از طرفی هم میتوان در دو نیمه سال یک روز را برای حراجها تعریف کرد. این امر بر کسب و کارهای آنلاین و حتی کسب و کارهای سنتی بسیار اثرگذار است.
او در پاسخ به این سؤال که چرا مانند سال گذشته حراج جمعه سیاه در ایران تبلیغ نشد و این در حالی است که در سایر کشورها از روزهای قبل تبلیغات گسترده صورت میگیرد، عنوان کرد: سال گذشته با آن که برای بلک فرایدی از سوی کسب و کارهای اینترنتی تبلیغات گستردهای صورت گرفت اما به جهت مشکلات در زیرساخت این طرح موفقیتآمیز نبود اما به نظر میرسد در سالجاری ضمن اینکه حراجها واقعیتر بود این رویداد با موفقیت به پایان رسید.
جهانی میگوید: درست است که تخفیف و حراجها اتفاق خوبی برای اقتصاد خواهد بود و چرخ اقتصاد میچرخد اما این امر میتواند یک تهدید بزرگ باشد. این تهدید در عدم تعهد به عرضه کالای خریداری شده است. دیر تحویل دادن کالا، مخدوش بودن کالا و سایر موارد از جمله تهدیدها است.
نتیجهگیری مدلهای جمعه حراج
در نتیجهگیری باید گفت که ما نمیخواهیم مُبلغ حراج جمعه سیاه باشیم و بگوییم این روز در کشور ما از سوی عرضهکنندگان کالا دنبال شود. میخواهیم بگوییم اگر در یک روز و حتی در دو نیمه سال حراجیهای بزرگ و واقعی برگزار شود نفع آن برای تمام بخشها خواهد بود.
مردم میتوانند با قیمتهای مناسب کالاهایی را که دوست دارند و مدتها شاید برای آن انتظار کشیدند خریداری کنند، البته چونه بدون چونه با تخفیفهای ۷۰ درصدی و از آنجا که توان خرید مردم در خرید برخی کالاها کاهش یافته است حراج بزرگ در تمام کالاها و بخصوص کالاهایی که نقش پررنگی در سبد خانوار دارند، مهم است.
دولت هم با فراهم کردن زیرساختهای مناسب میتواند به حراجهای بزرگ که میتواند کشور را از رکود نسبی خارج، کمک کند.
بخش خصوصی و عرضهکننده کالا هم با افزایش فروش خود میتواند به نقدینگی که مدتها انتظارش را میکشید برسد اما این بخش در حسابداری ذهنی خود باید به این باور برسد که سود در فروش زیاد است. اگر رویدادی مانند حراج جمعه سیاه میتواند چرخ اقتصاد واحدهای تولیدی را در کشورهای مختلف بچرخاند، در ایران هم میتواند بسیار اثرگذار باشد. از این رو بهتر است که در کشورمان یک روز مشخص برای حراجهای بزرگ تعیین کنیم.
در حراجهای بزرگ مانند حراج جمعه سیاه که در کشورهای مختلف اتفاق میافتد مردم از ساعتها قبل روبهروی در فروشگاهها میخوابند و میایستند و حتی این رخداد هم کشته میدهد. علت اصلی این اتفاق حراجهای واقعی است. حراجهایی که فرد میتواند با ۱۰۰ دلار کالاهای متعددی را خریداری کند.»