فرهاد فزونی-عضو هیات نمایندگان اتاق تهران| «یا أیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود» (اى کسانى که ایمان آوردهاید به قراردادها[ى خود] وفا کنید) . اولین آیه سوره مائده، توصیهای است به اخلاق انسانی و مسلمانی، که مانند سایر توصیهها و دستورات دینی اگر بهدرستی رعایت شود انسان مسلمان را به سمتوسوی بهشت رهنمون میشود، اما واقعیت این است که رعایت این دستور اخلاقی در سطح جامعه بسیار زودتر و در همین زندگی فانی دنیوی هم، شاید شمهای از بهشت را به افراد آن جامعه نشان دهد. امروز رابطه معناداری میان شاخصهای پیشرفت، بهویژه شاخصهای خوشبختی و رفاه فردی در کشورهای مختلف جهان، از ژاپن و سنگاپور گرفته تا کشورهای اسکاندیناوی، و سطح اعتماد اجتماعی و عمل به تعهدات و قراردادهای نوشته و نانوشته جامعه وجود دارد.
در ایران، چندی قبل، بانک مرکزی با سیاستی نادرست اقدام به حراج ذخایر طلای ارزشمند کشور کرد، در عین حال برخی نهادها با وجود نقد به کار نهاد ناظر پولی، کاری بهمراتب بدتر انجام دادند: بازی با باورهای مردم و خدشهدار کردن اعتماد آنان. وقتی تعداد اندکی از نمایندگان مجلس صحبت از وضع قانونی برای جلوگیری از واگذاری سکههای طلا (برابر طرح بیش از ۱۰ سکه) به خریداران میکنند، به این معناست که عملاً عقود قانونی و شرعی بین بانک مرکزی و مردم را به رسمیت نمیشناسند و در مسیری مخالف مفهوم آیه فوق عمل میکنند. مهم نیست فردی با پول وام و تسهیلات بانکی، با منابع شخصی یا قرض گرفتن از دوست و آشنا، مقادیری سکه، ولو تعداد بالا، پیشخرید کرده باشد (این موضوع به شکل دیگری قابل رسیدگی است)، مهم این است که دولت و بانک مرکزی باید تحت هر شرایطی به تعهدات قانونی خود عمل کنند.
بانک مرکزی نباید فراموش کند اسکناس ریال تکه کاغذی بیارزش است که به اعتبار این نهاد و دولت جمهوری اسلامی دارای ارزش معاملاتی شده و آثار منفی هرگونه خدشه به اعتبار این نهاد، در نهایت روی ارزش ریال نمایان خواهد شد. در یک سطح فراتر، خدشه به این اعتبار باعث میشود در آینده دولت و بانک مرکزی نتوانند ابتکارات مالی جدید را با سهولت نسبی مورد استفاده قرار داده و در زمان بروز بحرانهایی نظیر بحران وام رهنی امریکا و…راهکارهایی موثر پیاده و اجرا کنند.
در کشوری که پول ملی آن ریال است و سیستم مالی مدرنی بر آن حکمفرماست، برای انجام معاملات روزمره نیازی به دلار یا کیسه طلا نیست؛ عامل حرکت نقدینگی مردم به سمت دلار و طلا، علت دیگری دارد؛ مردم نیاز به دلار و طلا ندارند بلکه نیازمند امنیت مالی و اقتصادی هستند. اگر اعتبار بانک مرکزی در حد اعلای خود باشد، صرفاً از طریق انتشار اوراق گواهی طلا و ارز میتواند نه تنها نیاز و عطش پولهای فراری از تورم را فروبنشاند، بلکه حتی میتواند هر زمان که اراده کند نسبت به جمعآوری دلار و حتی طلا از دست مردم اقدام کرده و نیازهای کشور را برطرف کند بهگونهای که سایر کشورها از طریق تحریم یا نفوذ در بازار ارز ایران نتوانند ایجاد اختلال کنند؛ با حفظ ثبات و قدرت اقتصادی در کشور، میتوان دیپلماتهای وزارت خارجه را با اعتماد به نفس و اقتدار راهی میز مذاکره کرد، اینجاست که میتوان گفت اثر حفظ اعتبار بانک مرکزی در بالا بردن ضریب امنیت کشور دستکمی از توان نظامی کشور ندارد.
در جریان بحران مالی سال 2008 ایالات متحده، فدرال رزرو سیاست انبساط پولی شدیدی در پیش گرفت که ترازنامه این بانک را بیش از ۵ برابر کرد؛ پول خلقشده موجب نجات بانکها شد؛ اما تورم ایجاد نکرد. ارتباطگیری شفاف با جامعه از سوی نهاد ناظر پولی معتبر باعث میشود به صرف اعلام یک نرخ بهره مشخص، بواسطه اعتماد فعالان اقتصادی به دولت و بانک مذکور، همهچیز مطابق میل سیاستگذار پیش برود. اگر بانک مرکزی و دولت ایران نیز بتواند چنین اعتباری را برای خود ایجاد کند، قادر خواهد بود با فراغ بال بیشتری نسبت به اصلاح نظام بانکی و حتی صندوقهای بازنشستگی اقدام کند، بدون آنکه ترسی از آشفتگی بازار و ظهور و بروز تورم داشته باشد.
بانک مرکزی به عنوان ناشر پول و ضامن ارزش آن عملا مانند شرکت بیمهای است که وظیفهاش بیمه کردن اسکناس ریال است، اما سالهاست بانکمرکزی به دلیل دخالتهای سیاسی خارج از فضای اقتصادی کشور از عهده وظایف بیمهگری ریال بهخوبی برنیامده است. در نتیجه عامه مردم همواره با تبدیل ریال به پولهای مستحکم و طلا و یا به داراییهای فیزیکی با دوام، خود این وظیفه بیمهگری را برعهده گرفتهاند و اعتمادشان به ریال دچار خدشهای شدید و مزمن شده است، تنها تفاوت بانک مرکزی با سایر شرکتهای بیمه این است که در صنعت بیمه به صرف داشتن اعتبار نمیتوان جلوی بروز حوادث طبیعی و تصادفات و… را گرفت و هزینههای بیمهگری کاهش نمییابد (اگر چه مشتریان بیمه افزایش مییابند)؛ اما افزایش اعتبار بانک مرکزی به خودی خود باعث کاهش هزینههای این نهاد در بیمهگری، و بیمه نمودن ارزش ریال خواهد شد . اقداماتی مشابه کاهش نیاز به تغییر نرخ بهره، یا تزریق طلا و دلار به جامعه جهت تثبیت ارزش ریال.
امروزه عنصر اعتبار (از طریق پایبندی مطلق به تعهدات خود) یکی از مهمترین و اثرگذارترین شاخصهای قدرت نرم در دنیا شناخته شده است. لذا امیدوارم همه ما ایرانیان و همه دولتمردان آیه کریمه ذکر شده در ابتدای یادداشت را که چهارده قرن پیش بهرهگیری از این قدرت را به ما سفارش کرده یکبار دیگر با خود مرور کنیم.