
طیبه رسولزاده|
با اینکه وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده با مدارسی که برای جبران هزینههایشان، مانتو دانشآموزان را گران میکنند برخورد میشود، ولی به نظر ما باید به این همه خلاقیت آفرین گفت. دولت که اجازه نمیدهد مدارس با خیال راحت شهریهها را بالا ببرند، خب این عزیزان باید یک فکری به حال بیزینسشان بکنند تا تهش یک چیزی هم برای خودشان باقی بماند. چه راهی بهتر از گران کردن اقلامی مثل لباس فرم که هم ضروری است و هم خیلی به چشم نمیآید. در این راستا ما پیشنهاد میدهیم مشاغل دیگر هم بهشکل زیر از این ایده ناب استفاده کنند:
حالا که زه دور در پراید بهعنوان آپشن آن بهحساب میآید میتوانید برای جبران مخارج ساخت خودرو هر روز مقداری به قیمت زه اضافه کنید. حتی میشود به این بهانه بقیه آپشنهای غیرضروری در رانندگی ایرانی مانند چراغراهنما، آیینه بغل و کمربند ایمنی را هم حذف و با پسانداز بهدست آمده خط تولید پراید بدون زه را راهاندازی کرد.
جای دیگری که این ایده به کار میآید در مسائل درمانی بخصوص عملهای جراحی است. متأسفانه دیده شده برخی پزشکان در زمینه استفاده از وسایل پزشکی اسراف شدیدی میکنند. یعنی باند یا چسبی را که برای دو یا سه مریض دیگر هم قابلیت استفاده دارد در بدن یک بیمار جا میگذارند، بدون آنکه قیمتش را روی نرخ عمل حساب کنند. لذا برای آنکه این بریز و بپاشها جبران شود و خرج بیمارستان هم دربیاید میتوان داروی بیهوشی یا نخ بخیه را چند برابر حساب کرد. چون بیمار حاضر است هرکاری بکند تا جلوی درد و خونریزیاش گرفته شود.
تولیدکنندههای لوازم خانگی داخلی اما برای استفاده از این ایده دستشان از همه بازتر است. این عزیزان بهجای آنکه خیلی تابلو 40 درصد روی قیمتها بکشند، میتوانند تا جایی که دلشان میخواهد قیمت کاور، سیم برق، ضمانتنامه یا کرایه وانت را بالا ببرند. اینگونه دیگر نیازی به احتکار اجناس هم ندارند چون فروشندهها خودشان از خرید لوازم خانگی داخلی منصرف میشوند.
شاید اگر برخی مؤسسات مالی واعتباری زودتر از این ایده باخبر میشدند به مشکلاتی که الان با آن روبهرو هستند برنمیخوردند. البته در این مؤسسات همه چیز پولی است و جای زیادی برای مانور وجود ندارد. ولی هنوز هیچکس به ذهنش نرسیده که دستگاه نوبتدهی را هم میتوان پولی کرد؛ حتی اگر بتوانند موقع باز کردن حساب خودکار هم کرایه دهند میشود به چند سلبریتی وام بلاعوض داد. فقط امیدواریم رئیس قانعی داشته باشند که یکهو فیلش یاد کانادا نکند.
با اینکه وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده با مدارسی که برای جبران هزینههایشان، مانتو دانشآموزان را گران میکنند برخورد میشود، ولی به نظر ما باید به این همه خلاقیت آفرین گفت. دولت که اجازه نمیدهد مدارس با خیال راحت شهریهها را بالا ببرند، خب این عزیزان باید یک فکری به حال بیزینسشان بکنند تا تهش یک چیزی هم برای خودشان باقی بماند. چه راهی بهتر از گران کردن اقلامی مثل لباس فرم که هم ضروری است و هم خیلی به چشم نمیآید. در این راستا ما پیشنهاد میدهیم مشاغل دیگر هم بهشکل زیر از این ایده ناب استفاده کنند:
حالا که زه دور در پراید بهعنوان آپشن آن بهحساب میآید میتوانید برای جبران مخارج ساخت خودرو هر روز مقداری به قیمت زه اضافه کنید. حتی میشود به این بهانه بقیه آپشنهای غیرضروری در رانندگی ایرانی مانند چراغراهنما، آیینه بغل و کمربند ایمنی را هم حذف و با پسانداز بهدست آمده خط تولید پراید بدون زه را راهاندازی کرد.
جای دیگری که این ایده به کار میآید در مسائل درمانی بخصوص عملهای جراحی است. متأسفانه دیده شده برخی پزشکان در زمینه استفاده از وسایل پزشکی اسراف شدیدی میکنند. یعنی باند یا چسبی را که برای دو یا سه مریض دیگر هم قابلیت استفاده دارد در بدن یک بیمار جا میگذارند، بدون آنکه قیمتش را روی نرخ عمل حساب کنند. لذا برای آنکه این بریز و بپاشها جبران شود و خرج بیمارستان هم دربیاید میتوان داروی بیهوشی یا نخ بخیه را چند برابر حساب کرد. چون بیمار حاضر است هرکاری بکند تا جلوی درد و خونریزیاش گرفته شود.
تولیدکنندههای لوازم خانگی داخلی اما برای استفاده از این ایده دستشان از همه بازتر است. این عزیزان بهجای آنکه خیلی تابلو 40 درصد روی قیمتها بکشند، میتوانند تا جایی که دلشان میخواهد قیمت کاور، سیم برق، ضمانتنامه یا کرایه وانت را بالا ببرند. اینگونه دیگر نیازی به احتکار اجناس هم ندارند چون فروشندهها خودشان از خرید لوازم خانگی داخلی منصرف میشوند.
شاید اگر برخی مؤسسات مالی واعتباری زودتر از این ایده باخبر میشدند به مشکلاتی که الان با آن روبهرو هستند برنمیخوردند. البته در این مؤسسات همه چیز پولی است و جای زیادی برای مانور وجود ندارد. ولی هنوز هیچکس به ذهنش نرسیده که دستگاه نوبتدهی را هم میتوان پولی کرد؛ حتی اگر بتوانند موقع باز کردن حساب خودکار هم کرایه دهند میشود به چند سلبریتی وام بلاعوض داد. فقط امیدواریم رئیس قانعی داشته باشند که یکهو فیلش یاد کانادا نکند.