رضا شفاهی کشتیگیر پیشکسوتی است که علاقهاش به نقاشی در کودکی را به تازگی دنبال کرده است و این روزها خاطراتاش را روی بوم به تصویر میکشد.
ورزشکاران هم از جمله چهره هایی هستند که حضور پرتعدادی در فعالیت های هنری از جمله موسیقی، ادبیات، بازیگری و … داشته اند و با بازخورهای متفاوتی هم روبه رو شدند. با این وجود تا به امروز شاهد حضور گوش شکستهای در حوزه هنرهای تجسمی و به صورت ویژه نقاشی نبوده ایم.
رضا شفاهی کشتیگیر پیشکسوتی است که به تازگی اولین نمایشگاه انفرادی نقاشی هایش را با عنوان «یادداشتهای یک کشتی گیر» در گالری دلگشا برپا کرده است. او که متولد 1318 است علاقه اش به نقاشی را مربوط به دوران کودکی اش می داند که به دلیل مهیا نبودن شرایط نتوانسته آن را دنبال کند.
با این ورزشکار هنرمند درباره چگونگی علاقهمندی اش به هنر نقاشی و مسیری که برای رسیدن به این مهم طی کرده است، گفت وگویی کردهایم که در ادامه میخوانید.
خاطراتم در طول زندگی را نقاشی کردم
رضا شفاهی ابتدا در پاسخ به اینکه چطور از کشتی به هنر گرایش پیدا کرده است، گفت: «داستان نامی که برای نمایشگاه من گذاشتند، برای همه سوال برانگیز بوده است. من زمانی کشتیگیر بودم و فعالیت ورزشی داشتم و پس از آن هم در عرصه مربیگری فعالیت کردم. به همین منظور نام نمایشگاه را «یادداشت های یک کشتی گیر» گذاشتند که در واقع همان خاطرات من در طول زندگی است که آن را در قالب نقاشی عرضه کردم.»
او ادامه داد: «زمانیکه کشتی می گرفتم دوره مرحوم تختی و غلامعلی حبیبی بود، خودم هم البته به سطح این بزرگان نرسیدم. سپس به من پیشنهاد شد که در کلاس های مربیگری شرکت کنم و پس از گذراندن کلاس ها در جایگاه مربی کشتی هم فعالیت کردم و کشتی گیرهای خوبی را به شهر خودم ساوه معرفی کردم.»
ورودم به نقاشی را پیشبینی نکرده بودم
این نقاش درباره چگونگی آغاز فعالیت اش در حوزه نقاشی توضیح داد: «نقاشی را از سال 93، 94 شروع کردم و آن هم به صورت تصادفی، در زندگی همه آدم ها گاهی مسایلی پیش می آید که از قبل اصلا به آن فکر نمی کردند و پیش بینی نشده است. نقاشی هم برای من چنین شکلی داشت، البته به نقاشی همیشه علاقه مند بودم ولی در جرگه یک نقاش به آن نمی نگریستم. علاقه من به نقاشی ریشه در کودکی ام دارد ولی درگذشته هنر جایگاه اصیل و والایی در جامعه نداشت و مورد بی مهری قرار می گرفت، من هم با وجود استعداد درونی که داشتم نتوانستم در آن زمان نقاشی را به صورت حرفه ای دنبال کنم.»
شفاهی همچنین گفت: «پسر من خود هنرمند است و در حوزه تجسمی تحصیل کرده و فعالیت می کند، یک روز دید که من برای بچه ها طرح هایی می کشم و طرحی جلوی من گذاشت و درخواست کرد که آن را نقاشی کنم، وقتی نتیجه کار را دید به من پیشنهاد داد که این کار را ادامه دهم و به صورت جدی نقاشی را دنبال کنم.»
او درباره سبک نقاشی که دنبال می کند، بیان کرد: «ابتدا روی کاغذ و با مدادرنگی شروع کردم و سپس من را تشویق کرد و آرام آرام به رنگ روغن و اکریلیک و نقاشی روی بوم روی آوردم. به اصطلاح هنری نقاش خود آموخته هستم زیرا که نه دوره ای دیدم و نه تحصیلی در زمینه نقاشی داشته ام.»
این هنرمند در پاسخ به اینکه اولین بار آثارش در چه سالی و کجا به نمایش گذاشته شدند، اینطور توضیح داد: «از سال 95 بود که اولین کارم هم نقاشی روی بوم و رنگ روغن بود که به نمایشگاهی در دبی فرستاده شد و در آن رویداد هنری که به نفع خیریه هم برگزار می شد به نمایش گذاشته شد. سایر آثارم که پسرم کارهای آن ها را انجام می داد هم در نمایشگاه هایی در ایتالیا، آمریکا، آلمان به نمایش گذاشته شد که مورد توجه هم قرار گرفت.»
شفاهی اضافه کرد: «در ایران هم ابتدا در چند نمایشگاه گروهی حضور داشتم و آثارم را عرضه کردم و نمایشگاه «یادداشت های یک کشتی گیر» اولین نمایشگاه انفرادی من است.»
اشعار شاعران و طبیعت مهمترین منبع الهام
او در جواب این پرسش که منبع الهامش برای نقاشی چه موضوعاتی هستند، بیان کرد: «من در طول تحصیلم با وجود آنکه رشته تحصیلی ام مدیریت بود به تئاتر، سینما و ادبیات خیلی علاقه مند بودم و آن ها را دنبال می کردم. این علاقه همچنان با من هست و همانند گذشته به اشعار شعرا چه کلاسیک و چه شعر نو علاقه مند هستم و در این سال ها گاهی هم از اشعاری که خوانده ام یا می خوانم در نقاشی هایم الهام می گیرم به خصوص خیام که دو، سه دفتر از آثارش دارم و بیشترین تاثیر را بر کارهایم داشته، در این نمایشگاه هم چند کاری که متاثر از او و فروغ فرخزاد کشیده ام به تماشا گذاشته شده است.»
این هنرمند افزود: «بیشتر آثارم را از طبیعت، اخبار روز، برنامه های تلویزیون، رویدادهای جامعه و… الهام می گیرم و همه این مسایل بر کارهایم تاثیر می گذارد، سرسبزی و زنده بودن طبیعت برای من منبع الهامی برای نشان دادن مفاهیم دوستی، مودت و صلح است، البته از نظر خودم این چنین است و شاید اشتباه می کنم.»
نگاهی به سوژههای نقاشان کلاسیک
زنان یکی از سوژه های اصلی آثار شفاهی هستند، او درباره علت تاکید بر نقاشی چهره زنان اینطور گفت: «وقتی به گذشته نگریستم، مشاهده کردم که در بیشتر نقاشیهای سنتی و کلاسیک ایران زنان محور اصلی آثار بودند، من هم این ایده را از همان آثار اقتباس کردم و دنبال میکنم. در اشعار حافظ و خیام هم که بیشتر چهره هایی که نقاشی شده زنان هستند و این مسئله روی من تاثیرگذار بوده است.»
شفاهی با بیان اینکه جوانان هم استقبال خوبی از آثارش کرده اند، توضیح داد: «استقبال به نسبت خوب بوده است و جوانان هم از آثار بازدید می کنند که البته اینکه آثارم مورد توجه شان قرار بگیرد یا نه را نمی دانم، بازخورد کلی که از بازدیدکنندگان گرفتم مثبت بوده است، هم نسل قدیم و هم جوانانی که برای تماشای آثار آمدند نظر مثبت و خوبی درباره کارها داشتند. من یک دبیر بازنشسته هستم و با نقاشی و مطالعه کتاب وقت می گذرانم و آثاری را هم که خلق می کنم در نمایشگاه عرضه می کنم.»