خبرنگاران را چشم و گوش جامعه میدانند و به سختی این حرفه آگاهند؛ به همین دلیل است که برخی از آنها علاقه ندارند که شغل خبرنگاری را در دنیای امروز تجربه کنند و برخی هم این حرفه را با تمام نشدنیهایش دوست دارند.
منوچهر والیزاده (دوبلور)، مصطفی رحماندوست (نویسنده و شاعر)، عبدالله اسکندری (طراح گریم)، بیژن بیرنگ (کارگردان)، مسعود آبپرور (کارگردان)، سیدمهدی رحمتی (دروازهبان)، علیرضا بیرانوند (دروازهبان)، محمد انصاری (فوتبالیست)، گیتی خامنه (مجری)، بهرام عظیمی (انیماتور)، محمد سلوکی (مجری) ، خشایار الوند (فیلمنامهنویس)، هوشنگ مرادی کرمانی (نویسنده)، سعید ابوطالب (کارگردان) و پیروز ارجمند (موسیقیدان) از چهرههایی هستند که ایسنا همزمان با روز خبرنگار ( ۱۷ مرداد ماه) به سراغشان رفته و این پرسش را با آنها در میان گذاشته که آیا دوست دارند حرفه خبرنگاری را تجربه کنند؟
جز معرفت و دوستی از خبرنگاران ندیدهام
منوچهر والیزاده درباره جایگاه خبرنگاران در جامعه اظهار میکند: جایگاه خبرنگاران همیشه برای من ارزشمند بوده؛ به دلیل اینکه جز معرفت، دوستی و محبت چیزی از آنها ندیدهام. به خصوص در حال حاضر نیز جوانان در این عرصه وارد شدهاند و به دلیل اینکه به حرفه دوبله علاقه دارند بسیاری از افراد این عرصه را که ناشناس بودند به مردم معرفی کردند. خبرنگاران به حرفه ما احترام میگذارند و برای من هم قابل احترام هستند. من جز صفا و صمیمیت چیزی از آنها ندیدهام.
این دوبلور با سابقه این روز را به خبرنگاران ایسنا تبریک میگوید و ادامه میدهد: من هیچ وقت دوست نداشتم که کار خبرنگاری را تجربه کنم به دلیل اینکه خبرنگار باید دست به قلم داشته باشد و متأسفانه من در این زمینه خوب نبودهام. ممکن است که به شکل عادی بنویسم اما خبرنگاران دوره دیدهاند و مستلزم این است که دانشگاه بروند. هر شغلی مشکلات و دروس خود را دارد و فردی که به این کار روی میآورد باید تجزیه و تحلیل بلد باشد اما کار دوبله این است که از روی یک کاغذ میخوانیم. هر فردی که به هر شغلی علاقه دارد باید به دنبال آن برود. بعد هم که در این عرصه اسمدار شدم، محبت خبرنگاران شامل حال من بوده است.
عبدالله اسکندری، طراح گریم پیشکسوت و برجسته در سینما و تلویزیون است. او با تبریک این روز به خبرنگاران ایسنا، میگوید: همه خبرنگاران را دوست دارم و برای آنها آرزوی موفقیت میکنم اما به دلیل اینکه همیشه کار گریم را دوست داشتم و عاشق آن بودم، به شغلهای دیگر فکر نکردهام.
خبرنگار باید مچ بگیرد!
مصطفی رحماندوست، شاعر و نویسنده با اشاره به کار خبرنگاری در جامعه امروز اظهار میکند: رسانهها در حال حاضر به حدی زیاد شدهاند که شاید فکر کنید نقش خبرنگاران کاهش یافته اما به نظر من این حرفه سخت شده است چون رسانههای مجازی خبر نادرست و غیرموثق زیادی را منتشر میکنند. به نظرم کار خبرنگار باید دو ویژگی داشته باشد، ابتدا اینکه خبرنگار به صحت خبری که منتشر میکند اطمینان پیدا کند، دوم اینکه لایههای پنهان خبر را پیدا کند که کار فضای مجازی نیست. پیگیری خبر از جاهای مختلف و به دست آوردن نتیجه عادی به دست نخواهد آمد؛ بنابراین کار خبرنگاران سخت و مهمتر شده است.
او در پاسخ به این پرسش که دوست دارد کار خبرنگاری را تجربه کند، میگوید: من این گونه جستوجوها را دوست دارم اما هرگز خبرنگار نشدم؛ البته همیشه حتی قبل از زمانی که فضای مجازی به این شکل ظهور پیدا کند با خبرنگاران دعوا داشتم به دلیل اینکه برخی از آنها سوال به من میدادند و میخواستند که من پاسخش را بنویسم یا حتی از من میخواستند که سوال را برایشان طرح کنم تا خودم جواب دهم. من این افراد را از اتاقم بیرون میکردم. به نظرم بعضیها بیخود خبرنگار شدهاند. خبرنگار باید مچ بگیرد. گاهی با برخی خبرنگاران خارجی برخورد کردم که پیشینه من را میدانستند و سوالهایشان مبتنی بر داشتهها و یافتههایشان بود.
خبرنگاری در شرایط فعلی را گاهی نشدنی میبینم
بیژن بیرنگ، کارگردان سریالهای «خانه سبز» و «همسران» اظهار میکند: دوست دارم کار خبرنگاری را انجام دهم. من کار خبرنگاری را در شرایط فعلی مملکت سخت و پرمخاطره و گاهی نشدنی میبینم. اگر قرار باشد کاری ناقص و بد انجام دهم ترجیح میدهم که آن را بر عهده نگیرم. کار یک خبرنگار در هر حیطهای کندوکاو و جستوجو درباره موضوعات است، موضوعاتی که با نیاز جامعه در ارتباط است و در حال حاضر مسائل اقتصادی مملکت و رفتن به عمق آن اهمیت دارد. اگر این کار درست اتفاق بیفتد، شاید بزرگترین وظیفه یک انسان در حیطه کاری جامعه، وظیفه خبرنگار است. فردی که مردم را از مسائل و رویدادها آگاه میکند اما گاهی در مملکت ما به آنها اجازه ورود داده نمیشود یا سخت است و یا باید ملاحظاتی وجود داشته باشد. این کار مانند فیلمسازی است. آدم همیشه آن چیزی را که میخواهد وجود ندارد و کاری که میخواهد بکند باز هم نمیشود. گاهی میگویم کاش سوپرمارکتی داشتم به دلیل اینکه کسی در کار آدم دخالت نمیکند.
او در پایان بیان میکند: به همه بچههای خبرنگار و کسانی که تلاش میکنند تا حقیقت را پیدا کنند و واقعیت را نشان دهند، تبریک میگویم.
سختی کار خبرنگاران را میدانم
مهدی رحمتی، کاپیتان تیم فوتبال استقلال با بیان اینکه نمیخواهد کار خبرنگاری را تجربه کند، اظهار میکند: خبرنگاری کار سختی است و من به عنوان یک ورزشکار که سالهای زیادی با این قشر در ارتباط بودم و سختی کار آنها را میدانم این روز را به آنها تبریک میگویم.
محمد انصاری، بازیکن تیم پرسپولیس با تبریک روز خبرنگار به خبرنگاران ایسنا درباره اینکه آیا میخواهد این حرفه را تجربه کند، ادامه میدهد: جواب من خیر است، چون این کار پرمسؤولیت است و هر خبری را که میخواهی قلم بزنی باید به عواقب کار و بازخورد آن فکر کنی و از اطلاعات صد درصد خبر مطلع باشی، به همین دلیل این کار سخت است و دوست نداشتم که خبرنگار باشم.
علیرضا بیرانوند، دروازهبان تیم ملی هم میگوید: دوست ندارم خبرنگار باشم، به دلیل اینکه شغل سخت و بامسؤولیتی است و کسی که خبرنگار است، باید مسؤولیت زیادی را تحمل کند.
آگاهسازی جامعه برعهده خبرنگاران است
بهرام عظیمی، کارگردان انیمیشن و فیلنامهنویس درباره عملکرد خبرنگاران در کشور ایران بیان میکند: هر اتفاقی که در جامعه میافتد در هر زمینه و هر فضایی، وظیفه خبرنگار است که اطلاعرسانی کند و چه خوب و چه بد هر مطلبی را به گوش مردم برساند. بسیاری از اوقات کار خبرنگاری جنبه اطلاعرسانی پیدا میکند. متأسفانه در این چند سال خود خبرنگاران کار تحلیل هم انجام دادهاند که به نظرم کار آنها نیست. در واقع هر خبری که ما میبینیم، میشنویم و میخوانیم پشت آن یک خبرنگار قرار دارد و نقش بسیار مهمی در جامعه دارند. همچنین آگاهسازی جامعه در هر زمینهای بر دوش خبرنگاران است که این اتفاق میتواند خوب باشد اما گاهی به دلیل تحلیلهای غیرکارشناسی، خبری که میتواند واقعی منتشر شود به شکل دیگری به گوش مخاطب میرسد.
او خاطرنشان میکند: من کار خبرنگاری را دوست ندارم و اگر به گذشته برگردم، راننده مسابقات اتومبیلرانی میشوم؛ البته اگر اعتباری دارم، به خاطر کارهای فرهنگی و هنری من است و بسیاری از مردم با کارهای من آشنا هستند. شخصیت فعلی خود را مدیون کار فرهنگی میدانم.
این کاریکاتوریست ادامه میدهد: با به وجود آمدن فضای مجازی، سایت و خبرگزاریهای مختلف، تعداد بسیاری خود را خبرنگار میدانند اما نه دورهای دیدهاند، نه کارشناس هستند. این افراد وجهه اصلی یک خبرنگار حرفهای را از بین میبرند؛ برای مثال یک خبرگزاری مهم که تعداد زیادی خبرنگار دارد انگار سر خیابان ایستاده و هر کس که دیپلم به بالا بوده را به عنوان خبرنگار به کار گرفته است. این مسائل لطمه بزرگی به وجهه خبرنگاری میزند؛ برای مثال وقتی که با من مصاحبه میکنند هیچ چیز درباره من نمیدانند و اطلاعاتی ندارند که سوال درست مطرح کنند. برخی از خبرنگاران مجلهها و نشریات را میگردند تا ببینند که کدام فرد فرهنگی یا هنری به تازگی صحبت کرده است تا به او زنگ بزنند و بگویند ما هم با این فرد صحبت کردهایم. در واقع من بزرگترین لطمه را از خبرنگاران غیرحرفهای خوردم که حتی از طرف یک خبرگزاری، سایت یا روزنامه معتبر زنگ میزدند. آنها برای داغ شدن مطلب خود تیترهایی را میزنند که باعث شده آبروی من در چند مورد برود. در واقع بخشی از صحبتهای من را تیتر کردهاند که بعدش من توضیحاتی دادهام و اگر فردی تیتر را بخواند جنجال و انتقادی بیمورد است. بعد که به آنها انتقاد میشود مسؤولیت را به گردن سردبیر و کسی که تأیید میکند، میاندازند. این در حالی است که من با خبرنگار صحبت کردهام و مسؤولیت با اوست و اگر گردن کسی هم بیاندازند باید اصلاحیه بدهند اما گاهی سرعت انتقال خبر به حدی زیاد است که اگر خرابکاری شود جمع کردن آن سخت است و ممکن است به ضرر فردی که مصاحبه کرده تمام شود. اتفاق خطرناکی که افتاده این است که برخی افراد غیرحرفهای که خبرنگار و مسؤول آن فرد هستند برای جذاب کردن موضوعی که به آن پرداخته میشود تیتر عجیب میزنند. یا بخشی از مصاحبه را حذف میکنند. خبرنگاران حرفهای باید متن را طوری پیاده کنند و گزارش بدهند که حس و حال مصاحبهشونده در آن متن وجود داشته باشد.
خبرنگاران چشم و گوش جامعه هستند
محمد سلوکی، مجری تلویزیون بیان میکند: خبرنگاران چشم و گوش و همه حواس گیرنده جامعه به شکل حقیقی میتوانند باشند و یکسری اصول اخلاقی سنگین در حوزه کار خبرنگاری مانند اصل صداقت و دقت در کار خبر وجود دارد و این مسائل به وجدان افراد برمیگردد. شاید هیچ جا هیچ سنگ محکی و گزینش سختافزاری برای آنها وجود نداشته باشد تا بتوانیم بگوییم یک خبرنگار این اصول را دارد. خبرنگاران باید معتمد جامعه باشند و بتوانند حقیقت جامعه خود را در هر حوزهای به صورت تخصصی بازتاب دهند. اما به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و … ممکن است این اتفاق نیفتد؛ البته گاهی هم این افراد اصول اخلاقی درون خود را رعایت نمیکنند. بنابراین هر یک از این ویژگیها حذف شود واژه خبرنگار از آن فرد ساقط خواهد شد حتی اگر از لحاظ حوزه تخصصی فوقالعاده باشد.
او درباره تجربه خود در حرفه خبرنگاری ادامه میدهد: این فضا دور از تجربیات شخصی من نبوده و سالهاست که در رسانههای مختلف نه به عنوان شغل خبرنگاری بلکه تجربه شخصی این کار را دنبال کردهام. اما اینکه بخواهم به عنوان خبرنگار کار کنم هیچ وقت به آن فکر نکردهام اما به شدت این کار برای من محترم و با ارزش است و به نظرم یکی از دلایل پیشرفت و رفع مشکلات در جامعه، خبرنگاران هستند. آنها در حوزههای مختلف ثابت کردهاند که در دنیا و اتفاقات مهم جهان تأثیر دارند.
سلوکی در پایان به تمام خبرنگاران تبریک میگوید و اضافه میکند: امیدوارم که شرایط مطلوب باشد و خبرنگاران خبر خوب تولید کنند تا حال و اوضاع مردم خوب شود و رفتارشان به سمتی برود که اتفاق خوبی برای آنها بیفتد.
این حوزه نیاز به غربال و الک دارد
خشایار الوند، فیلنامهنویس بیان میکند: من در یک خانواده مطبوعاتی بودم و به دلیل اینکه با فضای خبرنگاران آشنا هستم، بنابراین دوست ندارم که خبرنگار شوم؛ زیرا کار سختی است و از طرف همه مورد هجمه قرار میگیرد و هر چیزی هم که پیش بیاید میگویند خبرنگاران حرف من را بد برداشت کردند یا خوب منتقل نکردند. در واقع دیواری کوتاهتر از خبرنگار پیدا نخواهد شد. همه ما به نوعی خبرنگاری را تجربه کردهایم. برای مثال ما برنامه «تا فردا» را سالها پیش ساختیم و در آن گزارشی از معضلات و مشکلات تهیه میکردیم و به نوعی کار خبرنگاری بود.
او ادامه میدهد: چشمان تیزبین خبرنگار خبر را شکار میکند و ما فیلمنامهنویسان نیز باید این چشمان را داشته باشیم و شاخکهایمان تیز باشد تا بفهمیم چه اتفاقی در جامعه میافتد که قابل طرح و جذاب است و فکر میکنم که با خبرنگاران یک خانوادهایم. من مشتری روزنامههای کاغذی و خبر هستم و بسیاری از داستان و سوژههای خود از اتفاقات روز را از لابهلای خبرهای خبرنگاران که تولید میکنند برداشت میکنم.
نویسنده سریال «پایتخت» و «شبهای برره» میگوید: فضای خبرنگاری در سالهای اخیر مخدوش شده است. برای مثال ظهور شهروندخبرنگار باعث شده که یکسری اخبار و شایعات در لابهلای اخبار قرار بگیرد. همچنین شکل ارائه خبر نیز اهمیت دارد؛ برای مثال چندی پیش فردی از من مصاحبهای گرفت و یک بخش آن را برجسته و برداشت خود را اضافه کرد، در صورتی که این حرف را نزده بودم. این حوزه نیاز به غربال و الک دارد و شاید خط قرمزها و بازرسیهایی باید وجود داشته باشد تا قبل از اینکه درباره صحت خبر مطمئن نشوند خبری را منتشر نکنند. ممکن است سرعت و زمان مهم باشد و در نهایت خبر بسوزد اما بهتر از این است که یک دروغ را به عنوان خبر منتشر کنند.
خبرنگاری را صنعت و مهارت میدانم
هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده کودک و نوجوان میگوید: اصولا خبرنگاری موقعیت فراری دارد و زود کهنه میشود. البته خبرنگاران زحمت میکشند و این کار در زمینه خود بسیار ارزشمند است و اهمیت و کارآیی بالایی در جامعه دارد. این حرفه نیازمند هوشمندی، سرعت، صداقت در عین حال شجاعت، جرأت و سماجت است و خبرنگاران باید این ویژگیها را داشته باشند تا ساخته شوند. تقریبا هیچ کدام از این ویژگیها در من نیست و من نویسنده هستم. خبرنگاری یک حرفه است و بیشتر من آن را صنعت و مهارت میدانم تا هنر. حتی بسیاری از افراد از حرفه خبرنگاری عبور میکنند و به تدریج احساس خواهند کرد که این خبرها در رفت و آمدند و یقه کدام خبر را بگیرند تا ماندگار شود. زمانی که خبرنگار به درون یک خبر میرود و تحلیل میکند این اتفاق میافتد. برای مثال کسی که خبرنگار جنگی بوده کتاب «وداع با اسلحه» را مینویسد.
او با بیان اینکه این حرفه در دنیا اهمیت زیادی دارد، ادامه میدهد: تنظیم خبر بسیار مهم است. به این معنی که چگونه خبر را منتشر کنیم تا مردم گوش دهند. خبرنگاران باید خبر را به گونهای جلوه دهند که با ارزش باشد. این افرادی که تمام ویژگیهای یک خبرنگار را داشته باشند کم هستند. این فردی که این ویژگیها را دارد خطر همراه دارد و دچار دردسر میشود.
این نویسنده در پایان روز خبرنگار را به خبرنگاران ایسنا تبریک میگوید و اضافه میکند: نویسندهها اگر اسمی دارند از خبرهایی است که خبرنگاران تولید و منتشر میکنند.
آزادی عمل خبرنگاران شفافیت ایجاد میکند
سعید ابوطالب، مستندساز درباره تجربه کار خبرنگاری خود اظهار میکند: من افتخارم این است که سالهای خیلی دور خبرنگار و روزنامهنگار بودم. اوایل دهه ۷۰ کار خبر انجام میدادم و بعد برای مستندسازی به تلویزیون آمدم که نوعی خبرنگاری است. این حرفه را میشناسم و با سختیهای آن آشنا هستم. خبرنگاران با شرایط جدید اجتماعی هر روز جایگاه مهم و موثرتری را پیدا میکنند به دلیل اینکه اگر بخواهیم جامعهای داشته باشیم که متکی بر مولفههای مردمسالاری یا متکی بر پایههای دموکراسی باشد، یکی از نقاط دموکراسی و مردمسالاری این است که همه از همه مطالب خبر دارند و شفافیت کامل وجود دارد. طبیعتا نقطه مقابل حکومتهایی که مولفههای دموکراتیک را رعایت نمیکنند این است که شفافیت از بین میرود و اتفاقات پشت پرده که رخ میدهد باعث میشود رابطه توده با حاکمیت قطع شود و برای اینکه این رابطه قطع نشود نقطه اتصالی وجود دارد که وظیفه دو طرفه دارند و آنها خبرنگاران هستند. خبرنگاران هم برای مردم رفتار حاکمیت را شفاف میکنند و هم حرف حاکمیت را به مردم میرسانند. در واقع آنها چشم توده مردم هستند و سوالات مردم را از حاکمیت میپرسند. خبرنگاران وظیفه دوسویه دارند و هر چقدر تکریم شوند جایگاه بالاتر و آزادی عمل داشته باشند شفافیت بیشتر میشود و واسطه حاکمیت و مردم هم محکمتر خواهد شد؛ البته برای آزادی عمل باید حمایتهای حقوقی و صنفی از آنها شود.
خبرنگارانِ خوب، انگشتشمارند!
مسعود آبپرور، کارگردان سریال «هوش سیاه» و «لژیونر» چنین میگوید: من خبرنگاری را به شکل سنتی و قدیمیتر بیشتر میپسندم و قبول دارم چون در حال حاضر همه حرفهشان خبرنگاری است و با داشتن شبکههای اجتماعی همه خبرنگار هستند، سوژه خودشان هستند و به تبلیغ درباره خودشان میپردازند. اما هر کسی بلدتر و زرنگتر به معنای منفی باشد، برد بیشتری میکند و میتواند خود را تبلیغ کند. خبرنگاران خوب انگشتشمار هستند اما جایگاه این تعداد درست است و هم از لحاظ بینالمللی معروف هستند و بقیه ادای خبرنگاری را درمیآورند.
امیدوارم تعداد خبرنگاران خوب بیشتر شود
گیتی خامنه، مجری کودک در تلویزیون میگوید: دوستان عزیز خبرنگاری که تا به حال افتخار مصاحبه با آنها را داشتهام، به حساسیت فوقالعاده من در رابطه با موضوعات مورد بحث و حاصل گفتگوهایی که با مردم در میان گذاشته میشود، آگاهند. دوستان بزرگوار خبرنگار، به این نکته هم واقفند که من در تمام موارد، مسؤولیت نوشتن پاسخهای آنان را حتی در صورت کمبود وقت، با وجود قبول زحمت مضاعف، شخصا به عهده میگیرم. اما شاید معدودی از این دوستان آگاه باشند که دلیل به عهده گرفتن این کار، داشتن تجربه مصاحبه با تعداد انگشت شماری از همکاران آنان بوده که حاصل گفتگو در پرداخت نهایی نامطلوب و گاه دور از نیت و مقصود اصلی مصاحبه شونده بوده است؛ بنابراین من را علیرغم تمایل، وادار به تقبل زحمت نگارش و ویراستاری مصاحبه، پیش از به شراکت گذاشتن آن با خواننده کرده است.
او ادامه میدهد: روز خبرنگار را به دوستان توانمند و زحمتکش فعال در این حوزه، صمیمانه تبریک میگویم و آرزو میکنم روز به روز شمار خبرنگارانی که علیرغم دشواری و موانع بیشمار این حرفه مقدس را با حساسیت، تعهد و آگاهی ستودنی به بهترین وجه انجام میدهند، بیشتر شود.
خامنه در پایان میگوید: دلم میخواست افتخار آن را میداشتم که عضو کوچکی از جمع مورد احترام آن دسته از خبرنگارانی که آیینهی بازتاب واقعیات و اخبار نامکشوف و ناگفته این جهان پر آشوب هستند، باشم.
فرهنگ مجیزگو و ریاکارانه ما کار خبرنگاری را سخت میکند
پیروز ارجمند، آهنگساز در این راستا میگوید: من در دورهای خبرنگار روزنامه ایران بودم و تجربه این کار را داشتم. سالها قبل نیز در صداوسیما حضور داشتم اما یکی از دلایلی که باعث شد خبرنگاری را دیگر به شکل جدی ادامه ندهم این بود که احساس کردم وقتی شما در عرصه خبر صداقت و صراحت دارید مورد حمله جوامع و اهالی این حرفه قرار میگیرید. اگر بخواهید صداقت نداشته باشید با عذاب وجدان شخصی روبرو میشوید که آن رسالت خبرنگاری را برای خودتان زیر سوال میبرد. بعد از اینکه از این کار خارج شدم مدتی کار نقد انجام دادم. سخت است که در جامعه ایران که اساسا فرهنگ گفتاری آن مبتنی بر یک نوعی مجیزگویی و مداحی است خبرنگار باشی. ما در جامعه اهل تعارف هستیم و با صراحت نمیتوانیم نقطه نظراتمان را بگوییم و نقد کنیم. ما در یک فرهنگ مجیزگو و ریاکارانه قرار داریم که کار خبرنگار را سخت میکند.
تهیه گفتوگوها: مروارید صادقپور ـ ایسنا