مصطفی خرامان با پیشنهاد جدا کردن بخش کودک و نوجوان از جایزه «کتاب سال» میگوید: از قدیم و ندیم کتابها به صورت کیلویی ارزشگذاری میشود؛ زمانی که کتابهای ۲۰ صفحهای کودک و نوجوان با کتاب چهارجلدی علم فلان مقایسه شود، کار خراب میشود.
به گزارش رتبه آنلاین، این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان که داوری بخش داستان تالیفی کودک و نوجوان جایزه «کتاب سال جمهوری اسلامی ایران» را بر عهده داشته است، در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت کتابها در این بخش اظهار کرد: ما کتابهای تألیفی این بخش را میخواندیم و طبیعی است اگر کتابی از نظر کیفی مشکل نداشت حتماً یکی را برای کتاب سال انتخاب میکردیم. متأسفانه کتابها در بخش کودک و نوجوان مشکل کیفی داشتند. مشخص است که نویسنده ایده خوبی داشته اما در ساختار مشکل داشته است یا کتاب خوب ویرایش نشده و نویسنده برای کتاب وقت نگذاشته است. این مسائل باعث شد تا کار مشکل پیدا کند. زمانی که آدم میخواهد کتابی را به عنوان کتاب سال معرفی کند، حداقلش این است که کتاب مشکل ساختاری و تایپی نداشته و معلوم باشد برای آن زحمت کشیده شده است.
او درباره دلایل این موضوع نیز گفت: متأسفانه نویسندههای ما حوصله ندارند. زمانی که مصاحبههای نویسندههای خارجی را میخوانیم، میبینیم که آنها چقدر برای کتابهایشان وقت میگذارند تا کتابها با دقت و بدون غلط منتشر شود. زمانی که گفتوگو با این نویسندهها و یا زندگینامههایشان را میخوانید، متوجه میشوید آنها بعد از تمام کردن کتابی ۲۰ بار آن را میخوانند و درستش میکنند و به مارکتینگ کتاب توجه دارند. ناشران نیز به این موضوع توجه دارند. اما در ایران هیچکدام از این کارها روی کتاب انجام نمیشود؛ یعنی نویسنده به قدری به خود اطمینان دارد که بعد از تمام کردن کتاب، کار خود را نمیخواند و همانطور فایل را به ناشر میدهد و ناشر هم کاری نمیکند و همان فایل را صفحهآرایی کرده و برای چاپ میدهد. در این حد فاجعه است.
خرامان خاطرنشان کرد: معمولاً نویسنده ایده خوبی داشته و به این فکر کرده تا چنین داستانی بنویسد اما برایش زحمت نکشیده و کار را در حد همان ایده رها کرده است. من نمیگویم تافته جدابافته هستم، همه ما زحمتی برای کارهایمان نمیکشیم.
او درباره اینکه آیا جایزه «کتاب سال» انگیزهای را برای بهبود این وضعیت ایجاد نمیکند، بیان کرد: در جایزه «کتاب سال» کتابهای کودک و نوجوان با بقیه کتابها در موضوعات دیگر مثلاً فلسفه فلان و یا علوم بیسار مقایسه میشود. بیش از ۱۰ سال است که به کتابهای کودک و نوجوان، جایزه «کتاب سال» ندادهاند. شنیدهام هیئت علمی جایزه با دادن «کتاب سال» به کتاب کودک و نوجوان موافقت نمیکند و مایل است اگر داوران کتابی را بفرستند به عنوان تقدیری معرفی شود. هرچند امسال با توجه به اینکه هیئت داوران به توافقی نرسیدند، تقدیری هم نداشتیم.
نویسنده «جناب قورباغه» با پیشنهاد جدا کردن بخش کتاب کودک و نوجوان از «کتاب سال»، اظهار کرد: همانطور که برای ادبیات بزرگسال جایزه «جلال آل احمد» را برگزار میکنند، جایزه جدایی برای کتاب کودک و نوجوان درنظر بگیرند. اصلاً چرا وزارت ارشاد جایزه کتاب کودک و نوجوان را از سایر کتابها مانند علوم فقهی و فلسفه و غیره جدا نمیکند؟ الان همه چیز قاطی است.
این داور جایزه «کتاب سال» در بخش داستان تالیفی کودک و نوجوان تأکید کرد: جشنوارهها نویسندهها را تشویق میکنند و به آنها انگیزه میدهند. اهمیت کتابهای کودک و نوجوان کمتر از سایر کتابها نیست و امیدوارم جایزهای جدا برای ادبیات کودک درنظر بگیرند. متأسفانه کتابهای کودک با سایر کتابها مقایسه میشود؛ میگویند به کتاب ۲۰-۲۴ صفحهای که کل کلماتش ۴۰۰ کلمه است جایزه کتاب سال بدهیم و به کتاب چهارجلدی هم که هر جلد آن ۸۰۰ صفحه است همان جایزه را بدهیم؟! این مقایسه کار را خراب میکند. از قدیم و ندیم کتاب کیلویی ارزشگذاری میشده و زمانی که کتاب کیلویی ارزشگذاری میشود اینگونه میشود. اگر به زبان هم نیاورند در ذهنشان این است که چرا باید به کتاب ۲۰ صفحهای جایزه «کتاب سال» بدهیم؟ این کتاب ۲۰ صفحهای حتماً ارزش داشته که تا نامزدی آمده است. این مقایسهها خوب نیست و به نظرم باید اینها را جدا کنند. پیشنهاد من این است و امیدوارم کسی گوش شنوا داشته باشد.
این نویسنده در پایان اظهار کرد: میگویند حرمت امامزاده به متولیاش است؛ احترام ادبیات کودک و نوجوان هم به نویسندهاش است. امیدوارم تعداد نویسندههای ادبیات کودک و نوجوان افزون باشد و بیشتر زحمت بکشند. متأسفانه مشکل ما این است که خیلیها فکر میکنند نوشتن داستان کودک، کار راحتی است. ۷۰۰-۸۰۰ کلمهای که نه داستان دارد و نه نثر خوبی دارد مینویسند و با خود میگویند اینها بچهاند و نمیفهمند. البته کسانی هم که زحمت میکشند و کار میکنند، تعدادشان کم نیست.