دو شب از زلزله گذشته است و بسیار درباره این مصیبت نوشته اند ولی در این مورد ترجیح دادم ساکت باشم پیش از آن که کاری برای هم وطنان مصیبت زده و داغ دار انجام دهم. نفرت بار می شود اگر این احساس در آدمی پدید آید که همه مسئولیتش را با چند کلمه نوشتن یک پست تلگرام انجام داده است. شما هم اگر کاری از دست تان برمی آید، پیش از انجام دادنش، خودتان را در تلگرام مشغول نسازید.
مهندس سلام
عکس خانهها، برجها و بیمارستان تخریبشدهای را دیدهای که تو پای اسناد نظارت بر کیفیت ساخت آنرا امضا کردهای؟ آیا ستون بتونی برج مسکن مهری را که خردهآجر لابهلای بتن آن ریختهاند، دیدهای؟ آیا دیدی که بیمارستانی که فقط چند ماه پیش اسناد تأیید رعایت اصول مهندسی آنرا امضا کرده بودی چنان تخریب شده که هیچ خدمت بهداشتی و درمانی در آن به این مردم مصیبتزده داده نشد؟
مهندس آن همه درسهای دشوار استاتیک، مقاومت مصالح، سازههای بتنی، سازههای فولادی، محاسبات تیر و خرپا، مکانیک خاک و ریاضیات مهندسی خواندی که پای برگه این سازههای آشغال را امضا کنی؟
مهندس!! وقتی پا به دانشگاه گذاشتی و ترم اول سر کلاس ریاضی نشستی تا الفبای مهندسی بیاموزی، قرار نبود که همه پیچیدگیهای علم و زیباییهای ریاضی را به سادگی یک معامله و کثافت فساد بفروشی. یادت هست ترم دوم نقشهکشی به تو آموختند؟ قرار بود نقشه ساختوساز بکشی نه نقشه ساختوپاخت.
کودکان بیجان را دیدهای؟ ضجههای مادرانشان، صور اسرافیل است برای قیامت وجدان تو! ساکنان خانههایی که تو مهندس ناظرش بودی، زیر آوار به خواب ابدی رفتند؛ مهندس! آن روز که معامله کردی، طرف از تو پرسید برای هر امضایت چند میگیری؟ و یک ایران امروز از تو میپرسد، هر امضایت جان چند نفر را میگیرد؟ چگونه آسوده میخوابی مهندس؟!
مهندس! پای اسناد چند خانه، جاده، بیمارستان، مرکز خرید، پل، راه و سازه را امضا کردهای؟ چند میگیری آدم میکشی؟ چقدر خوب که همه مهندسها مثل تو نیستند.