حوریا کریمی|سالانه در سراسر جهان، به مناسبت های مختلف مثل مذهبی، عقیدتی، سوگواری و بزرگداشت، جشن ها، مراسم کوچک و بزرگی برگزار می شود. برای مثال میتوان به جشن کریسمس(سالروز میلاد مسیح) جشن شکرگزاری کشور هند و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. ایران هم مثل دیگر کشور های جهان، سالانه مراسم و جشن های زیادی را برگزار می کند که هریک، شرایط تاریخی، مناسبتی و حتی برگزاری خاصی دارند؛ برای مثال در اول فروردین ماه هر سال، جشن نوروز برگزار می شود. چهارشنبه سوری، یکی از جشن های مهم و سنتی ایران است که از زمان های خیلی دور تا به امروز، نسل به نسل بین مردم منتقل شده است. این سنت امروزه دستخوش تغییرات زیادی شده و شکل و شمایل قدیمی خود را از دست داده است و تبدیل به یک سری آتش بازی های صرفا خطرناک شده که نه تنها باعث شادی و جشن عموم مردم نمی شود؛ بلکه باعث ایجاد رعب و وحشت بین مردم و همچنین آسیب رساندن به یکدیگر می شود.
به گزارش رتبه آنلاین از لست سکند،چهارشنبه سوری که با نام های جشن چهارشنبه پایان سال و شب چهارشنبه سرخ هم شناخته می شود؛ یکی از جشن های بزرگ ایرانی است که در شب آخرین چهارشنبه هر سال (سه شنبه شب) برگزار میشود که در اصل اولین جشن پیش از نوروز است. به طور کلی واژه چهارشنبه سوری از ترکیب دو واژه چهارشنبه (نام یکی از روز های هفته) و سوری به معنای جشن و پایکوبی ساخته شده است. بر اساس آیین باستانی ایران، در این روز، آتش بزرگی برافروخته شده و تا صبح فردا که خورشید طلوع می کند ادامه دارد.
از ظهر روز سه شنبه که آتش روشن می شود، مردم از روی آن می پرند و جمله «زردی من از تو، سرخی تو از من» را با خود تکرار می کنند؛ این جمله به معنای تطهیر و پاکسازی مذهبی است؛ از سوی دیگر مردم با گفتن این جمله، از آتش می خواهند تا زردی و مشکلات و بیماری های آن ها را از بین ببرد و سرخی، گرمی و همچنین نیروی جدیدی را برای آغاز سال نو به آن ها ببخشد. در شاهنامه فردوسی اشاره هایی به بزم و جشن چهارشنبه نزدیک و سال نو شده است که این موضوع، نشان دهنده کهن و قدیمی بودن این جشن دارد. مراسم و آداب سنتی این جشن ملی، از گذشته تا به امروز در فرهنگ مردم ایران جا افتاده است.
به طور کلی، جشن چهارشنبه سوری یکی از کهن ترین و زیبا ترین جشن های ایرانی است که در گذر زمان دستخوش تغییر های زیادی شده و بسیاری از آیین های اصلی و فرعی خود را از دست داده و تبدیل به یک سری آتش بازی های خطرناک یا مهمانی های خانگی شده است. این جشن هر سال در آخرین چهارشنبه سال (شب سه شنبه) در سراسر ایران برگزار میشود.
به نظر میرسد روشن كردن آتش به آيين زرتشتی برمیگردد اما دكتر نيكنام میگويد: «چهارشنبهسوری رسم زرتشتیها نيست. اصلاً زرتشتیها هفته ندارند و شنبه و چهارشنبه ندارند تا جشن چهارشنبهسوری در كار باشد.» آذرميدخت مزداپور نيز میگويد: «ما فقط برای همراهی با دوستان و هممحلیها از روي آتش میپريم و اين روز را جشن میگيريم. معمولاً اين روز مراسم اوستاخوانی در خانههای زرتشتيان برقرار است و هفت نوع ميوة خشك مثل كشمش، انجير، بادام، خرما،توت و پسته به مهمانان میدهند »
هفت ميوة خشك زرتشتیها شباهت زيادي به آجيل چهارشنبهسوری دارد كه خوردنش در اين شب واجب است. در بسياری از شهرها آش ترشی هم به نام اين شب با چند نوع سبزی درست میشود. چهارشنبهسوری هم روز پُركاری براي زنان است و هم رسمهايی دارد كه مختص زنان است. فالگوش ايستادن يكي از اين رسمهاست كه در آن چند زن يا دختر جوان نيتهايی میكنند، پشت ديواری میايستند و به حرفهای رهگذران گوش میدهند و سپس با تفسيرِ حرفهايی كه میشنوند پاسخ نيت خود را میگيرند. رسم ديگرْ قاشقزنی است. به اين ترتيب كه زنان و حتی پسران جوان چادری به سر میكنند، روی خود را میگيرند و به در خانة همسايهها و دوستان میروند. صاحبخانه از سر و صدای قاشقهايی كه به كاسه میخورد، در خانه را باز میكند و آجيل چهارشنبهسوری، شيرينی، شكلات، نقل و حتی پول به كاسة آنها میريزد.
چهارشنبهسوری براي پسران و مردان جوان هم روز پرجنبوجوشی است. در روستاهای لرستان، مردان جوان قبل از غروب اسبهايشان را بيرون میآورند و نمايشی اجرا میكنند. در شهرهای ديگر، پسران براي ايجاد هياهو دست به ابتكارهای عجيب و غريب میزنند. در بعضی جاها كوزههای گلي را با باروت پر میكنند و روی آن را میكوبند تا سفت شود، بعد سپس فتيلهای در كوزه میگذارند و با آتش زدن فتيله اينطور به نظر میرسد كه از كوزه آتش بيرون میزند. يا ممكن است موشكهايی از كاغذهای براق در مدلهای مختلف درست كنند و در آن باروت بريزند و روي پشتبامها فتيلهاش را آتش بزنند و به هوا بيندازند. در بسياري از نقاط ايران، اعتقاد بر اين است كه بايد چهارشنبهسوری از خانه بيرون رفت و همراه بقية مردم جشن گرفت و شاد و سرخوش بود تا سال جديد سالی شاد و پر از موفقيت باشد.
در تهران قديم، بوتههای خشك را از بيابانهای اطراف جمع میكردند و با شتر به شهر میآوردند و در محلات مختلف میچرخاندند. پس از غروب خورشيد، بوتههای خشك و اسباب و اثاثية كهنه و شكستهای را كه پس از خانهتكانی بيرون گذاشته شده بود جمع میكردند و با آنها آتشی درست میكردند كه همه بايد از روي آن میپريدند و میخواندند: «سرخی تو از من، زردی من از تو.» فشفشه و هفتترقه هم بود اما از بمبها و نارنجكهای دستی كه نوجوانان امروزی میسازند و با انفجار آنها شيشههای ساختمانها به لرزه میافتد، خبری نبود.
در شيراز دخترهای بخت بسته به محل معروفی به نام «خانه سيد ابوتراب» كه در داخل شهر در كوچه «شيشهگرها» واقع شده است میروند و زير درخت كهنسالي كه در آن خانه وجود دارد حلوا میپزند و بين فقرا تقسيم میكنند و از صاحب آن خانه يعنی «سيد ابوتراب» كه گويا سيد بزرگواری بوده و ششصد سال قبل از اين میزيسته و صاحب كرامت بوده حاجت میخواهند. در اين شب شيرازيان «بوخوش اسفند» را در آتش میريزند كه خانه را معطر كند. بوی «بوخوش» خاصيت گندزدايی هم دارد و از گذشتههای دور مورد توجه مردم بوده است. ازجمله خوردنیهايی كه شب چهارشنبه سوری شيرازی ها ميل میكنند آجيل چهارشنبهسوری است كه بدان آجيل شيرين هم میگويند. اين آجيل مخلوطي است از كشمش، نخودچی، مغز بادام، مغز گردو، انجير، مويز، توت خشك، كنجد بوداده، شاهدانه، تخمك يا تخمه، گندم برشته، بدنجك، قصب، خارك (نوعي خرمای خشك) و قيسي.
در بسياری از روستاهای استان مركزی رسم بر اين است كه جوانانی كه نامزد دارند از روی بام خانه دختر، شال خود را پايين میاندازند و دختران در گوشه شال، شيرينی و تخمه میپيچند. اين رسم را شالاندازی میگويند. از ديگر رسمهای چهارشنبهسوری، مراسم قاشق زدن است كه مردم و بعضا كودكان كاسه و قاشق را به هم كوبيده و در پشت در نهان میشوند و صاحبخانه نيز تخممرغ يا تنقلاتی داخل كاسه میگذارد.
در آشتيان از توابع استان مركزی، مرسوم است كه كوزهای خالی را از بالای بام در شب چهارشنبه سوری به پايين میاندازند. اهالی اين كار را به اين نيت انجام میدهند كه قضا و بلای خانه و اهل آن با شكستن كوزه از خانه بيرون برود.
بیایید با اجرای مراسم کهن و سنتی اصیل ایرانی، چهارشنبه آخر سال متفاوت تری را تجربه کنیم.« سرخي تو از من، زردي من از تو» چهارشنبه سوری مبارک
منبع: تیبان، همگردی، برترین ها، لست سکند