دانشمندان علوماجتماعی مدتی طولانی مظنون بودهاند که حس افراد از ارزش خود، با جایگاهشان در گروههایی که خود را بخشی از آن میبینند –همسایگانشان، همتایانشان، کشورشان- ارتباط دارد.
به گزارش رتبه آنلاین از دورنما، اگر این موضوع درست باشد، نابرابری بیگمان مستقیما بر رفاه تاثیر میگذارد. با توجه به اینکه این موضوع برای ما چقدر امکانپذیر به نظر میرسد، اثبات مسلم آن به طرز شگفتآوری دشوار شده است.
برای مثال، شواهد نشان میدهند که در هر سطح معینی از درآمد، هنگامی که میانگین درآمد محله افراد، بالاتر از خودشان باشد کمتر شاد هستند.
اما این موضوع میتواند به این دلیل نیز باشد که آنان در محله گرانی زندگی میکنند که در آن همه چیز از مسکن گرفته تا فنجانهای قهوه، هزینه بیشتری بر میدارد به عبارت دیگر، حقایق را میتوان بدون ارجاع فینفسه به نابرابری تبیین کرد.
شفافیت مالی | نروژ
مطالعه اخیری در نروژ نشان میدهد افزایش آگاهی در مورد موقعیت یک نفر در توزیع درآمد، میزان وابستگی شادی شخص به درآمدش را افزایش میدهد.
در نروژ، سالهای متمادی است که دادههای مالیات به طور عمومی در دسترس قرار دارند، اما ثبتها به صورت نسخه چاپی نگهداری میشدند و بنابراین دسترسی به آنها دشوار بود.
این موضوع در سال ۲۰۰۱ تغییر کرد، زمانی که ثبتهای فوق به صورت آنلاین قرار داده شدند و تجسس در مورد همسایهها یا دوستانتان صرفا با چند کلیک موشواره رایانه امکانپذیر گردید.
این موضوع بسیار محبوب بود، تا جایی که «پورن مالیاتی» لقب گرفت و به نظر میرسید همه دقیقا میدانند کجای کارند.
آنچه درست پس از آنلاین شدن دادهها مشاهده کردیم، این بود که فقرا غمگینتر و ثروتمندان شادتر شدند. به نظر میرسید آگاهی از موقعیت یک نفر در سلسلهمراتب، بر رفاهش تأثیر میگذارد.
چشم و همچشمی | مثال موردی در اندونزی
از یک سو، ما همه در نسخهای از آزمایش نروژ زندگی میکنیم. همانطور که با تصویر زندگی دیگران در اینترنت و رسانهها بمباران میشویم، برای کسانی که دچار ناآگاهی هستند، غیرممکن است که گویا بقیه جهان به جلو پیش میرود.
روی دیگر این موضوع انگیزهای است که به جهان نشان دهد ما نیز قادر به «چشم و همچشمی» هستیم و در صورت امکان بهتر از آنها عمل کنیم. منطق پشت خریدهای «زلمزیمبو » این است که برای خودنمایی در شأن (افراد) طراحی شده است.
در آزمایشی که اخیرا انجام شده، یک بانک اندونزیایی به برخی از مشتریان پردرآمدترش (عمدتا شهری و بالاتر از طبقه متوسط) کارت اعتباری پلاتینیومی جدیدی پیشنهاد کرد.
در گروه کنترل، مشتریان پیشنهاد بهروزرسانی کارت اعتباری خودشان را با تمام مزایای یک کارت اعتباری پلاتینیومی به جز ظاهر پلاتینیومی دریافت کردند.
مشتریان درک میکردند که کارت مزایای دقیقا یکسانی دارد، اما این موضوع آنان را از علاقه بیشتر به کارتهای پلاتینیومی باز نداشت؛ ۲۱ درصد از آنان که پیشنهاد کارت پلاتینیومی دریافت کردند، دنبال آن رفتند در مقایسه با ۱۴ درصد از افرادی که پیشنهاد استفاده از گزینه غیرتوصیفی را دریافت کردند.
جالب اینجا است که میل به خودنمایی هنگامی که افراد احساس خوبی در مورد خود داشته باشند، کمتر قدرتمند است.
آزمایشگران دریافتند که صرفا نوشتن یک جستار کوتاه در توصیف لحظهای که فرد کاری را که به آن مفتخر است، انجام میدهد، تقاضا برای کارتهای پلاتینیومی را کاهش داد. این موضوع یک چرخه رذیلت از افرادی ایجاد میکند که احساس میکنند از نظر اقتصادی آسیبپذیرند و بسیار مشتاقند تا ارزش خود را از طریق خریدهای بیفایدهای نشان دهند که استطاعت آنها را ندارند، و یک صنعت برای فراهم کردن این خدمات در ازای اجرتی جذاب بسیار آماده است.
منبع : کتاب اقتصاد خوب برای روزگار سخت/ آبیجیت بنرجی و استر دوفلو
ترجمه جعفرخیرخواهان و امیر شاملویی