تعدد شبکههای اجتماعی امکان دسترسی مخاطبان را به نسخههای متفاوت از یک خبر فراهم کرده؛ تا در نهایت با بهرهگیری از سواد رسانهای، به روایت صحیحی از خبر برسند. در چنین شرایطی که انحصار خبری از یک رسانه خارج شده، مخاطب به دنبال صحیحترین روایت است و کافی است تا به مواردی برسد که با آنچه به عنوان واقعیت پذیرفته در تضاد باشد آن وقت است که اعتمادش را از دست میدهد.
نمونههایی از این دست را پیشترها هم شاهد بودهایم. اما چرا از منظر این افراد، صداوسیما در این سالها نتوانسته به جایگاهی که برایش تعریف شده، برسد؟
در همین راستا با سید وحید عقیلی ـ رییس دانشکده ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد ـ درباره عملکرد تلویزیون در سالهای اخیر که بیاعتمادی برخی چهرههای برجسته کشور را به همراه داشته، گفتوگو کردیم.
این استاد ارتباطات میگوید: «تلویریون در دهههای گذشته در ایران و کشورهای دیگر دورانی را گذارنده که این دوران از دیدگاه و نظریات ارتباطی بسیار قابل تعمق است. تلویزیون به عنوان یک وسیله ارتباطی، دوران همگرایی رسانهها و تاثیر نامحدود پیام را گذارنده و در دورانی به سر میبرد که رسانههای جدیدی از جمله فضای مجازی، ماهواره و بقیه وسایل ارتباط جمعی حضور دارند. این دوران تغییراتی را به وجود آورده که طبق نظریهی استفاده و رضامندی مخاطب در دوران کنونی شروعکننده کنش ارتباطی است.
او ادامه میدهد: بر عکس دهههای گذشته که اوج تلویزیون زمانی بود که رسانهها شروع کننده کنش ارتباطی بودند در این دوران مخاطب به عنوان یک کنش ارتباطی فرایند ارتباط را شروع میکند؛ یعنی اوضاع پیچیده شده و در دورانی هستیم که به خاطر همگرایی رسانه، بحث تکنولوژی جدید و رقابت، مخاطب بسیار خود مختار شده است. بنابراین جلب و نگهداری اینگونه مخاطبها کار آسانی نیست و رسانهها باید بیشترین تلاش را داشته باشند که دراین فضا کاری انجام دهند تا مخاطبان اعتماد خود را از دست ندهند.
این استاد ارتباطات با بیان اینکه متاسفانه مدتی است که صداوسیما تعدادی از مخاطبان خود را از دست داده است، خاطرنشان میکند: واقعیت این است که تلویزیون مانند گذشته، اعتبار مرجع سابق را ندارد و مخاطب با عنایت به اعتبار مرجع، رسانه خود را پیدا و استفاده میکند. همچنین نظریه استفاده و رضامندی هم وجود دارد که جذب مخاطب را سختتر میکند.
عقیلی درباره اعتماد نداشتن برخی چهرهها در جامعه به تلویزیون، اظهار کرد: متاسفانه بعضی شخصیتهای دانشگاهی، ورزشی و هنری به طور علنی و راحت از مصاحبه با صداوسیما و حضور در تلویزیون و … اجتناب میکنند. حل این مساله با افزایش اعتبار مرجع توسط صداوسیما که به نوعی به مخاطب سنجی نیاز دارد، امکان پذیر است.
او در پایان گفت: هر رسانهای فقط سه رویکرد در قبال جامعه دارد؛ ابتدا اینکه تفاوت و تضاد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و … که در جامعه وجود دارد را حل کنند و یا اینکه از کنارش بگذرد که دور از مسؤولیت اجتماعی و اخلاق حرفهای رسانههاست. بنابراین صداوسیما فقط میتواند کمک کند که تضادهای جامعه حل شود و باید در این جهت حرکت کند.