علی اصغر سمسار یزدی
پژوهشگر و دبیر کانون تفکر آب دانشگاه یزد|
بارشهای غیر منتظره چند ماه گذشته که متأسفانه خساراتی را نیز در بعضی از استانهای کشور ایجاد کرد، نوید بخش سالی پر نعمت بود. سدهای احداث شده، نقش تعیین کنندهای در مهار و کنترل سیلابها ایفا کردند و ضمن ذخیره مقدار قابل توجهی از روانآب موجب شدند تا خسارات مضاعفی حیات مناطق مسکونی را تهدید نکند.
از طرف دیگر بحثهایی که پیرامون چرایی احداث این سدها در سطح گستردهای مطرح بود به حاشیه رفت و نقش بیبدیل آنان در ذخیره آب و مهار سیلابهای مخرب بر جامعه آشکار شد. میزان متوسط بارندگی کشور از حد بلند مدت آن فراتر رفت و تقریباً اکثر نقاط کشور با شدت و ضعف از این نعمت الهی بهره برد و خیالها از بابت تابستانی خشک وخشن همراه با محدودیت عرضه آب راحت شد. و اما چگونه است که معاونت آب و فاضلاب وزارت نیرو باز اعلام میکند که تعدادی از شهرهای کشور امسال نیز تنش آبی را تجربه خواهند کرد؟ چرا باز توصیه به صرفهجویی در مصرف آب و مدیریت صحیح آن می شود؟ چرا حال که به برکت بارشهای بهاری، چشمههای خشک جوشان شده و قناتهای فعال پر آبتر شده و شاهد روانآب در هر گوشه و کناری بویژه در غرب و شمال شرق کشور بودیم باز نسبت به تأمین آب نگرانیم؟ چرا اینک که خنده رضایت بر صورت کشاورزان نقش بسته و پروردگارشان را بهخاطر اینکه این نعمت ارزشمند را بر آنان ارزانی داشته شکر و سپاس میگویند باز نسبت به ضرورت مدیریت مصرف آب هشدار میدهیم؟
واقعیت آن است که بهنظر حقیر این هشدارها و آگاهی بخشیها بجاست و تابع ترسالی و خشکسالی نیست. مدیریت صحیح و منطقی منابع آب امری کاملاً ضروریست که از زمان و مکان تبعیت نمیکند، بلکه ضرورتی است که بایستی همواره رعایت شود، کما اینکه کشورهایی که متوسط بارندگی سالانه آنان چندین برابر بارندگی کشور ماست بر مدیریت منابع آب خویش اعم از سطحی و زیرزمینی تأکید داشته و آن را سر لوحه راهبردهای درازمدت کشور خویش قراردادهاند. منطقی که در سر راه این موضوع قرار دارد آناست که چرا هنگامیکه میتوانیم آب را اعم از سطحی و زیرزمینی اصولیتر و با بازدهی بالاتر مصرف کنیم آن را به هدر بدهیم؟
موضوع دیگری که بایستی مورد توجه قرارگیرد آناست که گرچه در سالجاری رودخانهها و منابع آب های سطحی کشور از نعمت ترسالی بهره برده و بعد از گذشت چند ماه هنوز شاهد جریان پرقدرت آب در آنان هستیم ولی وضعیت برای منابع آب زیرزمینی کشور تا حدی متفاوت است. آنانکه در معرض تغذیه مستقیم روانآبها بودهاند از شرایط مناسب تری برخوردارند، ولی برای آنانکه در مناطق خشک و نیمه خشک قرار دارند و از طریق سیلابهای فصلی تغذیه میشوند و به حجم آب بیشتر و درنتیجه به زمان طولانی ترو سالهای متعددی برای جبران ذخایر از دست رفته خویش نیاز دارند وضعیت به گونه محسوسی تغییر نکرده است. پر واضح است که دشتهای ممنوعه و بحرانی کشور تحت تأثیر روانآبهای ناشی از بارندگی قرار گرفتهاند ولی میزان این تأثیر نمیتواند قابل توجه باشد چرا که بعضی از آنان طی قرنها بهوجود آمدهاند و قطعاً یک سال پرباران نمیتواند کسری مخازن آنها را جبران کند. دشتهایی که صدها میلیون یا بعضاً چند میلیارد متر مکعب از ذخایر آبی خویش را طی نیم قرن اخیر از دست دادهاند با یک ترسالی ترمیم نمیشوند، گرچه ترسالی در تخفیف بحران آنان مؤثر است ولی نمیتواند آن را کاملاً مرتفع کند؛ چرا که مشابه یک قاشق آب است که در اختیار یک فرد تشنه که به چندین لیوان آب احتیاج دارد قرار دهیم. افزون بر آنها بازسازی و نوسازی تأسیسات موجود آبرسانی یا احداث تأسیسات جدید تأمین و توزیع، بهخاطر افزایش تقاضای آب نیز در برقراری محدودیت دسترسی به آب در بعضی از مناطق مؤثر بوده است. چراکه ایجاد این تأسیسات که امری کاملاً فنی و مهندسی است؛ اولاً به زمان احتیاج داشته و ثانیاً منابع مالی قابل توجهی را به خود اختصاص میدهد که بودجههای فعلی شرکتهای آب منطقهای، آب و فاضلاب شهری و روستایی کفایت آن را نمیکند ولذا میتواند در استمرار تنش آبی مؤثر باشد.
امید آنکه اولاً با عنایت حضرت پروردگار باز شاهد بارندگیهای مؤثر بوده و ثانیاً ترسالی موجب نشود تا در مدیریت تولید و مصرف منابع آب محدود سرزمین خویش غافل شویم.
منبع:روزنامه ایران