دکتر جعفر خیرخواهان|
یکی از لذتهای نوشتن و ترجمهکردن و تجربههای دیگران را به داخل انتقال دادن اینست که ببینی چقدر سریع بر نگرش و گفتار و کردار دیگران تاثیر میگذارد. یعنی مثلا بر افکار، دیدگاهها و تصمیمهای افراد تاثیرگذار تاثیر گذاشته است.
من به قدرتمندی باورها و اندیشهها بیش از لابیگری صاحبان منافع خاص و دارندگان ثروت باور دارم و چنین باوری خیلی امیدوارم میکند.
چند ماه پیش کتاب ثروت «عمومی» ملل: مدیریت داراییهای عمومی، عامل تقویت یا تضعیف رشد اقتصادی را ترجمه کردم و معاونت امور اقتصادی وزارت اقتصاد منتشر کرد و برای استفاده همگانی به رایگان روی سایت وزارتخانه گذاشت.
در این مدت کوتاه چند بازخورد بسیار مثبت از اثرگذاری کتاب و حتی پیشنهاد انجام کار پژوهشی و نگارش کتابی مشابه برای ایران دریافت کردم.
حالا دیدم محمدرضا باهنر هم هنگام اظهارنظر درباره بودجه و امکانات دولت به ناگهان از ثروتهای ندیده گرفتهشده کشور سخن میگوید:
«وزیر آموزشوپرورش چگونه میتواند تولید ثروت کند؟ صدها هزار مترمربع ساختمان مدرسه دولتی در نقاط بسیار گرانقیمت شهرها (بر خیابانها و میادین مهم) وجود دارد. در خیابان ولیعصر تهران از میدان راهآهن تا
میدان تجریش تعداد زیادی مدرسه بر خیابان وجود دارد. دانشآموز که از درس خواندن کنار خیابان لذتی نمیبرد… میتوان این ساختمان را به یک واحد تجاری تبدیل و آن را واگذار کرد و مدرسه را به عمق 500متری کوچه
برد و یک مدرسه نوساز با کیفیت عالی ساخت. این یعنی تولید ثروت.»
قابل حدس است که ایشان دستکم مقدمه مترجم بر کتاب «ثروت عمومی ملل» را خوانده است. در آنجا من چنین نوشتم:
«مديريت بهتر داراييهاي عمومي تنها به افزايش بازده مالي محدود نميشود، بلكه منافع اجتماعي دیگری نيز دارد. يك نمونه استفاده نادرست از داراییهای عمومی كه در كتاب آورده شده است مربوط به دو مدرسه
واقع در موقعیتهای مکانی عالی است. مدرسه اولی در ریو دژانیروي برزيل بین هتلهای بزرگ در خیابانی پرزرق و برق کنار یک ساحل مشهور واقع بود. مدرسه دیگر در قلب منطقه تجاري بتسدای مریلند که در 1789
تأسیس شد، زمانی که آن منطقه کشاورزی و زمینها بسیار ارزان بود. تغییر موقعیت مکانی مدارس به تنها چند بلوک آن طرفتر باعث میشد تا محیط آموزشی آرامتر، سالمتر و باصفاتری در اختیار دانشآموزان قرار گیرد.
با فروش این املاک ارزشمند، امكان استخدام آموزگاران بيشتري فراهم ميشد. علاوه بر اين منافع، با سرمایهگذاری بخش خصوصي برای احداث املاک و مستغلات جدید در مکان قبلي مدارس، درآمد ملی و درآمد
مالیاتی هم افزایش مییافت. مشابه این پیشنهاد را علياصغر فاني وزیر سابق آموزش و پرورش تحت عنوان تغییر کاربری یا تبدیل به احسن کردن مدارس دولتی مطرح كرد، اما مورد بيتوجهي و حتی انتقاد قرار گرفت.
تغيير مكان مدرسه در نگاه اول شايد موضوع خيلي مهمي نباشد. اما چنين مسئلهاي هنگامي اهميت بالايي پيدا ميكند كه متوجه شویم سوءمديريت و بهرهبرداری غیراقتصادی از املاك و مستغلات عمومي يك قاعده و نه استثنا است.»