معادن وارداتی از اقتصاد رخت بربست
سرگذشت معادن در کشور خط نوسان فراوانی را داشته و در دوران قبل از انقلاب، حتی بسیاری از کارگران معادن روز دنیا از شیلی و آمریکا با پرواز مستقیم به ایران آمده تا آموزش و کار را در معادن آغاز کنند اما روند 40ساله این صنعت گواه بر این بوده که راهاندازی چرخه معادن از اکتشاف تا استخراج کاملا بومیسازی شده و تنها در برخی از حوزهها مانند صنایع «هایتک» کمبودهایی وجود دارد.
معادن نشان دادهاند که باید با سرسختی تمام قفلهای اقتصادی را شکست و با بهرهبرداری و ایجاد ارزش افزوده به سمت کالای نهایی گام برداشت که مشتریان بیشماری در اقتصاد بینالمللی دارند. در همین راستا با حسن حسینقلی رئیس اتحادیه صادرکنندگان سرب و روی گفتوگویی در خصوص پرونده معدن داری در اقتصاد ایران انجام شده که میخوانید:
اهمیت مسئولان نسبت به پیشرفت و بهره وری معادن از اول انقلاب تاکنون چگونه بوده است؟
کارنامه گذشته معادن حاکی از برنامهریزی و نگاه ضعیفی به این حوزه بوده زیرا تمامی بخشهای معادن جنبه وارداتی پیدا کرد یعنی اگر در مکانی امکان احداث معادن بهوجود میآمد، باید صاحب معدن تمام کارخانه را بهصورت یکجا از استرالیا، اروپا و غیره خریداری میکرد و به کشور میآورد اما امروز بسیاری از کارخانههای فرآوری توسط متخصصین داخلی ساخته، نصب و راهاندازی میشود.
فرآیند استخراج تا فرآوری معادن را چگونه ارزیابی میکنید؟
ایران توانسته طی 40سال گذشته گامهای مهمی در بخش فرآوری بردارد بهطوری که از دنیا عقب نمانده است اما در یکسری از صنایع هایتک مقداری ضعف وجود دارد چراکه این صنعت تکنولوژی بالایی داشته و خرید آن مشکل است.
در حوزه معادن چیزی به نام ناامیدی وجود ندارد بنابراین امیدواریم با متخصصین داخلی و صنعتگران داخلی، تامین نیاز معادن را سریعتر پیگیری شود تا به نقطه اجرایی دست یابیم؛ از سوی دیگر باید عنوان کرد که در بخش مس، آتیک را داشته که آخرین تکنولوژی فرآوری و تولید مس دنیا است؛ در تولید سرب و روی 475 هزارتن ظرفیت روی کشور بوده که با آخرین تکنولوژی این حوزه مشغول به فعالیت است.
در آهن اسفنجی نیز ایران دومین تولیدکننده در دنیا بوده اما بالاخره الان شرایط تحریم و وجود دشمنیها مقداری معادن ایران را محدود کرده ولی در عین محدودیتها و نبودن نقدینگی، رشد این بخش در کشور بسیار مطلوب ارزیابی میشود.
با وجود اوضاع مناسب معادن، چگونه معدنیها میتوانند به سمت جایگزینی نفت حرکت کنند؟
صادرات مواد خام ارزش افزوده هر حوزهای را از بین میبرد اما ماده خام تعریف قانونی دارد و در معادن ماده خام یعنی ماده معدنی که از کوه جدا میشود و هیچ گونه تغییر شیمیایی، فیزیکی روی آن انجام نمیشود؛ حالا اگر فردی میلیاردها تومان خرج کرده تا اکتشاف کند و سپس این ماده را جداسازی میکند دیگر اسم آن، ماده خام نیست؛ مشکل اینجاست که باید یک خط قضاوت درست شود ولذا اینکه شعار داده شود که ارزش افزوده کاسته شده و در بعضی از صنایع در بخش خام نباید صادرات انجام شود تا مقداری فرآوری صورت گیرد صحیح نیست.
در توضیح این موضوع باید اینگونه گفت که اصلا ممکن است یک تن ماده معدنی در زمان فروش تنها 100دلار قیمت داشته باشد اما اگر فولاد تولید شود نهایتا 15دلار هزینه داشته باشد بنابراین نمیتوان گفت که چون صنایع پیشرفتهتر است ارزش افزوده آن نیز بیشتر میشود چراکه در همه صنایع این موضوع صدق نمیکند.
بسیاری از مواد معدنی در هنگام استخراج از کوه، قابل استفاده است، مثلا وقتی سنگ آهن کمعیار که از کوه استخراج میشود احتیاجی به فرآوری نداشته و به صورت مستقیم در کارخانه سیمان استفاده میشود؛ در نتیجه کلمه مواد خام باید با مواد اولیه جدا شود؛ بنگاهی که مواد اولیه تولید میکند میلیاردها تومان هزینه کرده تا ارزش افزوده ایجاد کند.
به عقیده شما باید تفکیک بر این موضوع ایجاد شود؟
دقیقا همینطور است، آن ماده معدنی میلیونها سال درکوه بوده و دوریال هم نمیارزید. ولی آقای معدنکار آمده آن را استخراج کرده و با قیمت صد دلار آن ماده معدنی را صادر میکند چراکه اینکار ارزش افزوده بسیار بالایی دارد.
سنگآهن جزو کالاهای صادراتی بوده اما پس از صادرات، شخصی که این را میبرد و با هزار زحمت آن را به آهن تبدیل میکند تنها 30 دلار سود میکند اما صادرات تنها سنگآهن فقط 150 دلار برای کشور ارزآوری دارد بنابراین اگر در مجموع بتوان ارزش افزوده حلقههای یک صنعت را در داخل ایجاد کرد، توانایی ارزآوری بیشتری برای اقتصاد ایجاد میشود اما آن هم مستلزم این بوده که آب، راه، برق، گاز، قوانین حمایت کننده داشته باشید نه اینکه در شرایطی فعلی اقتصاد که نه راه و راه آهن وجود دارد و انتظار تولید و صادرات داشت؛ حساب کنید در سال 1425، صنایع کشور چه میزانی باید آهن تولید کنند و در مقابل به چند کیلومتر راه آهن نیاز وجود دارد و چه مقدار باید جاده فراهم شود.
یکی از معایبی که گفته شد، نبود صنایع هایتک است، آیا ارتباط این صنعت با دانشگاه وجود دارد که تامین قطعات صورت بگیرد؟
ارتباط بسیار ضعیف در حلقههای اقتصادی با دانشگاه وجود دارد؛ متاسفانه دانشگاههای ما بدون توجه به نیاز صنایع، دانشجویی فارغالتحصیل میکنند که مدارک آنها برای بازار کار، فایدهای ندارد.
یعنی برای معادن تاکنون مفید نبودند؟
نه اینکه اصلا مفید نیستند اما فردی که چند سال درس می خواند باید 4 الی 5 سال کارآموزی کند و حرفهای را آموزش ببیند تا پس از 5 الی 6 سال مفید واقع شود زیرا با اطلاعات و زمینشناسی که آموزش میبیند، فرد تحصیلکرده به درد میخورد.
باید این مورد در مثالی آورده شود، 37 هزار نفر در ایران زمینشناس آموختهاند اما می دانید که 67 درصد تولید معدنی کشور در 350 معدن انجام میشود بنابراین اگر این مقدار را بر هم تقسیم شود، حاصل آن به هر معدن 100زمین شناس میرسد، این آمار درحالی پدید آمده که هر معدن دو الی سه زمینشناس بیشتر نیاز ندارد و بسیاری از معادن اصلا زمین شناس نیاز ندارند زیرا اکتشافات آنها انجام شده و در مرحله استخراج قرار دارند.
به نظر شما پس از رشد معادن، آیا امید هست که معدن جایگزین نفت شود؟
نفت یک نوع معدن است؛ اما اگر بخواهیم درآمدهای این دو را با هم مقایسه کنیم بحث معدن و بحث صنایع معدنی به وجود آمده که این دو با یکدیگر متفاوت هستند؛ اگر سوال معدن است خیرمعدن هیچ وقت نمی تواند جایگزین شود اما اگر صنایع معدنی منظور باشد که این صنایع معدنی و صنایع بعد از آن مثل فولاد و چرخه کامل آن میتواند جایگزینی برای نفت باشد. در اینصورت میتواند ادعا کرد که مثل آلمان صنایع پیشرفته شده وبه جای اینکه نفت صادر شود، صنایع معدنی در لیست صادراتی کشور قرار میگیرد اما برای تا به آنجا رسیدن نقشه راه، برنامه استراتژی، برنامه بلندمدت می خواهد که الان هیچ کدام وجود ندارد.