مجتبی کاوه – روزنامه نگار|
از اواسط خردادماه تا امروز که به اواسط تیرماه 1398 نزدیک می شویم، در مجمع سالانه چند شرکت بورسی – هم از باب وظیفه حرفه ای و اطلاع رسانی و هم به این علت که یا سهام این چند شرکت را در سبد سهام خود داشتم یا علاقه مند به سرمایه گذاری در آنها بودم – حضور پیدا کردم. امسال در مجامعی که حضور داشتم – و گسترهای از شرکتهای کشت و صنعت، دارویی، معدنی و پتروشیمی را دربرمیگرفت – به نکته در خور تاملی برخوردم. نکته این بود که در کنار افراد و مسئولانی که حضور دکوری در مجمع دارند و همچنین افرادی که پای ثابت مجامع هستند و بدون توجه به آداب سهامداری و برخی مواقع با نیت بر هم زدن نظم و به حاشیه کشاندن مجمع با داد و قال به تصمیمات مجمع یا حتی به امور دیگری که خارج از دستور مجمع است، اعتراض می کنند(سهامداران حرفهای و مجمع برو ها می دانند از چه گروهی حرف می زنم)، افرادی را – اغلب در سنین جوانی – دیدم که با ادبیاتی که نشان دهنده تسلط آنها به مسائل مالی و فنی و مدیریتی بود پرسشهای موشکافانهای از مدیرعامل، رئیس هیات مدیره، مدیرمالی و بازرس قانونی شرکتها مطرح میکردند و در پی درک بهتر گزارشهای منتشر شده توسط شرکت ها و تحلیل افق پیش روی آنها بودند. کنجکاوی موجب شد بعد از پایان مجمع با تنی چند از این افراد گفتگو کنم. نتیجه ای که از این گفتگوها به دست آمد این بود که بازار سرمایه ایران در حال پرورش طیفی از سهامداران و سرمایه گذاران است که اغلب جوان و پر انگیزه و مجهز به دانش روز مالی هستند و موضوع جالب توجه این که برخی از این افراد با وجود جوانی، به سرمایه گذارانی حرفه ای و بسیار موفق تبدیل شده اند و سودهای قابل توجه و هنگفتی از سرمایه گذاری های بورسی خود برده اند. می دانیم بازار بورس ایران به عنوان یک بازار نوپا برای توسعه و شکوفایی در کنار مولفه های مختلف، به حضور گسترده تر سهامداران در این بازار و افزایش ضریب نفوذ بازار سرمایه در میان اقشار گوناگون مردم نیاز دارد و یکی از راه های نیل به این مقصود، معرفی سرمایه گذاران موفق و الگوسازی از آنها است. در بورس وال استریت که کعبه آمال بورس بازان جهان است چهره هایی همچون وارن بافت، فیلیپ فیشر، پیتر لینچ، بیل میلر و بسیارانی دیگر، سلیبریتی های بورسی هستند و رسانه ها و تریبونهای مختلف به مصاحبه با آنها می پردازند، زندگینامه آنها را منتشر می کنند و در موقعیت های مختلف سبک زندگی، تحلیل های اقتصادی و حتی تک جمله های آنها با مضامین سرمایه گذاری را در سایت ها و شبکه های اجتماعی منعکس می کنند. پروژه سلیبریتی سازی از یک چهره موفق در یک حوزه هنری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … در رسانه های کشورهای توسعه یافته به انتقال پیام ها و مضامین و توسعه فرهنگ مورد نظر این کشورها – فارق از درستی یا نادرستی آن پیام یا فرهنگ – کمک شایان توجهی می کند و این در حالیست که در فضای رسانهای حاکم بر کشور ما – چه رسانه های رسمی و چه شبکه های اجتماعی – سلیبریتی سازی و سلیبریتی پروری به سخیف ترین نوع آن، یعنی انعکاس مسائل پیش پا افتاده زندگی خصوصی و اظهارنظرهای اغلب غیر مرتبط، غیر کارشناسی و بی محتوا و خُنک چهره های هنری و ورزشی، محدود مانده است. رسانههای پرشمار اقتصادی به ویژه رسانه های تخصصی بورس، اگر خواهان افزایش اقبال مردم و خصوصا قشر جوان و تحصیلکرده به بورس هستند می توانند این عَلَم را به دوش بگیرند و با استارت زدن پروژه سلیبریتی پروری در بورس، سرمایه گذاران موفق بورسی را کشف و معرفی کنند. سازمان بورس نیز می تواند در مسیر سلیبریتی پروری بورسی حامی رسانه ها باشد و رویدادهایی با این موضوع تعریف کند. تجربه نشان داده است که جامعه ایران توجه شگفت انگیزی به سلیبریتی ها نشان می دهد پس چرا این توجه را با پرورش و معرفی سلیبریتی های بورسی و وارن بافتهای وطنی به مسیر سرمایهگذاری اصولی در بازار سرمایه هدایت نکنیم؟