عبدالرسول دشتی -کارشناس حوزه پتروشیمی|
خوشبختانه صنعت پتروشیمی بر اساس برنامه تدوین شده خود، حرکت رو به جلوی خوبی داشت و البته این حرکت در مقاطعی به دلیل بعضی تصمیم ها دچار خلل، توقف و یا تاخیر نیز شد به طور مثال بحث خصوصی سازی و تحریم ها اما؛ وقتی به کلیت عملکرد نگاه می کنیم در می یابیم که حرکت در مسیر رو به جلو بوده است.
تشکیل هلدینگ هایی همانند خلیج فارس که توانستند نقش کمرنگ شده شرکت ملی صنایع پتروشیمی را در قالب توسعه پتروشیمی به خوبی ایفا کنند یکی از اتفاق های خوب و مهم صنعت پتروشیمی است. شاهد هستیم که هم ظرفیت تولیدمان افزایش پیدا کرد و هم طرح های پیش بینی شده برای توسعه، هرچند با حرکت کند، اما ادامه پیدا کردند. طرح هایی مثل کارون یا خط لوله اتیلن مراحل پیشرفت خوبی داشت، در رتبه های جهانی توانستیم به مقام دوم خاورمیانه و سی و چهارم جهان دست یابیم. این ها نشان می دهد که حرکت، حرکت رو به رشد و خوبی بوده است. در کنارش به خاطر شرایط تحریم، خوداتکایی و اعتماد به متخصصین داخلی را داشتیم و توانستیم صنایع داخلی را هم رشد دهیم و آنها را هم توانمند سازیم.
در این میان وابستگی به خارجی ها، همیشه بوده و همچنان نیز وجود دارد. زیرا یکسری تجهیزات هستند که تحت برند شرکت های معتبر تولید و عرضه می شوند و همچنین ما هنوز به آن قابلیت نرسیده ایم که یکسری تخصص ها و فرآیندهای کامل کننده تولید را بومی سازی کنیم. البته یادمان نرود که درهیچ کجای دنیا همه این تخصص ها با یکدیگر وجود ندراند و حتما صنعت به تعاملات جهانی نیاز دارد. ما همیشه برای این تجهیزات وابستگی داشتیم.
استفاده از ظرفیت سواحل مکرون برای توسعه صنعت پتروشمی و بالعکس جزو طرح های جدید است که باید زیرساخت های آن نیز آماده شود. معتقدم به دو دلیل شرایط سخت است: اول اینکه زیرساخت های این منطقه نسبت به ماهشهر و پارس جنوبی یا عسلویه کمتر توسعه پیدا کرده و دوم خط لوله گازی که می خواهد به آنجا برسد.
در مورد الگوی رفتاری بین صنایع بالادستی و پایین دستی در گتروشیمی باید به این مهم توجه کرد که ما دفتری برای صنایع پایین دستی داریم که نیاز داخل را دریافت و اعلام می کند. همیشه اولویت ما تامین نیاز داخل بود یعنی به طور مثال اگر نیاز داخل درمورد کود شیمیایی تامین نمی شد ما اجازه صادرات این محصول را نداشتیم و وقتی مازاد تولید داشتیم، اجازه صادرات صادر میشد.
متاسفانه بعضی ازکارخانه های پتروشیمی دچار مشکل هستند و همچنین صنایع پایین دستی هم مشکل دارند مثلا پتروشیمی خوزستان شرایط زیان آوری دارد. ما اگر واقعا بتوانیم صنایع بالادستی و پایین دستی را با هم شریک کنیم یعنی به طور مثال پتروشیمی خوزستان را با کسانی که چراغ ماشین یا فایبرگلاس تولید می کنند بدهند و در سود یکدیگرهم شریک شوند، هم صنایع پایین دست که تامین کننده قطعات هستند به لحاظ تامین مواد اولیه دیگر دغدغه ای نخواهند داشت و هم شرکت های تولیدی سود بیشتری خواهند کرد. این تعامل می تواند از گره کار کندی تولید، تامین و کندی نقدینگی کم کند. تا به امروز شاهد چنین رفتاری در صنعت پتروشیمی نبودیم اما عقیده دارم که اگر این شراکت ایجاد شود در شرایط تحریم می تواند یک راهکار جدید و مناسب باشد.
در موضوع آزادسازی نرخ برخی محصولات پتروشیمی و سود و زیان آن باید بگویم که وقتی ما خوراک را براساس فوب خلیج فارس منهای 5 درصد تهیه می کنیم، عملا داریم از بازار آزاد خرید خود را انجام می دهیم. بنابراین باید از آن طرف بتوانیم محصول را آزاد هم بفروشیم. البته عقیده دارم که اگر آزادسازی در بحث صادرات رخ دهد، کمک شایان توجهی می کند اما؛ در بخش داخلی همه چیز از طریق بورس کالا فروخته می شود و بورس است که تعیین کننده قیمت بین تولیدکننده و مصرف کننده است. بنابراین قیمت ها برای صادرات می تواند آزاد باشد اما؛ برای داخل به نظر من الگویی که فقط از طریق بورس کالا داریم مناسب است و اگر بورس کالا را حذف کنیم، بالانس قیمت ها به هم می خورد.
شرایط قیمت گذاری خوراک پتروشیمی، در سال های اخیرنسبت به 40 سال گذشته منطقی تر بوده زیرا بحث رانت، خوراک ارزان و فروش گران همیشه مطرح بوده است. الان تصمیمی که دولت و مجلس به آن رسیده و این را به صورت قانون گذاشته است همان قیمت فوب خلیج فارس منهای 5 درصد است که خوشبختانه وزارت نفت و صنعت پتروشیمی تا امروز از این قانون تبعیت کرده اند. خوشبختانه به این قانون خوب عمل می کنیم و خوب هم اجرا می کنیم البته ممکن است شرکت ها حاشیه سودشان کمتر شود اما از آن طرف باید تلاش کنند در بحث تولید با ارزش افزوده بالاتر، کاهش هدرروی انرژی و راهکارهای جدید سودآوری شان را افزایش دهند و فقط تکیه شان به خوراک ارزان و دولتی نباشد.
در آخر در مورد چشم انداز صنعت پتروشیمی در 1404 نیز باید عرض کنم که شرایط کمی بهم ریخته است. شرکت ملی صنایع پتروشیمی در جایگاه حاکمیتی خودش باید تلاش بیشتری کند. نقش های مدیریتی این شرکت باید طوری رقم بخورد که تسهیل کننده ارتباط با منابع تامین مالی باشد. در حال حاضر بخش خصوصی ما جلودار تولید و توسعه است. بخش خصوصی دچار انواع مشکلات از جمله نقدینگی و مالی و بسیاری از قوانین دست و پا گیر شده و وقتی اینها را کنار هم بگذاریم دچار یک گمگشتگی می شویم. اگر این بخش توسعه را برای بخش خصوصی گذاشتیم باید بخش های دولتی ما که نقش حاکمیتی دارند مثل وزارت نفت به تسهیل قوانین کمک کنند تا تولید و توسعه فراهم شود. در حال حاضر طبق قانون مجلس شرکت ملی صنایع پتروشیمی نمی تواند در طرح ها شرکت کند اما؛ می تواند تسهیلاتی را برای شرکت های خصوصی فراهم کرده تا آنها بتوانند وام بگیرند و کارشان را ادامه دهند. این تعامل ها باید روشن و مشخص شود که هرکسی چه کاری باید انجام دهد.