علی دینی ترکمانی- اقتصاددان|
*اظهارنظر طنز آمیز اخیر مهران مدیری درباره افزایشهای نرخ دلار و کاهش ارزش پول ملی، و اثر آن بر کیفیت زندگی مردم، به همراه پیشبینی علی کریمی از نرخ دلار در سال جاری، موجب طرح نکات انتقادی از سوی برخی همکاران دانشگاهی و متخصص در علوم انسانی از جمله آقای دکتر محمد فاضلی جامعه شناس شده است. نقد وارده بیشتر در این جهت است که، چرا افرادی بدون دانش تخصصی در حوزه اقتصاد به خود جرأت اظهار نظر در مورد نرخ دلار میدهند. نقدی را هم دیدم که پیشبینی علی کریمی مبنی بر افزایش نرخ دلار به ده هزارتومان را در تضاد با منافع ملی دانسته؛ زیرا معتقد است، چنین پیشبینی موجب هجوم به ارز و در نتیجه محقق شدن پیشبینی مذکور و تخریب اقتصاد میشود.
*از نظر من، به عنوان کسی که برای سالهای طولانی، بهصورت حرفهای در حوزه اقتصاد تحقیق و ترجمه و تدریس کردهام، چنین اظهارنظرهایی اشکالی ندارد؛ چرا که به معنای تبیین نیست که صلاحیت علمی و تخصصی بطلبد. بلکه در مورد مدیری به معنای برداشتی از تأثیر افزایش نرخ دلار بر کیفیت زندگی است که مردم محروم با پوست و استخوان خود آن را لمس میکنند. این برداشت بهویژه وقتی در قالب زبان طنزآمیز وی بیان میشود، جایی برای نقد کردن باقی نمیگذارد؛ زیرا انتظاری که از هنر و هنرمند میرود، با دانشمند متخصص یکسان نیست. هنر و هنرمند میتواند هر موضوعی در هر حوزهای را سوژه کند و آن را به سبک خود پردازش و به مخاطب عرضه کند. در اینجا، محتوای قابل اعتنا و کیفیت فرم و زبان هنری اثر مورد نظر حائز اهمیت است، نه دقت علمی و تبیین رابطه علی میان متغیرها.
تنها نکته قابل تأمل این است که، هنرمندی چون مدیری با چه نیتی دست به چنین اقدامی میزند. آیا نیت او همکاری با جریان خاص سیاسی، برای تضعیف موقعیت جریان سیاسی دیگری به نام دولت روحانی است، یا اینکه فارغ از این منازعه، دغدغه طرح مسائلی چون فساد و تورم و مدرک سالاری و غیره را به عنوان سوژههای مهم، البته در چارچوب خطوط کلی صدا و سیما، دارد. اولی، میتواند از سوی طرفداران دولت مورد نقد قرار بگیرد و دومی نه. اما، طبیعی است؛ بدون پرسش از خود وی در مورد نیتش، نمیتوان این نتیجه را گرفت که وی نیت خاصی را دنبال میکند.
*اما پیشبینی علی کریمی سه جنبه دارد. اول، او حق دارد به عنوان شهروند، نظر خود در مورد نرخ آینده دلار را بدهد. همانطور که فوتبال دوستان بدون دانش تخصصی فوتبال، و حتی موجود زیبایی چون هشت پا، حق پیشبینی نتایج مسابقات و ارزیابی کیفیت بازی تیمها و بازیکنان را دارند، افرادی مانند علی کریمی نیز این حق را دارند، در مورد مسئله مهمی چون نرخ آینده دلار نظر بدهند و حدسی بزنند. طبیعی است مبنای این حدس با مبنای نظری اقتصاددانان متفاوت است. بیشتر شهودی است که از قضا در مواردی درستتر از مبنای منطقی عمل کرده است. مانند پیشبینیهای درستتر فوتبال دوست بدون تخصص، در مقایسه با پیشبینیهای متخصصان فوتبال؛ دوم، اگر شرایط اقتصادی مهیای افزایش نرخ دلار نباشد، پیشبینی علی کریمی که هیچ، حتی پیشبینی اقتصاددانانی چون بنده حقیر نمیتواند موجب افزایش نرخ دلار بشود.
برعکس، اگر شرایط مهیا باشد، هشدارهای اقتصاددانان و مسئولان بانک مرکزی مبنی بر کاهش نرخ دلار در آینده و بنابراین احتمال ضرر در سرمایهگذاری روی دلار، نمیتواند مانع از افزایش نرخ دلار بشود. آن چیزی که در شرایط کنونی موج تقاضا برای خرید دلار را دامن میزند و از این طریق موجب افزایش نرخ دلار میشود، تشدید تنشها میان ایران و آمریکا، و احتمال خروج این کشور از برجام است.
پیشبینی علی کریمی در این چارچوب شکل میگیرد که خود جزئی از ذهنیت اجتماعی حاکم بر بازارهاست؛ سوم، مادام که ذهنیت اجتماعی مذکور شکل نگیرد، چنین پیشبینی مورد اعتنا قرار نمیگیرد، برعکس، به عنوان سخنی بی معنا ارزیابی میشود. به دلیل وجود این ذهنیت اجتماعی است که معنادار میشود. بنابراین، چون زادهی چنین ذهنیتی است بیان یا عدم بیانش، آن هم از سوی فردی که به تعبیر منتقدان متخصص اقتصاد نیست، نباید تأثیری جدای از تأثیر ذهنیت اجتماعی شکل گرفته داشته باشد.
*در کنار این نکات، من وجه مثبتی در اظهارنظرهای افرادی چون مدیری و کریمی میبینم. به حوزه عمومی کشیده شدن مسائل مهم، با تأثیر بسیار زیاد بر کیفیت زندگی میلیونها نفر بهویژه اقشار فرودست جامعه، از سوی فوق ستارههای هنری و ورزشی، میتواند به مثابه هشدارهای تکمیلیتر به مسئولان عمل کند؛ این هشدار که اقتصاد در مسیر فروپاشی است.
باید اقدام اساسی برای کنترل نرخ دلار صورت بگیرد. اقدامی که نه در حوزه اقتصاد بلکه در حوزه سیاست داخلی و سیاست خارجی مرتبط به هم، قرار دارد.