مسعود دانشمند|
دولتی را تصور کنید که قادر نیست دست به کار تولیدی بزند و هزینههای خود را از محل تولید تامین کند، چه اتفاقی میافتد؟ در چنین شرایطی وابستگی به درآمدهای نفتی دولت را مجبور میکند درآمد ارزی حاصل از فروش نفت را در اختیار بانک مرکزی قرار دهد تا با تبدیل آن به ریال برای پوشش هزینههایش اقدام کند. همین اقتصاد اگر بتواند وارد چرخه فعالیتهای اقتصادی شود و از محل مالیاتها اموراتش را بگذراند، دیگر نیازی به چاپ پول نخواهد داشت، اما آنچه در اقتصاد ایران اتفاق میافتد به خدمت گرفتن منابع ملی برای پوشش هزینههایی است که میتوانست از طریق فعالیتهای تولیدی پوشش داده شود.
واضح است در اقتصادی که سود حاصل از سرمایهگذاری آن در بخش تولیدی به زحمت به 10 درصد میرسد اما در مقابل سیستم بانکی سود 20 درصدی به سپردههای اشخاص پرداخت میکند فعال اقتصادی تمایلی به فعالیت تولیدی از خود نشان نمیدهد.
در این شرایط درآمدی برای پوشش هزینههای دولت ایجاد نمیشود و این موضوع اتکای دولت به درآمدهای نفتی را بالا میبرد که خود نیرومحرکه رشد نقدینگی در اقتصاد خواهد بود.
راه چاره برای عبور از چنین شرایطی هم کوچک کردن دولت برای کاهش هزینهها و هم بالا بردن سود حاصل از سرمایهگذاری در بخش تولیدی است. تنها در چنین شرایطی است که میتوان امیدوار بود اتکای دولت به درآمدهای نفتی کاهش یابد و تولید ملی و تولید ثروت به سطح مطلوب و مناسب آن در اقتصاد برسد.
*کارشناس اقتصادی