غلامحسین سالمی با انتقاد از گرانی کاغذ و نبود حمایت از ناشران میگوید: مردم حق دارند کتاب نمیخوانند زیرا کاغذ گران است.
به گزارش رتبه آنلاین، این مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره ارزیابیاش از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اظهار کرد: طی این سالها اگر هر سال فقط یک مشکل را حل میکردند ما وضعمان خیلی بهتر از الان بود. چیزی که ما نداریم نمایشگاه کتاب است؛ در واقع بازار مکاره داریم، در حالیکه نمایشگاه خیلی با بازار مکاره فرق دارد.
او افزود: نمایشگاه کتاب بزرگترین لطمه را به کتابفروشها میزند. کتابفروشها عشقشان این است که چهار کتاب بفروشند اما ناشران همان چهار کتاب را در نمایشگاه میفروشند و چیزی دست کتابفروش را نمیگیرد. در واقع صنعت کتابفروشی در ایران به واسطه نمایشگاه کتاب و نمایشگاههای دیگر رو به زوال و فروپاشی است.
سالمی با اشاره به فروش بیشتر اغذیهفروشیها در محیط نمایشگاه کتاب نسبت به ناشران اظهار کرد: درآمد اغذیهفروشیها در چند روز گذشته نسبت به پنج ناشر بزرگی که در اینجا هستند بیشتر بوده است. این نشاندهنده آن است که مردم ما به شکمشان بیشتر از ذهنشان میرسند. مردم ما به ساندویچ بیشتر از کتاب علاقه دارند.
او سپس با بیان اینکه نمایشگاه کتاب مکان ثابت ندارد، گفت: ما در این ۳۱ سال هنوز به جایی نرسیدهایم که در یک جای ثابت نمایشگاهمان را برگزار کنیم. به طور مثال نمایشگاه کتاب فرانکفورت سالهاست که برگزار میشود، آن هم در یک جای ثابت، اما در ایران به عناوین مختلف نمایشگاه کتاب را در جاهای مختلفی برگزار میکنند. ابتدا در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی بودیم، سپس آن را به مصلا آوردند و بعد به آن سوی بهشت زهرا بردند. خب، بگویید ما کتاب نمیخواهیم. ناشرانی هستند که مجوز کتاب را گرفتهاند اما به آنها اجازه نمیدهند آن کتاب را در نمایشگاه بفروشند. مثلا گفتند کتابهای صادق هدایت از نمایشگاه جمع شود، البته ترجمههایش میتواند عرضه شود.
سالمی درباره بخش بینالملل نمایشگاه کتاب تهران نیز اظهار کرد: تمام شرکتکنندگان در بخش بینالملل کارهای بیات آوردهاند؛ کارهایی که به درد ما نمیخورد. به طور مثال همه کارهای همینگوی چاپ شده است؛ دیگر چه نیازی است که دوباره آنها را به نمایشگاه میآورند؟ همه این کتابها و ناشران سیاهیلشکر هستند که به هیچ کاری نمیآیند. فقط چند ناشر بزرگ را بیاورند، ناشرانی که درست و حسابی باشند.
او در ادامه خاطرنشان کرد: وقتی آمار میدهند و مثلا میگویند ۵۰ هزار نفر بازدیدکننده از نمایشگاه داشتیم، اینها فقط بازدیدکننده هستند. ما خریدار کتاب نداریم زیرا کاغذ گران است. کاغذ سابق بر این بندی ۷۰ هزار تومان بود اما حالا ۱۳۵ هزار تومان شده است. بنابراین کتابی که تولید میشود دوبرابر قیمت تمام میشود، به خاطر همین خریداری ندارد؛ زیرا مردم اگر کتاب نخوانند چیزی نمیشود، اما اگر غذا نخورند میمیرند. البته حق هم دارند که کتاب نخوانند. سوال من این است که چرا کسی از آنها حمایت نمیکند؟ جماعت کتابخوان ما باید حمایت شوند. ما کجای واقعیت ایستادهایم؟ ناشر باید حمایت شود تا بتواند از مخاطبانش حمایت کند.
این مترجم با بیان اینکه همه کارهای ما تقلید است، گفت: تقلیدمان هم درست نیست. ما بیشتر ضایعات بار میآوریم. در نمایشگاه امسال ناشران مشکل پارکینگ داشتند و بسیاری از کارتهای ناشران و فروشندهها صادر نشده است.
سالمی درباره این عقیده که چرا نمایشگاه کتاب کوچکتر برگزار نمیشود، گفت: این درد من هم هست؛ «من درد مشترکم، مرا فریاد کن».