هر شرکتی برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیینشده به وجود آمده باید کنترل مخاطرات و تدوین برنامه استراتژیک برای مواجهه سازمان با آنها نهتنها بهعنوان یک ابزار هوشمند مدیریتی و محرک اقتصادی بلکه بهعنوان هنر «کنترل ریسک» بشناسد.
به گزارش رتبه آنلاین، باوجود تلاشهای فراوانی که در صنعت بیمه طی سالهای اخیر صورت گرفته است، هنوز هم فرهنگ عمومی تودههای مردم برای استفاده از سبد متنوع شرکتهای بیمهای ایران به حدی نرسیده است که بگوییم ضریب نفوذ قابلقبولی داریم. این اتفاق در شرایطی رخ میدهد که برخی از انواع بیمه در ایران بهصورت اجباری فروخته میشود و اگر این نوع از بیمهها را در نظر نگیریم، نسبت بهکل جمعیت ایران و فعالیتهای متنوع اقتصادی، در عمل فرهنگ بیمهای در میان مردم جایگاه واقعی خود را نیافته است. حال اینکه چرا در چنین وضعیتی هستیم، به دلایل فراوانی بازمیگردد که شاید در درون این صنعت و سیاستگذاران اقتصاد ایران بتوان آن را یافت.
بهروزرسانی دیرهنگام صنعت بیمه و بهرهگیری نیمبند از علوم و فنون مدرن بیمهگری و مدیریت ریسک و قواعد مدیریت شرکتی ازجمله این موضوعات است که باید بدانها نگاهی فنیتر داشته باشیم. بر همین اساس و برای واکاوی این موضوع، طی
گفتوگوی رتبه آنلاین با علیرضا بیانیان مدیرعامل شرکت بیمه آرمان این مباحث را به نقد و بررسی گذاشته شده که مشروح گفتوگوی را میخوانید:
*به نظر شما فعالیت صنعت بیمه در ایران متناسبت با قدمتی است که دارد و اینکه، آیا به نظر شما نقش و جایگاه «مدیریت ریسك»و«علوم آكچوئرال» در نحوه عملكرد و مدیریت شركتهای بیمه در این موضوع نقشی داشته است؟
باوجود افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور و بهبود آن در چند سال اخیر،شاهد عدم توسعه فرهنگ بیمه وعدم دسترسی به سطح قابلقبول هستیم. در این بخش با کشورهای موفق در امر بیمه فاصله زیادی داریم. شاید برای دلایل این اتفاق این موضوع را بتوان مطرح کرد که یکی از دلایل آن، کمبود شدید محاسبه گران فنی (اکچوئرها) در این زمینه است.
این موضوع در بیمههای مختلف بهویژه عمر و سرمایهگذاری بهخوبی خودنمایی کرده و از همین رو، هر چه از علم اکچوئری در این زمینه بتوانیم استفاده بیشتری کنیم درواقع میتوانیم سیستم مدیریت ریسک را جامعتر و بهتر اجرا نماییم.
*از منظر شما، جایگاه «مدیریت ریسك بنگاه(ERM)» و رابطه آن با اتخاذ تصمیمات بهینه در مواجهه با ریسك در شرکتهای بیمه چیست؟ در این خصوص توضیح میفرمایید؟
اصولاً هر شرکتی برای رسیدن به هدف یا اهداف از پیش تعیینشده به وجود آمده است. دررسیدن به هدف همواره با مخاطرات و عدم اطمینان همراه است.
کنترل مخاطرات و تدوین برنامه استراتژیک برای مواجهه سازمان با آنها نهتنها بهعنوان یک ابزار هوشمند مدیریتی و محرک اقتصادی بلکه بهعنوان هنر «کنترل ریسک»شناخته میشود.
درواقع ریسکها میتوانند سازمان را تحت تأثیر قرار دهند و اتخاذ یک تصمیم صحیح و بهموقع میتواند نقش بسزایی در سرنوشت یک سازمان ایفا کند.
مدیریت ریسک لزوماً اقدام یا اقداماتی برای کاهش خطرات پیش روی سازمان نیست(Risk Tolerance). در مدیریت ریسک لازم است هر دو جنبه مثبت و منفی ریسک(Risk Appetite) موردتوجه قرار گیرد. یک مدیر ریسک میتواند با شناسایی، تخمین، تجزیه تحلیل و ارزیابی ریسک؛راهبرد مناسبی مانند توسعه، سرمایهگذاری، برونسپاری یا توسعه محصولات جدید برای رشد و اعتلای شرکت به کار گیرد.
دراینبین شرکتهای بیمه نقش مهمتر و حساستری به عهدهدارند زیرا علاوه بر پذیرفتن ریسک سایر سازمانها، خود نیز با ریسکهای درونسازمانی (غیر سیستماتیک) و برونسازمانی (سیستماتیک) روبرو هستند؛ چنانچه یک شرکت بیمه برای مهار و مواجهه با ریسک (مدیریت ریسک) برنامه و استراتژی مشخصی پیش رو نداشته باشد علاوه بر به خطر انداختن سرمایه خود موجب مخاطره بیمهگذاران نیز میشود.
* با توجه به آنكه مدیریت ریسك، جزء شایستگی محوری (Core Competency) شركتهای بیمه است، این قبیل شركتها میبایست چه اقداماتی بهمنظور دستیابی به شرایط مطلوب در این حوزه انجام دهند. آیا مدیریت ریسك جزء شایستگی محوری است؟
فلسفه وجودی و ظهوری شرکتهای بیمه ریسک است؛ بدون ریسک شرکت بیمه مفهوم وجودی خود را از دست میدهد لذا در این راستا مدیرانی موفق خواهند بود که توانایی تحلیل و مدیریت ریسک را داشته باشند. یک شرکت بیمه میبایست با در نظر گرفتن اصل وجودی خود نسبت به انتخاب و انتصاب مدیران کلیدی خود مبادرت کند.
مدیران شرکتهای بیمه باید توانایی توسعه روابط درونی و بیرونی سازمان و رفع نقاط مبهم بین فناوریها، دادهها، فعالیتها و فرآیندها را داشته باشند. سازمانها نیازمند مدیرانی هستند که توانایی و قدرت حل خلاقانه مسائل (Triz) را داشته باشند و در مواقع بحران واکنشهای منطقی از خود بروز دهند.
البته افزایش سطح دانش فنی مدیران از طریق آموزش، استفاده از فناوریهای نوین، تقویت رفتارهای جدید و حمایت از مهارتهای توسعه خلاقیت مدیران و هدایت سازمانها و شرکتها به سمتوسوی بهرهگیری از برنامههای مبتنی بر کار و تکنولوژی در این زمینه اجتنابناپذیر است.
* شیوههای مدیریت ریسك مطلوب با توجه به شرایط كنونی صنعت بیمه كشور، کدماند و برای استقرار آنها چه الزاماتی باید تأمین و رعایت شود؟
روشهای متعددی برای مواجهه با ریسکها وجود دارد که با توجه به انواع ریسک معمولاً ترکیبی از چند روش برای انتقال، اجتناب، کاهش و یا پذیرش آن ریسک انتخاب میشود.
اما موارد و مباحث مهمی نظیر توانگری مالی، سطح دانش و تجربه مدیران و کارشناسان، گستردگی واحد خدماترسانی و غیره میتواند در تصمیمگیری اتخاذ روش مناسب دخیل باشد.
در برهۀ کنونی کشور و در شرایط پسابرجام و ماهیت اصل تعاون در صنعت بیمه به نظر میرسد شراکت در امر بیمهگری با شرکتهای خارجی برای به حداقل رساندن زیانهای ناشی از تحقق یک ریسک منفی میتواند از کاهش ناگهانی سرمایهها و اندوختههای صنعت بیمه کشور و اقتصاد داخلی جلوگیری کند.
* آیا محصولات بیمهای عرضهشده در كشور پاسخگوی چنین ریسكهایی است یا اینكه باید محصولاتی جدید متناسب با ریسكهای اینچنینی ابداع شود؟
یکی از شریانهای اصلی مدیریت ریسک، استفاده از آمار و اطلاعات و سوابق مربوط به همان ریسک یا ریسکهای مشابه است. چالش اصلی در ریسکهای نوظهور نبود پایگاه آماری و اطلاعات مکفی و مناسب است. قطعاً محصولات بیمهای فعلی پاسخگوی نیاز صاحبان صنایع و مشاغل نوظهور نخواهد بود و این موضوع یکی از اصلیترین چالشهای صنعت بیمه به شمار میرود. ورود و ظهور مشاغل به دنیای اینترنت یا توسعه شرکتهای دانشبنیان قطعاً خالی از تهدیداتی که بر سر راه تولیدکننده و مصرفکننده وجود دارد نخواهد بود. شرکتهای بیمه نقش کلیدی واصلی در طراحی محصولات منطبق بر این ریسکها دارند.
* نقش نهادهای ناظر و نیز همكاریهای بین سازمانی در رابطه با مدیریت ریسك و نیز ارتقا و بهبود آن در شركتهای بیمه چیست؟
خوشبختانه بیمه مرکزی ج.ا.ا بهعنوان نهاد ناظر صنعت بیمه و بازوی کنترلی و نظارتی، در سالهای اخیر اقدامات مؤثری در مدیریت ریسک شرکتهای بیمه انجام داده است. دراینبین میتوان به آئیننامهها و دستورالعملهای بیمه مرکزی نظیر آئیننامههای 90- 94- 95 و ایجاد پایگاههای داده (سنهاب) و استقرار سیستم گزارشدهی و یکسانسازی بیمهنامههای دارای نفوذ بالا از طریق کد یکتا در بیمه شخص ثالث اشاره کرد. این آئیننامهها مطابق با مدلهای بهروز موجود در دنیا، مدیریت ریسک در همه امور شرکتها منجمله سرمایههای انسانی، داراییها، بدهی و درآمدها تعمیم دادهشده و سعی در تنظیم مقرراتی برای نظارت هر چه بیشتر و بهتر بر اساس اصول مدیریت ریسک و ISO:131000 دارد. این در حالی است که همسویی و مشارکت شرکتهای بیمه در اجرای این مقررات و ارائه گزارشهای دورهای باعث ارتقاء و بهبود اینچنین اقداماتی شده است.
*مدیریت ریسك از نگاه مدیرعامل یك شركت بیمه به چه معنی است؟
امروزه مدیریت ریسک به یک فرآیند مبدل شده که با سنجش و ارزیابی و سپس طراحی و انتخاب استراتژی،از اجتناب به سمت انتقال و کاهش اثرات ریسک درحرکت است. رویکرد شرکتهای بیمه از قالب اجتناب از ریسک(Risk Avoidance)در بخشهای فروش خارجشده و بیمهگران اصولاً به تحقق خطر واقفاند و تنها با استفاده از ابزارهای کنترلی و نظارتی در تلاش برای کاهش و کنترل اثرات مخرب آن هستند. اتخاذ استراتژیهای کاهش ریسک یا انتقال آن امروزه کارآمدتر از اجتناب از ریسک تعریف میشوند. با در نظر گرفتن عواملی چون آزادسازی تعرفهها، خصوصیسازی و ورود رقبای جدید که همگی موجب تشدید رقابت شدهاند، بیتوجهی به مفاهیم و مباحث مدیریت ریسک میتواند آثار زیانبار و مخربی در صنعت بیمه و اقتصاد کشور ایجاد نماید.