سال گذشته تعداد زیادی همکار جدید از شرکتهای مختلف ژاپنی نظیر سونی، هیتاچی، توشیبا، شارپ… به شرکت ما وارد شدند. با توجه به روحیه ژاپنیها در وفاداری به شرکت، حقوق استاندارد و نسبتا مشابه در تمامی ژاپن و نادر بودن اخراج در شرکتهای ژاپنی، وارد شدن این حجم نیروی تازه از سایر شرکتهای پرآوازه ژاپنی برای من کمی عجیب و غیرقابل فهم بود. در مراسم و اوقات گوناگون سعی میکردم تا با آنها هم صحبت شده و دلیل این جابجایی و تغییر شغل را از آنها جویا شوم. حدس من این بود که شاید دلیل این جابجایی، عدم اطمینان آنها نسبت به آینده شرکت قبلی خود باشد و در صحبت و گفتگو با آنها، این حدس تا حدود زیادی تایید شد. وقتی از آنها راجع به دلایل این عدم اطمینان سوال کردم، تمامی آنها یک دلیل مشترک را عنوان کردند و آن مسأله مشکل در مدیریت سازمان و مدیران بود!!!
آنها داستانهایی از مدیریت در شرکتهای پرآوازه ای مانند توشیبا و سونی را بیان کردند که مشابهت بسیاری با روش و سبک مدیریت در شرکتهای کشور خودمان داشت!!! بطور مثال در شرکت توشیبا به علت اصلی اختلاف شدید در مدیران ارشد، بخشهای مختلف مجبور بودند که چندین بار ارایه های مشابهی را برنامه ریزی کنند زیرا که مدیران ارشد نمیخواستند همدیگر را ببینند و با هم روبرو شوند !!!
در نوشته ها و تحلیل های فضای مجازی بارها مشاهده کرده ام که با تحقیر ایران و ایرانی، مطالب سخیفی مانند « خلایق هر چه لایق» ، ایرانی نمیتواند پیشرفت کند، ایرانی اهل کار نیست و از زیر کار در میرود، ….. بطور مکرر بیان میشود. با توجه به مشاهدات خودم از کشوری مانند ژاپن، با اطمینان کامل بطلان این مطالب بی پایه را بیان میکنم و ایمان کامل دارم که در صورت برخورداری از مدیریت صحیح و مدیران دانا، ما نیز میتوانیم همسطح اروپایی ها، ژاپنی ها و آمریکایی ها ظاهر شده و در میدان اقتصاد و تکنولوژی آنها را پشت سر بگذاریم. مگر کشور و مردم چین نتوانستند !! آیا چینی ها در مدارس اروپایی و آمریکایی و ژاپنی آموزش دیده بودند !!
در شرکت ما که قطعات اصلی و با کیفیت خودروهای ژاپنی و تویوتا را تولید میشود، بسیاری از کارخانجات و مراکز مهندسی نه در ژاپن، بلکه در کشورهایی مانند ویتنام، چین، اندونزی ، … مستقر هستند و این خودروهای با کیفیت، توسط مهندسین و کارگران غیر ژاپنی تولید میشود. پس از یک دهه تجربه کار مستقیم در شرکتهای ژاپنی و تجربه مشابه در شرکتهای ایرانی، با جرات می گویم که در بخش کارشناسی و تخصصی، ما مشکل اساسی و فاصله چندانی با کشورهای پیشرفته نداریم ولی در مدیریت فاصله بسیار بسیار زیاد است ( بهمین علت است که صادرات زیاد نخبه و کارشناس و متخصص داریم ولی ابدا صادرات مدیر نداریم !!! )