از روز اول خانواده کتابچی یا به قول نوشتهی بالای سردر انتشارات اسلامیه، «اخوان کتابچیها»، مالک قدیمیترین کتابفروشی فعال تهران بودهاند و تا همین چند سال قبل هم سیدجلال کتابچی امیدوار بود تا با همکاری بردار و برادرزادههایش، این کتابفروشی را در آینده نیز به همین روش بتواند حفظ کند تا این ریشهی فرهنگی قطع نشود اما به نظر میرسد این آرزو چندان نمیتواند دوام بیاورد.
به گزارش رتبه آنلاین از ایسنا، یکی دو سالی است که خبرهایی از تصمیم مالک امروزی چاپخانه و کتابفروشی اسلامیه به عنوان قدیمیترین کتابفروشی فعال تهران میگذرد اما گویی امسال این زمزمهها جدیتر شدهاند؛ به حدی که مسئولان شهری، منهای متولیان تاریخ و فرهنگ شهر دستکم به بهانهی هفتهی کتاب هر کدام جداگانه از این کتابفروشی دیدن کردهاند و هر کدام در صحبتهایشان فقط از تصمیم مالک این کتابفروشی که تا حدود سه سال گذشته، سالها خانهی تاریخی مدرس را انبار کتابهای خود کرده بودند، اشارهای میکنند اما هیچ کدام هنوز راهحلی ارائه نکردهاند.
از سوی دیگر با وجود این که کتابفروشی اسلامیه در طول سالهای گذشته به عنوان «فعالترین کتابفروشی تهران» شناخته شده و بارها نسبت به آن تاکید شده است، به نظر می رسد هنوز این کتابفروشی در فهرست آثار ملی هم به ثبت نرسیده است!
قدیمیترین کتابفروشی تهران در آستانه تعطیلی
با این وجود حجت نظری – سخنگوی کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران – بعد از بازدیدش از این کتابفروشی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی، از وضعیت قدیمیترین کتابفروشی فعال پایتخت، اینطور نوشت: «در بازدیدی که روز چهارشنبه – ۳۰ آبان – از چندین کتابفروشی در سطح شهر تهران داشتم، از اغلب کتابفروشیها در محدوده خیابان ناصرخسرو و خیابان ۱۵ خرداد نیز بازدید کردم که متاسفانه در جریان این بازدید، متوجه شدم انتشارات و کتابفروشی اسلامیه که بهنوعی قدیمیترین کتابفروشی فعال در تهران محسوب میشود، در آستانه تعطیلی قرار گرفته است.
کتابفروشی و انتشارات اسلامیه از بیش از ۸۰ سال قبل در خیابان ۱۵خرداد قرار دارد. این انتشارات از دوران قبل از پهلوی اول فعال بوده و مکان اولیه آن به دستور رضاخان برای ساخت بنایی دولتی تخریب شده و پس از آن، مالکان این انتشارات به محل جدید خود در خیابان ۱۵خرداد رفتند که تا امروز در همین محل مستقرند.
کتابفروشی اسلامیه به نوعی از آخرین کتابفروشیهای باقی مانده در محدوده بازار تاریخی است و عملا دیگر تیمچه کتابفروشها تبدیل به بلورفروشی شده است، این کتابفروشی چندین نسل است که در اختیار خاندان کتابچی قرار داشته و هماکنون نیز توسط همین خانواده اداره میشود اما متاسفانه بنای این کتابفروشی وضعیت مناسبی نداشته و آنطور که با حاج آقا کتابچی مالک این کتابفروشی نیز صحبت کردم، آنها قصد دارند یا اقدام به نوسازی و تغییر شغل کنند یا مغازه را به فروش برسانند. با این اوصاف، این کتابفروشی که قدیمیترین کتابفروشی تهران است، در آستانه تعطیلی قرار خواهد گرفت.
کتابفروشیها سابقه فرهنگی تهران هستند و امیدوارم سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تهران، برای خرید ملک و حفظ این کتابفروشی اقدام و تدبیری اتخاذ کنند که این بخش از هویت فرهنگی تهران حفظ شده و از تعطیلی نجات یابد. البته تنها حفظ این کتابفروشی کافی نیست چرا که در بازدیدی که از بخشهای مختلف ساختمان کتابفروشی اسلامیه داشتم، متوجه شدم که بنای ساختمان بسیار ناایمن بوده و به همین دلیل لازم است که پس از حفظ بنا، نسبت به مقاوم سازی آن اقدام شود.
برای ارتقاء فرهنگ کتابخوانی لازم است که از حوزه چاپ و نشر در ابعاد مختلف حمایت شود و امیدوارم مدیریت شهری نسبت به حفظ کتابفروشیهای قدیمی و حمایت از تمامی کتابفروشیها اقدام کند. همچنین از شهروندان نیز تقاضا دارم که با وجود تمام مشکلات اقتصادی که همه ما از آن مطلعیم، کتاب را از سبد خرید خود حذف نکرده و بهخصوص از کتابفروشیهای محلی حمایت کنند.»
نگهداری گلخانه ای فقط مرک میراث فرهنگی را به تعویق می اندازد
علیمحمد سعادتی – شهردار منطقه ۱۲ تهران – اما در این زمینه به ایسنا میگوید: ریشه بسته شدن کتابفروشیهای قدیمی، در کتابخوانهاست. در واقع محصول رفتار فرهنگی ماست که باعث میشود اساسا موضوع نشر، تالیف و خواندن کتاب کمرنگ شود.
مدیر پیشین بافت و بناهای تاریخی شهر تهران تزریق مُسکنهایی برای دیرتر رخ دادن این نوع اتفاقها را فقط یک راهکار میداند و میگوید: عملا زمانی کتابفروشی اسلامیه و دیگر کتابفروشیها تعطیل شدند که مخاطبانشان دیگر کتاب نخواندند و نسل ما در مقایسه با پدرانمان به شدت کمتر کتابخوان هستیم. وقتی ما کمتر کتاب میخوانیم و اطلاعات خود را از جاهای دیگری مانند فضای مجازی به دست میآوریم، قاعدتا کسی دیگر سراغ حوزه تالیف نمیرود، زمانیکه پایبندی به موضوع کپیرایت نداریم، هر روش غیرمسئولانهای به تولید میتواند منجر شود و در نتیجه تعداد کم افرادی که کارشان تالیف و نشر است، دچار ورشکستگی شده و از دایرهی اقتصاد خارج میشوند.
اوبا اشاره به اینکه میتوان تا هر زمان که خواستیم جسم یک کتابفروشی مانند اسلامیه را زنده نگه داریم، ادامه میدهد: از منظر اینکه جسم این نوع فضاها را نگه داریم، میتوانیم «کتابفروشی اسلامیه» با ۱۰۰ سال قدمت را برای ۳۰۰ سال آینده هم حفظ کنیم، اما معتقدم این اقدام برای چنین فضای فرهنگی کافی نیست، عرضهی فرهنگی محصول یک رفتار اجتماعی است که به آموزش و پرورش و خانواده و مسائل اجتماعی و فرهنگی و افراد سیاسی مربوط میشود، امروز در خوشبینانهترین حالت منِ نوعی به عنوان یک مسئول شهری جسم کتابخانه را هم نگهدارم، اگر در نهایت شوقی برای مخاطب وجود نداشته باشد، یک جسم بی روح باقی مانده است.
سعادتی با تاکید بر اینکه بسیاری از کتابفروشیها به دلیل نبود چرخش اقتصادی در حال تغییر شغل هستند، به «کتابفروشی قدیمی ایرانیان» اشاره میکند که او نیز قصد تعطیلی مغازهی خود را داشت و ادامه میدهد: اگر مالک آن کتابفروشی هم مغازهی خود را در شرایط کنونی تعطیل کند و جای آن پیتزافروشی باز کند، احتمالا ۵۰ برابر که هیچ ۱۰۰ برابر میتواند درآمد کسب کند.
شهردار منطقه ۱۲ تهران که به واسطهی توجهاش به میراث فرهنگی تهران یکی از فعالان میراث فرهنگی پایتخت محسوب میشود، بیان میکند: این پدر یا صاحب امروز کتابفروشی اسلامیه، در سن ۷۰ سالگی همچنان به کتابفروشی خود علاقه دارد و تا جایی که میتواند قصد دارد آن محیط را حفظ کند، اما هیچ دلیلی ندارد که پسر یا نوههای او به این حوزه علاقمندی داشته باشند تا چنین مشکلاتی را به جان بخرند، مانند سرنوشتی که در انتظار فروشگاه عکاسی «تهامی» در میدان بهارستان بود، تا زمانی که پدر خانواده زنده بود حرفه و شغل او همین کار بود، اما نمیتوان دیگر اعضای خانواده را اجبار کرد که انها نیز همین شغل را پیش بگیرند.
او شغلهای قدیمی و مغازهایی مانند کتابفروشی اسلامیه را به گلهایی تشبیه می کند که وقتی در اختیار ورثهی بدون علاقهی خود قرار میگیرند، حتی اگر باز هم نگهداری شوند، در واقع یک نگهداری گلخانهای در حوزهی فرهنگ و میراث فرهنگی رخ داده است، که این نگهداری گل خانهای فقط مرگ گلها را به تعویق میاندازد و گرنه هیچ گاه آنها را پایدار نگه نمیدارد.
وی با تاکید بر اینکه حفاظت مصنوعی یا فیزیکی، درمانی برای صیانت از میراث فرهنگی نیست، ادامه میدهد: اگر این میراث روی پای خود بایستد و اگر با زندگی امروز و آدمهای آن پیوند بخورد، آن خود بهترین حافظ است، گو اینکه تا امروز همانها را نگه داشتهاند.
او اما روند امروزی در حفاظت از این میراث را غفلت میداند و میگوید: به جای این که سازوکاری را طراحی کنیم تا این ثروتها با زندگی امروز به گونهای گره بخورد که اقصاد، ثروت، فراغت، گردشگری و فرهنگ را جوابگو باشد که خود بهترین نوع شیوه حفاظت است، نسبت به آنها بیتوجه شدهایم.
سعادتی با تاکید بر اینکه کار فرهنگی زمانبر است، ادامه میدهد: اصلا هنوز کاری در این زمینه شروع نکردهایم، اما به واسطهی ذوق و طبع جامعه ایرانی، قطعا آن زود جواب میدهد.
کتابفروشی اسلامیه را سیدمحمدعلی کتابچی در سال ۱۲۸۰ در تیمچهی حاجبالدولهی بازار راه انداخت، اما بعد از اینکه کتابفروشیهای تیمچهی حاجبالدوله آنجا را ترک کردند، سید احمد – فرزند محمد علی – کتابفروشی را در مکان وزارت دارایی سابق در ناصرخسرو، راه انداخت. اما در زمان رضاشاه زمانی که قصد داشتند در ان نقطه وزرات دارایی را تأسیس کنند، او کتابفروشی را به باب همایون منتقل کرد. بعد از مدتی، سیداحمد کتابچی کتابفروشی کنونی را در خیابان پانزده خرداد خریداری کرد و کتابفروشی اسلامیه تا کنون در اینجا پابرجاست. نخست عنوان کتابفروشی «کتابفروشی علمی اسلامیه» بود، اما با توجه به شراکت دو برادر در این کتابفروشی، پس از جدا شدن آن ها از یکدیگر، عنوان «علمی اسلامیه» برای برادر دیگر ماند و «اسلامیه» برای سید احمد کتابچی، تا این که سال ۱۳۰۰ نیز در کنار کتابفروشی، انتشارات اسلامیه راهاندازی شد. در در ابتدای فعالیت کتابفروشی، نخستکتابها از بمبئی و پاکستان وارد میشد، اما با ظهور چاپ سنگی، قرآن و ادعیه نیز در چاپخانهی اسلامیه منتشر می شدند تا امروز که کتابها با دستگاههای افست منتشر میشوند.
سمیه ایمانیان – ایسنا