علی دینی ترکمانی-اقتصاد دان| این بار، برخورد هواپیمای شرکت آسمان در مسیر تهران – یاسوج با کوه دنا و جان باختن در دم 66 نفر از هموطنان عزیزمان. … سال گذشته، بعد از حادثه اتش سوزی ساختمان پلاسکو ، در سرمقاله روزنامه شرق ( دوم بهمن ۱۳۹۵) نوشتم: ” اولینبار نیست که حادثهای مانند این آتشسوزی، در جامعه ما رخ میدهد و عدهای را به کام مرگ میکشاند.
متأسفانه همچنان که یک بار در سال ١٣٨٢، پس از غرقشدن هفت کودک معصوم در استخر پارک شهر نوشتم، آخرینبار نیز نخواهد بود. در همه جای دنیا، گاهی از این اتفاقها میافتد. اما در جامعه ما از گاهی، بهتآور و باورنکردنی به پدیدهای مکرر، آشنا و مورد انتظار تبدیل شده است.
بهعنوان مشت نمونه خروار، به چند مورد اشاره میکنم؛ غرقشدن هفت کودک در استخر پارک شهر، سقوط چندین هواپیما و هلیکوپتر، چند دفعه کشتهشدن دانشآموزان و دانشجویان المپیادی سوار بر کامیون، کشتهشدن چند نفر بر اثر انفجار دینامیت بههنگام تهیه فیلم، برخورد قطار باری با تانکر سوختی، برخورد دو قطار با هم و کشتهشدن عدهای زیاد، حوادث زیاد مرتبط با پروژههای پل و زیرگذرسازی، و تصادفات بیش از اندازه رانندگی و مرگومیر ناشی از آنها… تکرار پیدرپی این حوادث دال بر این است که در جامعه و اقتصاد ما استاندارد معنایی ندارد. نه از سازوکارهای پیشگیری حوادث نشانی هست و نه از سازوکارهای امدادرسانی بهموقع. نبود این سازوکارها یا استانداردایز نبودن جامعه و اقتصاد، مشکلی است مرتبط با ضعفهای مدیریتی، چه در سطح کلان و شهری و بخشی و چه در سطح بنگاهی. ضعفهایی که تا باقی است، بروز چنین حوادثی را به ناچار موجب میشود”.
… این حادثه اولین آن نیست و آخرین آن نیز نخواهد بود.
عکس زیر هر چند مربوط به سال ها پیش است، به خوبی نشان دهندهی مدیریت پیشامدرن در عصر فضاپیما وهماپیماست. مدیریتی که در حوزه های مختلف مسبب بروز بیش از اندازه ی سوانح و حوادثی از این دست و افزایش بیش از اندازه ی نااطمینانی به آینده شده است. داستان همچنان ادامه دارد.