«معلوم نیست وقتی دارید از این تونل رد میشوید، چه چیزی در انتظارتان است. شاید یک پری از توی تاریکی بیرون بیاد یا هر موجود دیگری، من نمیدانم، خودتان باید بروید و ببینید.»
به گزارش رتبه آنلاین از ایسنا، روزنامه ایران نوشت: بچهها از این تعریف خانم مربی ذوق میکنند. توی قیافهشان اثر هیجان را میشود دید. وارد تونل میشوند. پشت سرشان پا به تونل باریک و تاریک میگذارم که سقفش برای یک آدم بزرگ کمی کوتاه است؛ تعجبی هم ندارد، اینجا موزه مخصوص کودکان است. قدیمیترین و تنها موزه تخصصی کودک در ایران؛ یک ساختمان مدور در خیابان پیروزی تهران که معماریاش متفاوت از ساختمانهای بلند اطراف است. مردم با سبدهای خرید از میدان ترهبار کنار موزه که با دیواری کوتاه و کاهگلی از خیابان جدا شده، بیرون میآیند و منظرهای که ایجاد میشود، هیچ شباهتی به یک مکان فرهنگی و تفریحی برای کودکان ندارد. یک تابلوی کوچک با عنوان «موزه تاریخ» تنها چیزی است که به شما میگوید اینجا موزهای قرار دارد. به قول ویدا ملکی، مدیر موزه، هیچ وقت نمیشود جوریآدرس موزه را داد که پیدا کنند اما وقتی میگویم همان که سر خیابانش نانوایی بربری است، همه میفهمند کجاست.
قدمت ساختمان موزه تاریخ کانون پرورشی کودکان و نوجوانان، به ۵۰ سال پیش برمیگردد اما از سال ۱۳۶۵ این مکان به عنوان موزه تخصصی کودکان مورد استفاده قرار گرفته است؛ موزهای برای آشنایی با تاریخ. «بچهها تاریخ را دوست دارند اما نه به آن شکل خشک. تاریخ را باید رنگی به بچهها نشان داد، پر از رنگ و جذابیت. برای همین هم هست که اینجا سعی میکنم برای بچهها هیجان و جذابیت ایجاد کنم. مثل همان شوخی که با بچهها میکنم وقتی که دارند از تونل زمان رد میشوند. بچهها هم منتظرند یک موجود عجیب از توی تونل دربیاید و همین برایشان هیجان انگیز است.»
ویدا ملکی مدیر موزه این را میگوید. وقتی بچهها از تونل پیچ در پیچ و تاریک زمان رد میشوند، او در سالنی منتظرشان است. بچهها ذوق زده میشوند از اینکه خانم مربی که قبل از وارد شدن به تونل او را دیدهاند، چطور سر از سالن انتهای تونل درآورده است. این هم از جذابیتهای معماری موزه است.
«موزه کودک باید ویژگیهای خاصی داشته باشد. بچهها به موزههای مخصوص بزرگسالان هم میروند، اما خاصیت کودک این است که دلش میخواهد به اشیا دست بزند و آنها را لمس کند که چنین امکانی در موزهها وجود ندارد. در موزه کودک همه چیز مُلاژ است، یعنی از روی نمونه اصلی ساخته شده. مثلاً تمام این کوزهها و ظروف تاریخی که اینجا میبینید، ساخته شده برای اینکه بچهها هر وقت دلشان خواست، آن را بردارند و لمس کنند.»
بچهها در موزه با پیدایش انسان و مسائلی مثل اختراع خط آشنا میشوند و درباره سلسلههای تاریخی مطالبی یاد میگیرند. آنها در سالن نمایش، نقشهایی را برعهده میگیرند و تئاتر تاریخی اجرا میکنند که برایشان سرگرم کننده و جذاب است. موزه یک اتاق کره هم دارد که شکلگیری زمین و تقسیمات کشورها را به بچهها نشان میدهد. تمام اینها در فضای ۶۰۰ متر مربعی موزه قرار دارد؛ کل ساختمان به اضافه حیاط باریک و کوچکی که انتهایش به کارگاه سفالگری ختم میشود. این، تمام امکاناتی است که برای موزه کودکان در نظر گرفته شده، حال آنکه یکی از ویژگیهای شهر دوستدار کودک این است که ارتباط نزدیک بین کودکان و فضاهای فرهنگی و تاریخی در آن برقرار باشد. البته که تهران را نمیتوان شهری دوستدار کودک نامید با وجود آنکه حدود یک هشتم جمعیت آن را کودکان تشکیل میدهند.
چند سال پیش بود که مصوبهای تحت عنوان «تهران شهر دوستدار کودک» در شورای شهر تهران مطرح شد و قرار بر این شد که تعدادی از اعضای شورا به عنوان ناظر این مصوبه فعالیت کنند. با وجود این، هنوز فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته و تهران همچنان شهری است که کودکان را دوست ندارد. گرچه علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران چندی پیش در این باره عنوان کرد که این مصوبه با جدیت بیشتری پیگیری میشود و ما در شهر رویدادهایی را در حوزه کودکان تعریف خواهیم کرد. به گفته او باید پاتوقهایی را به طور مشخص به عنوان محل بازی کودکان در محلات شهر طراحی کنیم و همچنین در بحث مبلمان شهری که مورد توجه شهرداری است به طور مشخص با رویکرد شهر دوستدار کودک به این موضوع بپردازیم.
اما موزه کودک باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا بتوانیم آن را فضایی استاندارد برای آموزش و تفریح کودکان بدانیم؟ محمدرضا سلطانی، کارشناس کودک در این باره در گفتوگو با «ایران» چنین میگوید: «در کل محیطی که برای کودکان طراحی میشود باید چند خصوصیت داشته باشد. اول اینکه دارای فضاهای طبیعی باشد و عناصر طبیعی مثل درخت و موجودات زنده در آن پیشبینی شده باشد و این مسأله یک اصل است. همچنین موزه یا هر مکان دیگر مخصوص کودکان باید فضاهای باز و گستردهای باشد که کودکان بتوانند در آن بدوند. شاید از نظر ما چنینمسألههایی غیرضروری به نظر برسد اما اینکه کودکان بتوانند انرژیشان را تخلیه کنند، در تدارک چنین فضاهایی مهم و ضروری است.
بچهها باید در فضای موزه امکان این را داشته باشند که به راحتی همدیگر را ملاقات کنند و باهم ارتباط بگیرند. همچنین باید فضایی برای ماجراجویی آنها وجود داشته باشد، فضایی که قدرت تخیلشان را تقویت کند. بچهها همچنین عاشق فضاهای مخفی هستند. آنها نیاز دارند در چنین فضاهایی، استقلال شخصیشان را رشد دهند. نکته مهم دیگری هم که باید به آن توجه داشت این است که بازی برای کودک اهمیت زیادی دارد، بنابراین هر فضایی که برای کودک در نظر گرفته میشود، باید دارای ساختارهای بازی باشد، یعنی زمین بازی داشته باشد.»
مسأله اصلی در ساخت خیلی از فضاهای مخصوص کودکان این است که به معماری مخصوص برای کودکان توجه خاصی نمیشود. روشنک اصلانلو، کارشناس معماری که سابقه همکاری در ساخت مکانهای تخصصی کودک را در اروپا دارد در این باره میگوید: «امروز کودک از سنتهای گذشته رها شده است و به همین دلیل هم خیلی راحتتر از بزرگسالان میتواند با معماری جسورانه در شهرسازی ارتباط برقرار کند و این نکته دست معماران را برای کار در زمینه کودک بازتر میکند. میشود نوآوری کرد و از المانهای جذاب برای کودکان الهام گرفت. در واقع از خود کودک در ساخت برای کودک بهره برد. در مراحل ساخت از کودکان سوال پرسید و به این نتیجه رسید که آیا کودک با فضا ارتباط برقرار میکند و با آن راحت است یا نه؟ معمارانی که برای فضاهای مخصوص کودک طراحی میکنند باید به اطلاعات خود در زمینههای دیگر مربوط به کودک اضافه کنند، مثلاً با جامعه شناسان، روانشناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت در تعامل باشند تا به شناخت بهتری از مسائل کودکان برسند. اینجا معمار خودش مثل یک مربی عمل میکند و تأثیر کارش تا مدتها باقی خواهد ماند.»
موزهداری برای کودکان در بسیاری کشورها به صورت تخصصی دنبال میشود. انگلیس و آمریکا از جمله کشورهایی هستند که موزههای تخصصی کودک در آنها فعالیت دارند، موزههایی که دارای مشخصات لازم برای استفاده کودکان است.
تجربه موزهگردی به هر حال برای کودکان میتواند جذاب باشد، حتی بسیاری از موزههایی که صرفاً موزه تخصصی کودک نیست، فضایی جذاب برای کودکان به وجود میآورد البته به شرطی که بعضی نکات در آن در نظر گرفته شود.
آیا ما موزهای داریم که در آن راهنمای مخصوص کودکان مستقر باشد؟ آیا در موزهها امکان این وجود دارد که مفاهیمی بهوسیله بازی یا سرگرمی به کودکان آموزش داده شود یا اصلاً یک سوال سادهتر؛ آیا فضای موزهها به لحاظ معماری برای کودکان ایمن است؟ البته که فضاهای فرهنگی برای گروههای مختلف از جمله کودکان و معلولان چندان مناسب سازی نشده و این یعنی شهری که تنها بزرگسالان، آن هم بزرگسالان سالم را دوست دارد.»