در خواست اطرافیان احمدی نژاد در روزهای اخیر مبنی بر تقاضای صدور مجور تجمع اعتراضی در کانال های منتسب به ایشان دست به دست می شود که ریاست جمهور محبوبشان، در طول 8 سالی که بر صندلی ریاست جمهوری تکیه زده بود یکبار هم مجوزی با این عنوان برای منتقدان عملکردش صادر نکرد.
در روزهای پایانی ریاست جمهوری احمدی نژاد که فعالان حوزه سیاست در بزم رفتن وی به دنبال نفر اصلح برای انتخابات ریاست جمهوری بودند، مطلبی را به چاپ رساندم که پایان احمدی نژاد خطرناک تر از آغاز و شروع حضورش در عرصه سیاست است. چرا که بعد از پایان دوره ریاست جمهوری وی، تازه ابتدای چالش با فردی بود که علاقه داشت در دید همگان از منتقد تا طرفدارانش باشد و بعنوان کانون توجه رسانه ها از وی یاد شود.
احمدی نژاد مدل 84 که با حمایت سالیان قبل اصولگرایان شورای شهر تهران توانسته بود عنوان شهردار کلان شهری مثل تهران را داشته باشد، می دانست چطور برای مردم سخنرانی کند و چگونه تبلیغات خود را ساده به نگاره تصویر در آورد تا تاثیری در نگاه مردمی داشته باشد که برایشان در آن ایام گفتگوی تمدن فرقی با دیدار نخست وزیر کشور اروپایی نداشت.
احمدی نژاد که در زمان تصدی پست شهرداری تهران با پوشیدن لباس رفتگران، حضوردربین ایشان جهت صرف صبحانه را مهمترین کار برای یک شهردار، می دانست بدون شک توان مدیریت افکار عمومی را در سطح وسیع تر، در آن زمان سیاسی داشت . کافی بود برای سفرهای استانی کنار روستائیان کشور بنشیند و نان و ماست بخورد ، روی تکه فرشی بخوابد و بی آنکه بداند تصویرش منتشر شد و گروهی دیگر در شهرهای بزرگ از انقلابی بودن وی حرف به میان آورند و او نیز از دغدغه های خود برای مردمی بگوید که چند سال بعد برایشان بجای سخنرانی، کیسه های سیب زمینی بهترین جایگزین بود.
احمدی نژاد در طول 4 سال نخست حضورش در قدرت آنچنان شوق دیده شدن داشت که با هاله ای نور از نیویورک آمد و در سخنرانی مسجد محل زندگی اش از تولید انرژی هسته ای توسط دختر بچه ای در منزل خود را رونمایی نمود.
وی آنقدر علاقه مند دیده شدن بود که در مصاحبه های زنده خود یادگارهایی گذاشته است که این ایام بعد از رفتنش هم نامش را زنده نگاه دارد و آنچنان اشتیاق داشت که ضرب و تقسیم ساده قبل از مصاحبه های خود را نیز به انجام نمی رساند و یارانه پرداختی را بعد از 15 سال که 8 میلیون 100 هزارتومان را، 60 تا 80 میلیون تومان می دانست.
احمدی نژاد که این روزها در لباس اپوزیسیون منتقد درصدد دیده شدن است نه چیز دیگر، برایش فرقی ندارد قوه قضائیه را تخریب کند یا قوه مجریه را، قوه مقننه را فاسد بداند یا ارگانی دیگر را ، او تنها یک خواسته دارد که باشد، که دیده شود که به او اهمیت داده شود.
احمدی نژاد به خوبی خود می داند آیا توانایی اداره یک کشور را داشته یا نداشته، چقدر از صحبت هایش برای مردم و مسوولان داخل کشور از روی علم بوده یا احساس اما بدون شک این موضوع را خوب می داند که برای عرصه قدرت در ایران تمام شده است و تلاش هایش را می توان خلاف جریان آب شنا کردن دانست و البته دیده شدن.
با بررسی رفتارهای چند سال گذشته احمدی نژاد بسیار راحت می توان حدس زد احمدی نژاد با این میزان از علاقه جهت دیده شدن هیچگاه راضی به ترک عرصه قدرت و توجه نمی شود و این یعنی همان زنگ خطری که در پایان دوره اش برای ایران به صدا درآمده بود و خطر پایان دوران احمدی نژاد بیش از آغاز است. چراکه این بار احمدی نژاد نه مسندی دارد نه قدرتی، پس می تواند بی محابا تر از قبل سخن می گوید و تهمت می زند و توهین می کند .
دوران احمدی نژاد را که با ادبیات بگم بگم، در تبلیغات انتخابات ، نمایش فیلمی غیر مرتبط در رسمی ترین مرجع قانون گذاری کشور بیاد می آوریم باید بدانیم وی هیچ کس را جز خود حق و اطرافیانش را محق نمی داند پس می بایست با رفتاری دقیق به مقابله با هجمه های گاه و بیگاه وی پرداخت.
اینکه فردی بعد از 8 سال هنوز علاقه مند دیده شدن است، می توان به دلایل همچون همراهی در بست نشینی اطرافیان محکوم امروز خود، توهین به ریاست قوه های قضائیه و مقننه ، تولید محتواهای تصویری که بمانند 8 سال دوره ریاستش با تیترهای زرد رنگ دست به دست می شود را جدی گرفت، احمدی نژاد مسوولی است که نه تنها باید جدی اش گرفت که باید مواظبش بود تا بمانند خردسالی شیشه ای را نشکند، به دیگران آسیب نرساند و دست در دستان غریبه به خانه ای دیگر نرود.
احمدی نژاد را می بایست دوره ای بدانیم که همگان به تمام شدنش فکر می کنند، اما بی خبرند که این شروعی است برای پایان یک دیده شدن تازه، دیده شدنی با جایگاه جدید از نوع اپوزیسیون که گویی او تا امروز هیچ سمتی در این کشور نداشته است.
به هر حال احمدی نژاد را گروهی سیاسی آفریده است که امروز سکوت را بر اقرار اشتباه ترجیح داده ، اما این فرزند اصولگرایی امروز هم شیشه خانه اصلاح طلبان را می شکند و هم اصولگرایان را، وی دیگر امیدی به حضور ندارد مگر در صفحات مجازی این روزهایمان که برای برخی ها خاطرات اشتباه گذشته شان است و برخی دیگر طنزی که ادامه دارد.
احمدی نژاد این روزها بازخورد رفتارش را در بازدیدهایش از خانواده معظم شهدا و جوانان این کشور می بیند اما گویی هنوز بمانند 4 سال دوم قدرتش هیچ چیز برایش مهم نیست. آری احمدی نژاد را آوردند و نمی توانند ببرد.
منبع : خبرآنلاین