هرچند قرار نیست نفت یک شبه از معادلات اقتصادی جهان حذف شود، اما امروز به وضوح اهمیت دهههای پیشین خود را از دست داده و قیمتش کاهش محسوسی را تجربه کرده است.
به گزارش رتبه آنلاین از سلام نو، از اواخر دهه ۴۰ شمسی تا همین چند سال پیش و اوایل دهه ۹۰ شمسی را بیتردید میتوان دوران طلایی دولتهای نفتی خاورمیانه از جمله ایران دانست. به لطف پول نفت بود که محمدرضا پهلوی تکنوکراتها را کنار زد، رفاه طبقه شهری را یک شبه چند برابر کرد و تسلیحات جنگی مدرن خرید. به لطف همان دلارهای نفتی ایران بعد از جنگ سازندگی کرد و به لطف قیمت افسانهای نفت توانست برای تحریمهای دوران باراک اوباما اندوختهای کم نظیر داشته باشد.
این وضع برای دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس و خاورمیانه هم صادق بود. به لطف دلارهای نفتی بود که امارات متحده عربی توانست چنین رشد کم نظیری را در میان شنزارها داشته باشد و عربستان به جز رفاه برای مردمش به فکر مداخلات نظامی جدی هم باشد. همین دلارهای نفتی بود که خاورمیانه را به جذابترین بازار فروش سلاح دنیا برای تمام دنیا تبدیل کرد.
حالا اما به نظر میرسد به لطف کاهش محسوس قیمت نفت و البته کرونا، وضعیت دولتهای نفتی بیش از پیش تغییر کرده و آنها باید بیش از قبل به فکر اصلاح اقتصاد خود و کاهش اتکا به نفت باشند. ایران و عربستان تفاوتی ندارد؛ هر بار که قیمت نفت کاهش مییافت دولتهای نفتی از لزوم کاهش وابستگی به نفت و مستقل شدن بودجه از نفت میگفتند اما با اوج گیری دوباره قیمت آش همان آش و کاسه همان کاسه میشد.
از زمان دولت هاشمی رفسنجانی به جز بحث خصوصی سازی، کاهش وابستگی به نفت در بودجه نیز از شعارهای همیشگی دولتها بود، شعاری که عملا هیچ گاه رنگ واقعیت نگرفت. نمونه بارز آن نیز دولت محمود احمدینژاد است. در دولت محمد خاتمی گامهایی کوتاه ولی مهم درباره کاهش وابستگی بودجه به نفت برداشته شد ولی قیمت افسانهای نفت باعث سرمستی دولتیان و بودجه نویسان دوران احمدینژاد شد.
قیمت افسانهای نفت نه تنها باعث واردات بیحساب و کتاب کالاهای غیرضروری به کشور شد بلکه باعث شد تا بیشترین تعداد پروژههای عمرانی با کمترین حساب و کتابی کلید بخورند که بسیاری از آنها هنوز به بهره برداری نرسیدند. در همان دوران و با آغاز تحریمهای جهان علیه ایران سخن از بودجه بدون نفت گفته شد اما در نهایت با لغو تحریمها در دولت روحانی یک بار دیگر ثابت شد دولت نفتی حتی به لطف حذف تحریم هم نمیتواند از نفت مستقل شود.
حالا اما شرایط در حال تغییر کردن است. هرچند قرار نیست نفت یک شبه از معادلات اقتصادی جهان حذف شود، اما امروز به وضوح اهمیت دهههای پیشین خود را از دست داده و قیمتش کاهش محسوسی را تجربه کرده است. به عنوان نمونه کاهش تقاضای نفت باعث شد تا نفت برنت در سال ۲۰۲۰ به ۲۱ دلار در هر بشکه برسد. با یافتن واکسن کرونا شاید این قیمت به ۵۰ دلار هم برسد اما چشم انداز روشن همیشگی برای کشورهای نفتی وجود ندارد.
هرچند در تیتر نخست اخبار به چشم نمیآید ولی کشورهای خاورمیانه ضرر بسیاری را از کاهش ارزش نفت کردهاند. تنها در یک نمونه عربستان ضرر هنگفتی از وضعیت فعلی کرده و نه تنها قیمت برخی از کمکهای مالی به شهروندان خود را قطع کرده بلکه مالیات بر ارزش افزوده را نیز سه برابر کرده تا نشان دهد این همسایه ماجراجوی ایران با وجود تمام اصلاحات اقتصادی ولیعهدش و تلاش برای حرکت به سمت اقتصادی تازه باز هم به نفت وابسته است.
نمونهای دیگر از این وابستگی را میتوان در نسبت اقتصاد عربستان و آرامکو دید، شرکتی که حمله چند پهپاد به آن توانست استرس شدیدی را به اقتصاد عربستان وارد کند.
اما آیا تمام این عوامل باعث میشود تا کشورهای نفتی خاورمیانه به فکر اصلاح اقتصاد بیافتند؟ پاسخ این سوال تقریبا منفی است. با فروکش کردن کرونا بازار به تعادل میرسد و بسیاری از کشورها باز هم اصلاح اقتصادی را فراموش میکنند، به خصوص کشورهایی مثل عراق که اساسا بیش از اصلاح اقتصادی در پی نجات از بحران اقتصادی هستند.
ایران هم هرچند این روزها به درستی از کاهش وابستگی بودجهاش به نفت میگوید ولی در صورت بازگشت جو بایدن به برجام و مهیا شدن امکان رسمی فروش نفت به نظر میرسد به سرعت شیر نفت را به روی بودجه باز کند تا مردم را از زیر فشار رها کند و رضایتمندی در سطح جامعه را افزایش دهد.
با این وجود اکثر مسئولین ایرانی به خوبی میدانند حتی بازگشت پول نفت به بودجه هم به تنهایی برای اقتصاد ایران کافی نیست، به ویژه با توجه به قیمت استخراج نفت در ایران که به خاطر فرسودگی تجهیزات گاها از متوسط جهانی بالاتر است. واقعیتی که مدتی است پیش روی چشم کارشناسان اقتصادی ایران قرار گرفته این است که با تحریم و بیتحریم روزهای خوش نفت فروشی به پایان رسیده و دیگر مانند دوران سازندگی یا مهرورزی نمیتوان با پشتوانه فروش نفت هر کاری در اقتصاد کرد و به فکر عواقبش نبود.
ایران، عربستان یا کویت تفاوتی ندارد، اگر مسئولین دولتهای نفتی به فکر اصلاح ساختار اقتصادی خود نباشند، در روز موعد، کاهش قیمت ساختار اقتصاد آنان را با فشار و از بیرون اصلاح میکند و هزینههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بزرگی را روی دست آنان میگذارد.