حمیده صادقی|
کارشناس ارشد بازار سرمایه|
اما نکته جالب این است که برخی فعالان بازار سرمایه در کفهای قیمتی و در روزهایی که اوج ناامیدی بورس بود، اقدام به خرید کردند و امروز اغلب آن سهامداران به سود رسیدهاند.
متاسفانه اغلب عادت کردهایم که در روزهایی که تابلوهای بورس قرمز هستند سهم خود را بفروشیم و در روزهای سبز بازار هم فقط در صف خرید سهام بایستیم. اغلب سرمایهگذاران، حاضر نیستند سهام ارزان را بخرند، چراکه معمولا چنین توجیه میکنند اگر فلان سهم خوب بود اینقدر ریزش نمیکرد، صف فروش سنگینی نداشت یا بقیه سهامداران هم سهام آن نماد را میخریدند.
اما وقتی صف خرید همان سهم، چند روز پیاپی شلوغ شود، همین سهامداران با دستپاچگی برای خرید آن اقدام میکنند و جالب اینجاست که هرچه نرخ بالاتر برود، افراد بیشتری در صف خرید همان سهم کم ارزش چند روز قبل میایستند.
برای درک بهتر این موضوع میتوان یک مثال ساده اما پرتکرار زد؛ فرض کنیم ما یک معاملهگر ملک هستیم، طبیعتا باید وقتی خانهها ارزان هستند و مشتری ندارند (صف فروش هستند) ملک موردنظر را بخریم و زمانی که همه بهدنبال خرید هستند و قیمتها رشد کرده(صف خرید شده) ملکی را که خریداری کرده بودیم بفروشیم. اما چرا اغلب افراد، برعکس عمل میکنند؟ وقتی همه در حال خرید هستند، آنها نیز میخرند و وقتی همه در صف فروش میایستند، آنها نیز میفروشند.
این رفتار که در اصطلاح رفتار «گلهای» نامیده میشود واکنشی احساسی نسبت به تحولات مقطعی و گذرا در بازارهای مختلف است که همیشه باعث زیان فعالان بازار و معاملهگران خواهد شد. نمونه بارز این نوع واکنشهای نادرست و هیجانی بحث قدرت خریدار و فروشنده در بورس است. افراد غیرحرفهای، اغلب سهامی را خریداری میکنند که رشد خودش را کرده و حالا انتظار آن میرود که ارزشش رو به افول بگذارد.
دلیل آن هم این است که نه بر مبنای «تحلیل»، بلکه تحتتاثیر «تبلیغ» خرید کردهاند. سهمی که در پیجها، کانالها و اخبار تبلیغ میشود، اغلب سهامی است که در حال کشیدن نفسهای آخر است و این دست سهامداران با خرید سهم این نمادها در حقیقت آخرین قطرههای خون را به آن سهم تزریق میکنند. توصیهای که در این زمینه میتوان به سهامداران داشت این است که در روزهای منفی بازار ترسو و در مقاطع مثبت دستپاچه و طمعکار نباشند. به محض اینکه بازار سبز شد، بدون در نظر گرفتن پیامدها بهدنبال سیگنال نباشند و تا منفی شد هم بدون درنگ در صف فروش نایستند.
بهجای رفتاری چنین احساسی بهتر است با مطالعه و مشاهده بیشتر معاملهگری را درک کنند و تمام تمرکز خود را روی این موضوع بگذارند که چه چیز را میخرند یا چه چیزی میفروشند! سهامداران باید توجه داشته باشند که این نوع واکنشها که از ناآگاهی و ناآشنا بودن افراد نسبت به ذات بازار نشات میگیرد، دشمن الگوهای معاملاتی اصولی و آزمون پس داده در بورس است. یعنی با این نوع رفتار سهامداران پیش از هرکسی به سبد پرتفوی خودشان ضربه میزنند. بهترین و کمهزینهترین راهحل این معضل نیز بالا بردن سطح آگاهی فعالان بازار نسبت به بازارهای مالی خصوصا بازار سهام است، چراکه اگر معامله گران بتوانند سازوکار بورس را بشناسند دیگر دست به خرید و یا فروشهای کور و فاجعه بار نخواهند زد.
در این صورت است که حتی کلیت بازار هم از افزایش سطح آگاهی سهامداران بهره خواهد برد و میتواند روند رو به رشد بسیار خوبی را نیز در پیش بگیرد؛ موضوعی که بورس تهران این روزها شدیدا به آن نیازمند است و باید برای هموار شدن مسیر آموزش تمهیداتی اندیشید که بازار تا به این حد درگیر احساسات کاذب ناشی از انتشار اخبار نشود.