تصويرگر: شيما زارعي
چندپسر بچه با هم در كوچه بازي ميكردند،
ناگهان زنی از دور آمد و يكي را از آن میان صدا کرد و در گوش او چيزي گفت.
بعد از آنکه زن رفت
همبازی های آن پسرك دورش جمع شدند و اصرار كردند تا او بگويد كه زن چه چيزي به او گفته است!
پسر از آنها پرسید :
شما میتوانید یك راز را پیش خودتان نگهدارید ؟
همه با صدای بلند فریاد زدند :بله
پسر گفت :
من هم همینطور .