«به نظر میرسد که یک ساعت بیولوژیکی وجود دارد که طول عمر انسان را تا حدود ۱۲۰ سالگی تنظیم کرده است و ما برای زنده ماندن بیش از این مدت برنامهریزی نشدهایم.»
به گزارش رتبه آنلاین از ایسنا، فرادید نوشت: «یک دانشمند هشدار داد که افزایش طول عمر انسانها خطر تبدیل کردن هزاران نفر به زامبیهای متحرک را به دنبال خواهد داشت، زیرا دانشمندان هنوز به پیدا کردن راه حلی برای درمان فراموشی و از دست رفتن سلولهای مغزی حتی نزدیک هم نشدهاند. آزمایشگاهها در سراسر جهان تلاش میکنند علل پیری را از بین ببرند و اخیراً در زمینه فهم چرایی پیر شدن و مرگ سلولها و چگونگی متوقف کردن این روند، به موفقیتهای چشمگیری دستیافتهاند.
به همین ترتیب، دست یافتن به درمان بیماریهایی مثل سرطان و پیشرفتهایی در زمینه واکسیناسیون و تغذیه به معنی آن است که بشر در سراسر جهان طولانیتر از هر زمان دیگری در تاریخ خود زندگی میکند.
پیرترین فردی که تا کنون در زمین زیسته است، زنی فرانسوی به نام جین کالمن است که در سن ۱۲۲ سالگی از دنیا رفت.
اکنون دانشمندان بر این باورند که انسانها حداکثر تا سن ۱۲۰ سالگی میتوانند زنده بمانند، مگر آن که پرهیز رژیمی بسیار سفت و سختی را آغاز کنند که شانس زنده ماندن را تا ۱۸۰ سالگی افزایش میدهد.
اما Mauro Giacca استاد علوم قلب و عروق از کالج کینگز لندن، میگوید زنده نگه داشتن بدن برای مدت طولانیتر (بیش از ۱۲۰ سالگی) فایدهای ندارد، مگر آن که به دانش چگونگی مبارزه با از بین رفتن سلولهای عصبی و تولید سلولهای جدید مغزی دست پیدا کنیم.
او خطاب به سمپوزیومی که در مؤسسه The Francis Crick در لندن برگزار شد، گفت: «چرا ما پیر میشویم؟ پاسخ کوتاه این سوال این است که هنوز نمیدانیم. بیش از ۳۰ نظریه دربارهی چرایی پیر شدن انسانها وجود دارد. احتمالاً مجموعهای از علل باعث پیری انسان میشود.»
وی افزود: «اگر در جهانی میزیستیم که همه در برابر بیماریها واکسینه بودند و هیچ نوع بیماریای وجود نداشت، آیا میتوانستیم تا ابد زنده بمانیم؟ قطعاً نه. به نظر میرسد که یک ساعت بیولوژیکی وجود دارد که طول عمر انسان را تا حدود ۱۲۰ سالگی تنظیم کرده است و ما برای زنده ماندن بیش از این مدت برنامهریزی نشدهایم.»
او هشدار داد: «با افزایش طول عمر انسان، بدون در نظر گرفتن مرگ سلولهای مغزی در اثر افزایش سن، ما بدنهایی سالم خواهیم داشت اما مغزهایمان به درستی عمل نمیکنند.»
اگر چه در سراسر جهان هزینههای زیادی صرف متوقف یا معکوس کردن روند فراموشی میشود اما هنوز هیچ درمان قطعیای برای این بیماری وجود ندارد و بسیاری از شرکتهای دارویی دیگر در این زمینه فعالیت نمیکنند، زیرا حتی پیشرفت نسبی هم در این زمینه نداشتهاند.
جستوجو برای یافتن «جام مقدس» جوانی یا به اصطلاح آب حیات در سراسر تاریخ بشریت وجود داشته است اما دانشمندان درباره علل پیری و کارهایی که میتوان دربارهی آن انجام داد، به دو دسته تقسیم میشوند.
یکی از نظریههایی که به چرایی پیر شدن انسانها میپردازد «نظریه رادیکالهای آزاد» است. بر اساس این نظریه همان طور که میتوکندری اکسیژن را به عنوان سوخت میسوزاند، ترکیبات بیثباتی را نیز آزاد میکند که این ترکیبات به تمام بدن هجوم برده و مولکولها و پروتئینهای مهم را از بین میبرند.
علی رغم ادعاهای بسیار درباره نقش آنتیاکسیدانها در پیشگیری از پیری، هنوز هیچ مطالعهای ثابت نکرده که این ترکیبات واقعاً تفاوتی در روند پیری افراد ایجاد میکنند.
پیری همچنین میتواند به علت عارضه پیری senescence رخ دهد که زمانی است که سلولها خاموش میشوند و دیگر قادر به تکثیر نیستند اما هنوز زندهاند، برای همین توسط سیستم دفع مواد زائد در بدن، پاکسازی نمیشوند.
پیر شدن همچنین میتواند بهایی باشد که ما برای سرکوب تومورها پرداخت میکنیم. برخی دانشمندان بر این باورند که کشتن این سلولها قبل از آن که شانس سرطانی شدن پیدا کنند، ما را پیر میکند.
تنها روش اثبات شده برای پیشگیری از پیری محدود کردن مصرف کالری به حدود دو – سوم مصرف معمول است که در حیوانات نتایج موفقیتآمیزی داشته و طول عمر آنها را تا ۵۰ درصد افزایش داده است. در مورد انسانها به این معنی است که میتوانند تا ۱۸۰ سالگی عمر کنند. اما پرفسور Giacca معتقد است: «با این که افراد زیادی این نوع رژیم را رعایت میکنند اما هنوز هم کار سختی است. مغز ما غذا را جستوجو میکند و تا جایی که میتواند میخورد. هیچ کس هنوز نمیداند چرا برخی حیوانات از برخی دیگر بیشتر عمر میکنند. یک نظریه میگوید که حیوانات بزرگتر بیشتر عمر میکنند اما چنین چیزی همیشه صادق نیست و ما هنوز نمیدانیم چرا این اتفاق میافتد. اما چیزی که میدانیم این است که هر روز ۸۰ هزار سلول مغزی را از دست میدهیم و هنوز هیچ راهی برای بازتولید این سلولها نداریم. بنابراین فردی که به سن ۸۰ یا ۹۰ سالگی میرسد در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از مغزش را از دست داده است، به همین علت است که حرکاتش کند میشود و کندتر فکر میکند و همه اینها پیش از گرفتار شدن به بیماری آلزایمر است که افزایش سرعت تخریب سلولهای عصبی است. بنابراین اگر این مشکلات حل نشود و انسان طول عمر طولانیتری به دست آورد، قلب سالم اما مغزی تهی خواهد داشت.»