چوب لای چرخ صادرکنندگان گذاشته نشود
اگر اجازه صدور فولاد به خارج از کشور داده شود ارزآوری این صنعت به داخل کشور باز میگردد
فولادی که از دل کورههای سرخ شکل میگیرد باید تمام نامدیریتها و کجاندیشیها را دل خود آب کند تا فولادی آبدیده روانه بازار شود که حتی نگاه تلخ مدیریتی نتواند کمر فولاد را خم کند.
در شرایطی که اوضاع فولادسازان تا نیمه نخست سال جاری فوقالعاده بوده اما مشکلات داخلی و مدیریت غیرفنی دامن فولادیها را گرفت و بسیار آسان سدی در مقابل صادرات این شرکتها زده شد تا بازارهای صادراتی که به سختی جذب شده بودند، به آسانی از کف بروند.
صادرات محصولات فولادی در ۶ ماهه نخست سالجاری به لحاظ حجمی و ارزش دلاری، نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش داشته و در طی این مدت ۴.۵ میلیون تن محصولات فولادی از کشور صادر شد اما با توجه به تشدید تحریمها حجم صادرات در نیمه دوم سال کاهش یافته و به نظر میرسد تا پایان سال بتوان حداکثر ۷ میلیون تن محصول فولادی صادر کرد؛ در حالی که اگر تحریم ها نبود شاید امکان صادرات تا ۱۲ میلیون تن وجود داشت. سال گذشته، تقریبا ۲۳ میلیون تن محصولات فولادی در کشور تولید شده که ۱۳.۵ میلیون تن از آن در بازار داخل عرضه شده و حجم کل صادرات هم حدود ۹.۵ میلیون تن بوده است.
در همین خصوص با سیدرضا شهرستانی عضو هیات مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد گفتوگویی در خصوص 40سال تولید فولاد و فراز و نشیبهای این صنعت نشستهایم که به شرح زیر است:
ارزیابی از وضعیت فولاد طی 40 سال گذشته و با شروع انقلاب اسلامی داشته باشیم؟
در ابتدای انقلاب برنامهای برای افزایش ظرفیت فولاد در کشور وجود نداشت و مس، فولاد و دیگر کامودیتیها تحت همان برنامه به تولید میپرداختند اما به خاطر انقلاب و سپس جنگ، یک وقفه چند ساله در این صنعت رخ داد اما پروژههای فولادی باردیگر آغاز و با راهاندازی مجدد این صنعت، مسیر فولادیها در اقتصاد پس از انقلاب آغاز شد؛ اما در همان سالهای ابتدایی انقلاب قرار بود فولاد مبارکه در کنار بنادر و آبهای آزاد احداث شود اما به خاطر جنگ این احساس پیش آمد که احتمالا عراق آنجا را هدف قرار میدهد اما فولاد مبارکه را به اصفهان آوردند که یک اشتباه بود؛ فولاد مبارکه باید در بندر میماند نه اینکه در شهری از ایران دو قطب فولادساز مانند ذوبآهن و فولاد مبارکه شکل بگیرد که مشکل آب در آن وجود دارد.
با اتفاقاتی که در این سالها افتاده تولید فولاد به 25 میلیون تن رسیده و هماکنون رتبه دهم دنیا را کسب کردهایم و چشمانداز در سال 1404، 55میلیون تن در سال رسیده ولی به علت تحریمها معلوم نیست که برنامه افزایش ظرفیت را ادامه دهیم ؛ اما میتوان از لحاظ رنج کیفیت، با افزایش سطح کیفی مواجه شویم اما متاسفانه هنوز در بحث کیفیت به صورت جدی توان حوزه فولادی به کار گرفته نشده است.
بهترین نوع فولاد، در فولاد مبارکه تولید میشود که به اروپا صادر میشد ولی کشورهایی هستند که کیفیت برایشان مورد ملاک نیست و در واقع شکل فولاد تنها از لحاظ آنالیز و مشکلات استقامتی داشته باشد ولذا ما در انجمن فولاد دنبال استاندارد کردن حتی شمشهای تولیدی گام برداشتهایم؛ مساله استاندارد نهایی نیاز بازار بوده اما مهم مواد اولیه بوده که باید استاندارد باشد تا در نهایت بتواند موفق به اخذ استاندارد نهایی باشد بنابراین باید این چالش را برطرف سازیم.
خودکفایی در این صنعت چگونه رخ داد؟
از لحاظ خودکفایی به خاطر تحریمهایی که صورت گرفته قادر به ساختن بسیاری از نیازهای صنعت، قطعات یدکی و حتی ساختن بعضی از خطها و داخلی و بومیسازی آنها بودهایم که اینها نکات مثبتی بود که در این صنعت رخ داده است.
حدود 10 سال پیش ایران بزرگترین و دومینواردکننده دنیا با حدود 10 میلیونتن واردات بوده اما الان به صادرکننده تبدیل شدهایم؛ ولذا به خاطر تحریمها به نظر میآید که 12 میلیون تن بیشتر مصرف داخلی نباشد و برای 13میلیون تن باید برنامهریزی صادرات داشته باشد اما متاسفانه به خاطر صادرات و تحریمها معضلی به وجود آمده است.
معضلات این صنعت را میگویید؟
مشتریان خارجی در چنین شرایطی سوءاستفاده کرده و میخواهند محصول فولادی را ارزانتر خریداری کرده اما مشکل دیگر طرف ایرانی، انتقال پول، انتقال جنس و بیمهکردن کشتیها نیز بوده ولی متاسفانه از طرف دیگر چوب لای چرخ گذاشتنهای داخلی و نبوده هیچ هماهنگی بین وزارت صمت با بانک مرکزی و گمرکات و اینکه و هرکدام یک حرف می زنند، دود این ناهماهنگیها به چشم صادرکننده می رود و الان هم شاهد این موضوع هستیم که هرلحظه عرصه برای صادرات تنگتر می شود.
از سوی دیگر، بازار داخل برای مواجه با حجم بالایی از فولاد اگر قرار بگیرد، چون عرضه بیش از تقاضا خواهد بود شاهد ضرروزیان کلانی خواهند بود؛ به نظر می آید که خیلی از شرکتها کاهش تولید دهند یا تعطیل کنند که متاسفانه این کار باعث بیکاری و نارضایتی مردم میشود.
تحلیل شما از وضعیت فعلی این صنعت به چه شکلی است؟
اگر سیاست کلی دولت، چوب لای چرخ صادرکنندگان گذاشته نشود و اجازه صدور فولاد به خارج از کشور داده شود تا اجناس فولادی به خارج صادر شود تا ارزآوری به داخل کشور بازگردد.
از طرف دیگر، باید اجازه داده شود که فولادسازان معاملات خود را داشته باشند و اینگونه نباشد که صادرات و فروش بر مبنای دستورات دولتی قرار بگیرد و یک روز ارز آزاد و روز دیگر ارز نیمایی را مبنای مبادلات کنند؛ تمام این دستورات تبدیل به معضلی شده که صادرات را مایوس میکند.
راهکار رفع این مشکلات را بیان کنید؟
مشاوره گرفتن از انجمنها و تعاونیها جو نقاط فراموش شده این صنعت بوده بخاطر آنکه انجمنها از شرایط بازار واقفاند و در زمانی که شرایط تولید، تحریم و غیره صنعت را به سمت حاشیه میبرد، باید از مدیریت دولتی فاصله گرفت و کار را به فعالان سپرد.
به نظر شما چه اقداماتی باید در این راستا صورت بگیرد؟
از نظر صادرات، باید دست تولیدکنندگان باز گذاشته شود و حمایت های تشویقی از تولیدکنندگان افزایش یابد تا حجم صادرات به هر بهانهای که شده با رشد مواجه شود به شرط آنکه ارز حاصل از آن به کشور بازگردد اما با نرخ آزاد که خود کارخانهها توانایی فروش به مشتریان را داشته باشند و از طرف دیگر نکته بعدی خود اظهارنامههایی که شرکت های خصولتی یا شرکت هایی که در بورس هستند را قبول کنند که واقعیت دارد و قیمت هایی که اعلام می کنند را ملاک بدانند نه اینکه کارشناسی میآید و قیمت بورسکالای بازار را میگیرد و با قیمت نیما تقسیم میکند؛ این قیمت یک قیمت واقعی نبوده و بالاتر از قیمت فروش صادرات تمام میشود.
مقداری بیشتر توضیح میدهید؟
مثلا اگر قیمت جنسی در بورس با قیمت 4هزار تومان فروخته شود و نیما را هم 8 هزار تومان در نظر بگیریم می شود 500 دلار. در صورتی که طرف با قیمت 4200 دلار محصول را عرضه کرده و علت آن نیز این بوده که قیمت دلار، قیمت آزاد است و دوم آنکه به خاطر تحریمها نمیتوانند به قیمت پر بازارهای بین المللی بفروشند و مجبور هستند دیسکانتهای سنگینی بابت مشتری جذب کردن و ریسکی که برای انتقال پول وجود دارد، بپردازند و بااین احتساب هزینه حمل و نقل بالاتر رفته و هزینه انتقال پول نیز نسبت به قبل بالا رفته است.
از طرف دیگر نباید از تورم غافل شد؛ دولت خیال کرد برای جلوگیری از تورم دست روی فولاد بگذارد و بعضی ازشرکت ها را مجبور کرد که با قیمت 50 درصد محصولات را بفروش برسانند که این به نفع مردم نشد فقط دلالهایی این وسط بودند که این پول به جیب آنها رفت و میلیاردها تومان از سرمایه یک کشور به دست چند نفر افتاد.
مدیریت صادرات از نیازهای بازار فولادی بوده آیا در این راستا گامی برداشته شد؟
در شرف این مورد قرار گرفتهایم که یک ستاد صادراتی برای برطرف ساختن دو معضل ایجاد شود؛
یکی از این معضلات جلوگیری از رقابت بین فولادسازان بوده تا شرکتها قیمتها را پایین نیاورند و سود آن به جیب خریدار خارجی نرود و دومین نکته، افزایش نظارتها را باید در دستور کار قرار دهیم؛ بخاطر آنکه اگر جنس صادرشده با کیفیت نباشد مسلما این ممکن منعکس شده و روی کل وجهه کشور و کل صنعت فولاد تاثیر میگذارد.