کارشناس بازار سرمایه با اشاره به دو نکته ارزشمند در چند حباب جهانی و تجربه دو سال اخیر بورس ایران، نقش اصلی رهبر اقتصادی در شرایط سخت بازار را برشمرد.
اما از اوایل ۱۹۹۰ با بروز پدیدههای خاص مانند تاثیر آخر سال، اثر عرضههای اولیه و حبابهای قیمت، این نظریهها از جانب برخی دانشمندان و نظریه پردازان علم مالی مورد تردید قرار گرفت. طی دهه اخیر دانشمندان مالی دریافتند پدیدههای روانشناختی، نقش مهمی در تعیین رفتار بازارهای مالی ایفا میکنند.
در این بین حباب قیمت، همواره ذهن کارگزاران را درگیر کرده و بهعنوان بحثبرانگیزترین عنوان در علم مالی شناخته میشود. اگرچه این پدیده در همه بازارها از جمله کالا، املاک و مستغلات، اوراق بهادار و… وجود دارد ولی نمود آن در بازار سهام بیشتر مشهود است و به دلیل اینکه طیف وسیعی از جامعه را درگیر کرده، بسیار اهمیت دارد.
دو نکته ارزشمند در چند حباب جهانی و تجربه دو سال اخیر بورس ایران
با نگاهی عمیق به حبابهای ایجاد شده در بازارهای مالی از جمله حباب اقتصادی گل لاله، حباب دریای جنوب، دورههای رونق زمین در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۸۰ بازار سهام آمریکا، سقوط بزرگ در سال ۱۹۲۹ و ماه اکتبر ۱۹۸۷، میتوان به دو مورد ارزشمند دستیافت. یکی در دنیای مالی، ریسک، پاداش و فاجعه در چرخههای نامنظمی در تمام دورهها به وقوع میپیوندند و دوم آنکه طمع ، غرور و نوسانات سازمان دهی شده،موجب وقوع دورههای رکود فراوانی شده اند.
در این میان، بازار ایران هم در دورههای متعدد درگیر چنین احساسات هیجانی و ایجاد حبابهای قیمتی همچون هجوم سرمایهگذاران برای خرید سهام از اسفند ۹۸ تا خرداد ۹۹ شده است.
یکی از دلایل مهم ایجاد حباب در بازار ایران ،ترکیب طمع ، غرور و حرکت تودهوار ناشی از عواملی مانند موج افسار گسیخته نقدینگی و احساس ترس نسبت به عدم ثبات شرایط مالی و اقتصادی آینده است که موجب میشود جامعه به صورت دستهجمعی به سمتی حرکت کند که نسبت به آن شناخت و تجربه ندارد و صرفا به این دلیل که بتواند از آیندهای که نسبت به آن ترس دارد نجات پیدا کند و بهنوعی نسبت به تورمهای احتمالی آینده بیمه شود به آن سمت سوق پیدا میکند.
نقش اصلی رهبر اقتصادی در شرایط سخت بازار
در چنین شرایطی آنچه یک رهبر اقتصادی باید انجام دهد، القای امید واهی نسبت به آینده و تصمیمگیریهای متهورانه و ناگهانی نیست بلکه اتخاذ تصمیمات اقتصادی منطقی و منطبق با شرایط واقعی جامعه است و آنچه باعث میشود تصمیمات گرفته شده مثمر ثمر واقع شود. لمس چنین تصمیماتی توسط آحاد جامعه و به تبع آن سرمایهگذاران است.
بهترین کار در سرمایهگذاری این است که تأثیر رفتارهای عجیب انسان را بر اقتصاد قبول کرد و از دریچهای تازه به آن نگاه شود. از طرفی باید آگاه بود گاهی حقیقت، چیزی نیست که به نظر میرسد یا همه با هیاهو سعی در گسترش و بست آن دارند. ویژگی بارز حقیقت، ساده و گوشهگیر است و تنها به کسانی رخ نشان میدهد که فارغ از هیاهوهای بیدلیل به تماشای علتهای واقعی نشسته باشند.