یک کارشناس اقتصادی کاهش دلار تا سقف ۱۰ هزار تومان را شوخی سیاسی میداند و درباره آینده بورس، بازدهی ماهانه پنج درصد طی چند ماه باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری ایران را پیشبینی میکند.
به گزارش رتبه آنلاین و به نقل از تجارتنیوز، سیامک قاسمی در تحلیل اوضاع اقتصادی و وضعیت بازارهای داخلی در دولت شروع به کار دولت جدید امریکا از اتفاقات احتمالی در ماههای آینده سخن میگوید. هرچند او از کاهش احتمالی قیمت دلار سخن میگوید اما تصریح میکند کاهش دلار تا سقف ۱۰ هزار تومان شوخی سیاسی است. قاسمی همچنین درباره بورس، بازدهی ماهانه پنج درصد طی چند ماه باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری ایران را پیشبینی میکند. گزیده مصاحبه با قاسمی در زیر آمده است:
ـ تغییر دولت در رژیم امریکا نقطه عطفی در سطح جهان و اقتصاد بینالملل است. اما این موضوع نقطه عطف برای کشور ایران به حساب نمیآید. پارامتر اصلی اقتصاد ایران، انتخابات امریکا نیست. اقتصاد ایران حال و روز خوبی ندارد. نرخ رشد اقتصاد، نرخ افزایش تورم، نرخ خروج سرمایه، نرخ ورود سرمایه دستبهدست هم دادند تا اقتصاد ایران را دچار مشکلات شدید کنند.
ـ ایران در دوره ریاست جمهوری بایدن، یک سری از روندها را در حوزه سیاست اقتصادی میتواند تغییر بدهد. درست جایی که سایه سیاست، روی اقتصاد ایران میافتد، ما با این مشکلات زیادی روبهرو خواهیم شد. از جمله این مشکلات رشد نقدینگی، کسری بودجه پیوسته دولتها، عدم شفافیت، درجه آزادی اقتصادی پایین، فساد و عدم اطمینان بسیاری از مردم نسبت به تصمیمسازان است.
ـ رویکردی که امریکا در دوره ریاست جمهوری بایدن پیش میگیرد مسلما با دوره ترامپ متفاوت خواهد بود و این مسائل خود را در حوزه صادرات نفت نشان خواهد داد. اقتصاد کشور ایران، یک فضای بیننابین را تجربه خواهد کرد. در دوره بایدن وارد دوره جدیدی خواهیم شد که برای کشورایران حکم نفس کشیدن در هنگام غرق شدن را دارد.
ـ بازگشت به برجام و رفع تحریمها یک پروسه طولانیمدت است و نیاز به مذاکرات دارد و به نظر میرسد تمام امتیازات برجام در اختیار ایران قرار نمیگیرد. اما اگر رشد درآمدهای نفتی را به همراه داشته باشد، این رشد درآمدهای نفتی تاثیر مستقیمی روی رفتار دولت میگذارد. با این حال درآمدهای نفتی در بودجه سال ۱۴۰۰ خوشبینانه دیده شده است.
ـ خبر بد برای بازار سرمایه این است که دولت به این بازار نیاز دارد.در آینده افزایش حجم نقدینگی، فشار مالیاتی و افزایش حجم پایه پولی را خواهیم داشت که رشد نقدینگی فنر تورم را فعال میکند و این فنر را عوامل بیرونی آزاد خواهند کرد.دولت برای جبران کسری بودجه، چه در زمینه خصوصیسازی و چه در زمینه اوراق مجبور به واگذاری این سهام خواهد بود. اما سوال بحثبرانگیز این است که چه کسی خریدار سهام خواهد بود؟ بر اساس آمارها نرخ رشد اقتصاد ایران در سه سال اخیر ۱۶٫۵ درصد منفی بوده است، این موضوع نشاندهنده این است که اقتصاد ایران کوچک شده و در برخی از قسمتها به بنبست رسیده است. در اقتصادی که تورم ۴۰ درصدی دارد بودجه اگر به همین میزان رشد نکند، فقر گسترش پیدا میکند و پس انداز خانوارها کم خواهد شد.
بازارها تا قبل از انتخابات ۱۴۰۰
ـ اگر سناریوی اصلی را اقتصاد سیاسی در نظر بگیریم، در آینده مذاکراتی در یک سطح شروع میشود اما تمام نمیشود. احتمالا بخشی از تحریمها لغو خواهد شد، اما تحریمهای ثانویه مانند انرژی هستهای لغو نخواهد شد. رفع تحریمها خبری خوب برای بازار سرمایه میتواند باشد و رشد ماهانه پنج درصد بازدهی برای بورس ایران را میتوان پیشبینی کرد.
ـ آنچه مشخص است اینکه بازار سهام در ادامه بازدهی مانند شش ماهه اول سال ۹۹ نخواهد داشت. دیگر باید بازدهی پایینی برای بازارها در نظر گرفته شود. اگر مساله FATF و تحریم بانکی ایران تغییری داشته باشد، بازار سرمایه ایران در بلندمدت میتواند احیا شود و رشد طبیعی خود را طی کند.
ـ درباره بازار ارز نیز باید توجه کرد که کانال مذاکرات، تاثیر مستقیمی بر دلار میگذارد. کاهش دلار تا سقف ۱۰ هزار تومان شوخی سیاسی است. بازارگردانان دلار در بازار ارز، علاقهای به پایین آمدن دلار به کمتر از ارقامی بین ۲۰ هزار تا ۲۵ هزار تومان ندارند، اگر بازار دلار بازاری ثابت باشد در بازار طلا هم رشدهای عجیب نخواهیم نداشت.
ـ در بازار مسکن نیز رکود مسکن در معاملات این بازار قابل مشاهده است. اگر بازار مسکن در یک سال ۱۵ درصد و تورم ۲۰ درصد رشد کند، بازار در رکود است و این رکود میتواند چند سال ادامه پیدا کند.