«زبان امروزه بیش از آنکه برای شناساندن خود، افشای خویشتن و شناختن مطالب استفاده شود، بیشتر برای مخفیکاری بهرهبرداری میشود».
به گزارش رتبه آنلاین از ایسنا، کارل راجرز در کتاب گوشدادن فعال ذکر میکند «امروزه در ارتباطات زبان ابزاری شده است برای اظهار فضل، نمایشدادن، برای پوشاندن هرچه بیشتر خود و… . هم میترسیم دیگری را بشناسیم، هم میترسیم شناخته شویم».
ما هنگام گوشدادن به مخاطب عملا مشغول چه هستیم؟
صادقانهترین پاسخ به سوال بالا این است که مشغول همهچیز به جز گوشکردن اصیل. عموم ما هنگام گوشکردن به مخاطب در نهایت اصلیترین کاری که انجام میدهیم دفاع از خودمان است، نه گوشسپردن واقعی. در مثال زیر شنونده به ظاهر گوش میدهد ولی در واقع فقط مشغول دفاع است:
گوینده: یه جوری رفتار میکنی که انگار بهترین راهحل هر مشکلی رو فقط خودت میدونی و بقیه هیچی حالیشون نیست.
شنونده: من که همیشه از تو نظر خواستم. نمونهاش همین هفته قبل در مورد خرید ماشین.
به نظر میرسد گرایشی در ما وجود دارد که به موجب آن به محض شنیدن صحبتهای طرف مقابل در پی دفاع از موضع خودمان برمیآییم. ما از این کشش یا نیروی درونی که اتوماتیک و بیدرنگ ما را به سمت دفاع از خود میکشاند، معمولاً اطلاعی نداریم؛ چون از آن تشویش و اضطراب درونی که چنین دفاعی را برانگیخته است، ناآگاهیم.
وقتی دیگری با من حرف میزند زمانی میتوانم بگویم به او گوش سپردهام که او احساس فهمیدهشدن پیدا کند. در غیر این صورت من مشغول هر کاری بودهام به جز گوشکردن. وقتی میتوانم بگویم واقعاً به دیگری گوش کردم که به صورت موقت از خودم، دیدگاهم، قضاوتم و در یک کلام از کشش پر قدرت درونیام برای اثبات موضعم به او دست کشیده باشم و به جای خودمحوری او را محور توجه خود قرار داده باشم.
در حین گوشدادن فعال، این 17 کار ممنوع!
1)مرور ذهنی یا آمادهکردن جواب هنگام شنیدن حرف مخاطب: هنگامی که در حین گوشکردن به شخص دیگر، به واکنش خود یا پاسخی که باید بدهید فکر میکنید در واقع با خودتان صحبت میکنید و گوش نمیدهید.
2)قطعکردن حرف مخاطب: پریدن وسط حرف دیگری که معمولاً ناگهانی و با صدای بلند انجام میدهید برای مخاطب بسیار ناخوشایند است.
3)تلافی کردن یا حمله متقابل: این مورد اصلیترین و شایعترین مانع برای فهم طرف مقابل است. در گوشدادن واقعی باید دیدگاهها و نیازهای روانی خود را به طور موقت کنار بگذاریم وگرنه نمیتوانیم مخاطب را بفهمیم.
4)نپذیرفتن انتقاد: شاید به همین خاطر باشد که برخی از آدمها به این نتیجه رسیدهاند که «سکوت، بهترین راهحل است». آنها متوجه شدهاند «ما با هم گفتوگو نمیکنیم که به نتیجه برسیم، گفتوگو میکنیم که به هدف خودمان برسیم».
5)پیشبینیکردن مقصود و نیت مخاطب: ذهن آدمی اساساً گرایش دارد که بر اساس طرحوارههای ثابت و دستنخوردهای که از دیگری دارد دربارهاش فکر کند.
6)منحرفکردن بحث: مثل مواقعی که موضوع صحبت را عوض میکنیم یا حرف مخاطب را به شوخی میگیریم.
7)نصیحتکردن- توصیهکردن: برای مثال نیلوفر 9 ساله از رفتار همکلاسیاش عصبانی است و شما به جای بیرون کشیدن افکار و احساساتی که او به همکلاسیاش دارد بهش میگید «ولش کن به حرفش بیتوجه باش».
8)نسخهپیچیدن یا راهحل دادن: برای مثال همسرتان از اینکه خسته و بیحوصله است گله دارد و شما بهجای اینکه نشان بدهید دغدغه فهمیدن حالش را دارید، شروع میکنید به راهحلدادن؛ یعنی چیزهایی که او اصلاً نه احتیاجی بهشان دارد، نه تاثیری روی او میگذارد.
9)مبراکردن خود: برای مثال شاید مامانتان وسط فیلم کانال تلویزیون را عوض کرده باشد، ولی من از این کارها نمیکنم.
10)قضاوت ارزشی کردن: برای مثال یک بچه خوب، جواب مامانش را نمیدهد!
11)برچسبزدن: برای مثال احمق، بیعرضه و… .
12)تحقیر و سرزنش کردن: برای مثال تو این خانه فقط تویی که خُلوضع هستی.
13)مقایسهکردن: برای مثال به دخترخالهات نگاه کن، یاد بگیر.
14)خود را عاقلتر و بهتر فرض کردن: برای مثال من که مادر توام، بهتر میدونم یا تو که هنوز بچهای؟
15)دستکمگرفتن احساسات طرف مقابل: برای مثال اصلاً این مسئله اهمیت دارد که به خاطرش عزا گرفتهای؟
16)تهدیدکردن: برای مثال اگر یک مرتبه دیگر نمرهات زیر 17 بشود… .
17)بازجوییکردن: برای مثال وقتی بچهها وسط کلاس سوت میزدند، تو کجا بودی؟
علاوهبر اجتناب از کارهای ذکر شده باید کارهایی را نیز انجام دهیم.
6 کاری که باید حین گوشدادن فعال انجام دهیم
1)تماس چشمی و قطعنکردن صحبت مخاطب: هربار موقع صحبت با کسی تماس چشمی نداشتیم بهتر است مواقعی را به یاد بیاوریم که مخاطب به ما نگاه نمیکرد و چه احساس بدی داشتیم. همچنین باید به یاد داشته باشیم شخصی که گفتن جملهای را آغاز میکند خودش باید آن را به پایان برساند.
2)همسطح شدن چشمها: برای به حداقل رساندن احساس منفی در فردی که نشسته است ما هم هنگام صحبت با او بهتر است سراپا نایستیم و بنشینیم. این کار احساس برابری بین گوینده و شنونده را تقویت میکند.
3)گوشدادن همدلانه: اصلیترین و سختترین گام در گوشدادن فعال است. منظور از همدلی دیدن اوضاع و احوال از زاویهدید مخاطب است، به زبان ساده یعنی خودمان را جای دیگری بگذاریم.
4)حالت چشمها و بدن حاکی از پذیرش و تلاش برای فهمیدن مخاطب باشد: بهعنوان یک تمرین در خیال میتوانیم تجسم کنیم که وقتی حرف میزنیم دوست داریم طرف مقابل چگونه بنشیند یا بدنش در چه حالتی باشد.
5)مثال خواستن: فقط پنجشنبه جلوی مهمانها بود که احساس کردی تو را مسخره کردم یا قبلاً هم در رفتارم چنین چیزی را حس کردی؟.
6)انعکاس احساس و جملهبندی مجدد حرفهای مخاطب: در این گام باید پرسشهای به زبان نیامده مخاطب را حدس بزنیم. بهعنوان مثال پس تو از اینکه برایت لباس انتخاب کردم، احساس کردی دارم نظرم را بهت تحمیل میکنم، درسته؟
منبع
راجرز، کارل و فارسون، ریچارد. (1397). گوش دادن فعال، ترجمه محمدامین شریفی و پریسا پیشدادیان. تهران: نیوند.