همدان- دخالت دولت در بورس باعث ایجاد حبابی شد که نتیجهاش وضعیت فعلی بورس است به طوری که شاخص کل حدود ۹۰۰ هزار واحد کاهش پیدا کرده و به نوعی ارزش سرمایه مردم نصف شده و بر باد رفته است.
به گزارش رتبه آنلاین از بازار، دوشنبه گذشته دومین تجمع اعتراضی سهامداران به وضعیت عجیب بازار سرمایه و بورس در دو ماه اخیر رقم خورد؛ نخستین تجمع اعتراضی مقابل مجلس اتفاق افتاد و دومین تجمع مقابل سازمان بورس بود و سهامداران با شعار «پول مارو پس بدین» از دولت میخواستند زیان آنها را جبران کند.
همین تجمعات سئوالاتی در ذهن متبادر میکند که آیا دولت مسئول شرایط فعلی بورس است؟ آیا این دولت بود که سرمایه مردم را به بورس کشاند؟ و آیا مردم در شرایط فعلی باید با اعتراضات، دولت را وادار به دخالت در این بازار کنند تا دوباره بورس مثل چند ماه گذشته باد کند و باز در جای دیگری و در زمان نامناسبتری بترکد و سقوط کند؟
همین چهار ماه پیش بود که اگر سری به دفاتر پیشخوان دولت میزدیم جای سوزن انداختن پیدا نمیکردیم چراکه تبلیغات دروغین لحظه به لحظه بر حباب بورس میدمید و این درشتی وسوسه انگیز کاذب مردم را برای سرمایهگذاری و برنامهریزی برای نقدینگیهای سرگردان تحریک میکرد و مردم بدون توجه به کرونا، بدون توجه به هشدارهای اقتصاددانان و بدون توجه به اقتضا و ساز و کار بازار هجوم آورده بودند تا سهامی بخرند و از بازار رو به ترکیدن سودهای یک شبه آن چنانی ببرند.
البته نمیشود چندان خردهای به مردم گرفت چراکه آنان تلاش میکردند سرمایه خود را حفظ کنند و از ریزش ارزش ریال میترسیدند؛ اما در میان این سوال وجود دارد به آنهایی که نقدینگی سرگردان نداشتند و برای سود یک شبه خانه و طلا و خودرو فروختند و حال سرمایهای که با دعوت دولت به بورس آوردند از نصف هم کمتر شده چه باید گفت!
کمی دقیقتر میشویم و برای یافتن پاسخ این سوال که چرا بورس باد کرد؟ پیگیر دلایل آن میشویم؛ عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس زمینه ساز تبلیغات دروغینی شد با این محتوا که دولت قصد دارد از بورس حمایت کند.
البته دولت هم انکار نکرد و از مردم خوhست با مطالعه وارد بورس شوند؛ عرضه سهام شرکتهایی مثل شستا در بورس در راستای خصوصی سازی و انتقال مدیریت به مردم و چابک سازی دولت صورت گرفت و ارتباطی به حمایت دولت از بازاری خاص نداشت و این همان نکتهای است که مردم به آن توجه نکردند و نتیجه آن له شدن سهامداران خرد زیر آوار بورس است.
اما دولت نقش دیگری هم داشت؛ با کاهش نرخ سود سپردهها مردم را تحریک کرد تا نقدینگی خود را از بانکها بیرون بکشند و هم زمانی کاهش نرخ سود سپردهها با عرضه سهام شرکتهای دولتی در بورس بر تبلیغات دروغین دمید و موجب جذب نقدینگی در بورس شد؛ پس دولت با دو نوع دخالت بیرونی و درونی موجب تحرک مردم و هدایت آنها به بازار سرمایه و بورس شد.
اقتصاددانان چند ماه قبل هم به دولت هشدار دادند که زمان درستی را برای کاهش نرخ سود سپردهها انتخاب نکرده و به مردم نیز هشدار دادند که گول حباب بورس را نخورند مگر چه اتفاقی افتاده بود که یک باره سهم شرکتها باید چندین برابر میشد؟ آیا بازار صادرات و واردات تغییر کرده بود؟ آیا بهره وری شرکتها تغییر کرده بود؟ آیا خطوط تولید ارتقا یافته بود؟ آیا صادرات شرکتها به همه دنیا توسعه یافته بود که موجب رشدی چنین باورنکردنی شود؟ قطعاً هیچ یک از این اتفاقات رخ نداده بود و تنها تبلیغات دروغین بر حباب بورس دمید و دقیقاً آن جایی که تازه کارها با سهام خرد وارد بورس میشدند سهام داران واقعی و کارکشتهها از بورس خارج شدند اما هیچ یک از هشدارها مردم را بیدار نکرد.
در حال حاضر هم اقتصاددانان هشدار میدهند که دخالت دولت در بورس در شرایط فعلی اشتباه بزرگتری است و هرکس این دخالت را میخواهد قطعاً خیرخواه ایران نیست؛ اما باز هم مردم تحت هیجانات قرار دارند و خواهان دخالت دولت هستند و گوششان بدهکار این حرفها نیست.
در این باره با یوسف کاووسی مدیر اسبق بازرسی بانک مرکزی گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
این کارشناس اقتصادی درباره وضعیت بورس گفت: مردم توقع دارند دولت برای رشد بورس برنامهریزی کند که این توقع بیجایی است چراکه بورس بازار است و بازار ساز و کار خودش را دارد.
کاووسی با تاکید بر اینکه دخالت در بازار چه به صورت منفی و چه به صورت مثبت در هر دو حالت زیانبخش است، ادامه داد: حال و روز فعلی و چند ماه قبل بورس صحت این ادعا را ثابت میکند؛ دخالت مثبت دولت در بورس باعث ایجاد حباب شد و نتیجهاش وضعیت فعلی بورس است که شاخص حدود ۹۰۰ هزار واحد کاهش پیدا کرده و به نوعی سرمایه مردم نصف شده و شاید در بعضی نمادها به دو سوم کاهش یافته است.
این مدرس دانشگاه افزود: این اقدام ناشی از حبابی بود که به واسطه یک تلقین مبنی بر حمایت دولت از بورس ایجاد شد و بورس را با اخبار جعلی تحت عنوان اخبار مثبت دچار حباب کرد.
وی ادامه داد: دولت به واسطه شرکتهایش در بورس نقشآفرین است اما خارج از بورس نیز سیاستهایی اعمال میکند که میتواند به بورس کمک کند مثل سیاستهایی که موجب هدایت نقدینگی میشود و پولها از بانکها خارج و به سمت بورس و بقیه بازارها هدایت میشود.
وی با بیان اینکه عدهای میگویند دولت باعث شده ما پولمان را به بورس ببریم و حالا باید زیان ما را بدهد یا سیاستهایی را بهکار ببرد که بورس رشد کند؛ گفت: مردم یا برخی شرکتها توقع دارند دولت یارانههایی را به شرکتها بدهد مثلاً به شرکتهای بورسی مثل پتروشیمیها و پالایشگاهها خوراک را به نصف قیمت بدهد یا به یک سوم قیمت بدهد، انرژی را به نصف قیمتی که به این شرکتها میداده، به آنها عرضه کند تا نتیجه این اقدامات این باشد که سهام آن شرکت خاص کمتر سقوط کند.
کاووسی ادامه داد: تمام اینها کارهای غلط است و دخالت دولت در بورس محسوب میشود که در این مقطع اصلاً توصیه نمیشود و هر کس چنین توصیهای داشته باشد باید با آن برخورد شود.
وی با تاکید بر اینکه بورس بازار است، عنوان کرد: باید بورس را به مکانیزم بازار سپرد و شرکتها باید با توجه به اتفاقاتی که میافتد بهرهوری و خطهای تولید و کارایی را افزایش دهند و طرحهای توسعه را با توجه به بازاری که وجود دارد ایجاد کنند تا عایدی بیشتری داشته باشند و سهامشان ارزش پیدا کند.
وی در پاسخ به اینکه آیا رشدی برای بورس متصور هستید؟ گفت: بورس به کف رسیده و اگر کسی قوانین تکنیکال و فاندامنتال بداند و سهم واقعی را بشناسد و یک سهم و شرکت و صورتهای مالی آن را آنالیز بکند و بر اساس آن ببیند که یک شرکت صادرات و واردات دارد؟ و صادرات و واردات آن آیا به مشکل برخورد کرده یا نه و راهکارهای آن شرکت در مواجهه با مشکلات چگونه است و اینکه آیا این شرکت در کشورهای همسایه و دیگر کشورها بازار دارد یا نه میتواند سهمهای خوبی بخرد.
وی در این باره ادامه داد: بورس یک بازار است و باید این بازار را به ساز و کار خودش سپرد تا طبق قاعده بازار، خود را ترمیم کند ولی اینکه این بازار مثل چند ماه گذشته آنگونه رشد کند و شاخصساز شود بعید است چنین اتفاقی بیفتد.
کاووسی درباره شرایط مورد نیاز برای رشد بورس ادامه داد: در جایی این امر تکرار میشود که مثلاً برجام دوبارهای باشد که همه مکانیزمهای درست در آن اعمال شود.
این مدرس دانشگاه در این باره تصریح کرد: در این موضوع نیز بحث نقل و انتقال مالی باید در آن لحاظ شود؛ رفع مسائل بانکها در آن اعمال شده باشد، FATF و CFT نهایی شده باشد چراکه اگر همین الان تحریمها برداشته شود باز هم بانکها در نقل و انتقال پول دچار مشکل هستند و اینها عوامل بازدارنده است که دولت را به سمت تهاتر یعنی نفت در مقابل غذا و کالا در مقابل کالا برده است.
وی تاکید کرد: شاخص بورس باید بر مبنای واقعیات اقتصاد باشد و فعلاً واقعیات اقتصاد چیزی را در مورد وقوع اتفاقی خاص نشان نمیدهد.