*افسانه میرزایی ، مدیریت روابط عمومی و امور بینالملل|
امروزه روانشناسان مالی توجه ویژهای به کنکاش در عوامل تاثیرگذار بر احساسات و تصمیمات سرمایهگذار و سرمایهگذاری معطوف داشتهاند. “مالی رفتاری (Behavioral Finance)” حوزهای است که به بررسی جهتگیریهای رفتاری سرمایهگذاران یا تحلیلگران مالی میپردازد.
این حوزه بر این واقعیت تمرکز دارد که چرا گاهی سرمایهگذاران، عملکردی غیرمنطقی در زمان سرمایهگذاری دارند و علیرغم صحیحبودن اطلاعاتشان، تحت تاثیر سوگیریها و تورشهای خود، به نتایج و تصمیمهای نادرستی میرسند. به بیانی سادهتر این حوزه به دنبال یافتن درک تاثیر گرایش ها و سوگیریهای شخصی بر سرمایهگذاران موثر بر بازار است.
تورشهای متعددی در حوزه مالی رفتاری وجود دارد که به اختصار به برخی از آنها اشاره میشود:
۱.فرا اعتمادی (Overconfidence)
در این نوع تورش، سرمایهگذار بیش از حد به مهارتها، منطق و استعدادهای خود گرایش دارد که منجر به انجام ارزیابی غلط و گمراهکننده میشود. در واقع یک نوع عقیده خودپسندی بر او حاکم است. البته این نوع سوگیری از نظر دانش مالی رفتاری در گروه رفتارهای پرکاربرد در بین سرمایهگذاران شناخته شده است که منجر به اتخاذ تصمیمات پرخطر در بین آنها میشود.
۲.خود اسنادی(Self Attribution Bias)
منظور از این نوع تورش در حوزه دانش مالی رفتاری این است که فرد نتایج مثبت حاصل از سرمایهگذاری را به مهارتهای خود نسبت میدهد و پیامدهای بد را ناشی از بداقبالی و شانس میداند. به بیان سادهتر، حتما برایتان اتفاق افتاده است که برخی از برنامههایتان طبق برنامه پیش میرود و سریعا آن را ناشی از مهارت خود دانستهاید و زمانی هم که برخی از برنامهها آن طور که باب میل شماست پیش نرفته، قطعا آن را ناشی از عوامل بیرونی مانند بد شانسی دانستهاید.
۳.پیشینهنگری(Hindsight Bias)
داشتن تورش پیشینهنگری، اصطلاحی است که در روانشناسی مالی رفتاری به کار میرود. این بدان معناست که فرد ، به توانایی بیش از حد خود در پیشبینی نتیجه احتمالات گرایش دارد. احساس میکند که «همیشه میداند». این افراد به اشتباه تصور میکنند که در پیشبینی نتیجه از بینش یا استعداد خاصی برخوردار هستند. باید گفت که این تعصب، یکی از مفاهیم مهم در نظریه مالی رفتاری محسوب میشود.
۴.باورگرایی (Confirmation Bias)
در این نوع تورش، گرایش افراد به میزان دقت در اطلاعاتی است که از نظر خودشان مورد تایید است و به راحتی از اطلاعاتی که با نظراتشان متناقض باشد، چشمپوشی میکنند. به عبارتی سادهتر، فرد در مقابل اطلاعات جدیدی که با دانستهها و منطق قبلیاش در تناقض و تعارض در سرمایهگذاری باشد، تعصب و واکنش نشان میدهد.
۵. روایی ( The Narrative Fallacy)
یکی از محدودیتهای توانایی ما برای ارزیابی عینی اطلاعات، چیزی است که آن را «روایی» میخوانند. این به این معناست که برخی از افراد، علاقمند به داستانها و روایتهایی هستند که منطبق با واقعیتهای زندگی و نیز تصمیمگیریهای منطقی در زندگی باشد.
در واقع در این نوع سوگیری فرد به پیامدهایی که با زندگی و تجربیات او نزدیکتر باشد، بیشتر تمایل دارد.
۶. نماگری (Representative Bias)
این نوع سوگیری زمانی اتفاق میافتد که شباهت اشیا یا رویدادها، موجب میشود افراد در دریافت نتیجه سرمایهگذاری خود دچار سردرگمی شوند. غالب افراد، این باور اشتباه را دارند که معتقدند دو چیز یا دو رویداد مشابه با یکدیگر ارتباط نزدیکتری دارند. این تعصب، یک خطای پردازش اطلاعات رایج در نظریه مالی رفتاری است.
۷.شکلگرایی (Framing Bias)
این نوع تورش زمانی اتفاق میافتد که افراد براساس نحوه ارائه اطلاعات اقدام به تصمیمگیری می کنند. در این نوع از رفتارهای مالی، سرمایهگذاران نسبت به یک فرصت و موقعیت خاص، واکنشهای متفاوتی را به دلیل تفاوت در نحوه ارائه آن موضوع، بروز میدهند.
۸. دیرپذیری(Anchoring Bias)
این نوع سوگیری زمانی اتفاق میافتد که افراد بیش از حد به اطلاعات قبلی یا به اولین اطلاعاتی که هنگام تصمیمگیری دریافت کردهاند، تکیه میکنند. این نوع تورش، یعنی توجه به دیدگاهها یا پیشبینیهای قبلی و نادیده گرفتن اطلاعات جدید است. این نوع سوگیری یکی از مفاهیم مهم دانش مالی رفتاری محسوب میشود.
۹.زیانگریزی (Loss Aversion)
این نوع سوگیری به این معنا است که سرمایهگذاران، سعی میکنند بیشتر از اینکه به دریافت سود توجه کنند، به پرهیز از ضرر احتمالی متمرکز شوند. طبق بررسیهای انجام شده در حوزه دانش مالی رفتاری، در این نوع سوگیری، سرمایه گذار به اجتناب از زیان تمایل بیشتری نسبت به کسب سود از خود نشان میدهد.
۱۰.ذهنیت توده وار (Herding Mentality)
در دانش مالی رفتاری، سوگیری گلهای به گرایش کورکورانه، بدون تفکر و بدون برنامهریزی سرمایهگذاران از گروهها و سایر سرمایهگذاران مربوط میشود. به این معنا که آنها بیش از آنکه تحت تاثیر تحلیل های مستقل خود نسبت به سرمایهگذاری قرار گیرند، بیشتر تحت تاثیر رفتار گروههایی هستند که در آنها قرار دارند.
در پایان ذکر این مطلب ضروری است که بازارهای سرمایه از رفتارهای سرمایهگذاران تاثیر گرفته و حرکت میکنند. این رفتارها میتواند در کنار سایر عوامل اجتماعی بر تغییرات بازارها و نوسان قیمتها موثر باشد.
بنابراین آگاهی افراد از عوامل روانشناسانه و احساسی که بر تصمیمگیریها و جهتگیریهای رفتاری آنها بر سرمایهگذاری، تاثیرگذار است، ضروری و اجتناب ناپذیر است.