مهدی هادیان-عضو هیئت علمی پژوهشکده پولی و بانکی|عدالت، برابری و شفافیت در ارایه خدمات مالی از جمله اصول نظام مالی اسلام است. با گسترش فین تکها، امکان برخورداری عمومی از خدمات مالی فراهم شده و با ظهور تکنولوژی بلاکچین نیز هزینههای مالی به شدت کاهش و کارایی افزایش یافته است.
1- مقدمه
با تجربهای کمتر از نیم قرن، نظام مالی اسلامی بر پایه اصول شریعت طی دو دهه گذشته رشدهای دو رقمی را تجربه کرده است؛ به گونه ای که ارزش دارایی های آن از 200 میلیارد دلار در سال 2003 به 1800 میلیارد دلار در سال 2013 افزایش یافته است (کامر[1]و همکاران، 2015). این در حالی است که طی این دوره، بحران مالی جهانی 2008 اتفاق افتاده است و تعداد زیادی از موسسات مالی متعارف با ضرر و زیانهای گسترده و ورشتکستگی ناشی از بحران مواجه شدهاند.
در حال حاضر بر اساس برخی برآوردها، ارزش داراییهای موسسات مالی اسلامی در سراسر دنیا به بیش از 2000 میلیارد دلار رسیده است. با این وجود با در نظر گرفتن جمعیت 8/1 میلیاردی مسلمانان از کل افراد دنیا که سهمی 24 درصدی را شکل میدهند، این حجم از دارایی ها در نظام مالی اسلامی در مقایسه با نظام مالی متعارف اندک خواهد بود. از طرف دیگر، شواهدی نیز وجود دارد که بخش عمدهای از این داراییها در قالب قراردادهای مبادلهای تنظیم شده است و بنا به مسائلی از جمله اطلاعات نامتقارن (Asymmetric Information)، انتخاب بد (Adverse Selection)، مخاطرات اخلاقی (Moral Hazard) و هزینههای نمایندگی (Agency Cost)، موسسات مالی اسلامی تمایل چندانی به قراردادهای مشارکتی ندارند. بنابراین، به منظور تحقق اهداف مالی اسلامی مانند کاهش فقر و بیکاری و ارتقای عمران و آبادانی جامعه، سیاستگذاران جوامع اسلامی باید در گسترش عدالت، برابری و شفافیت در برخورداری از خدمات مالی و همچنین تسهیل زیرساختهای حقوقی و قانونی این نظام بیش از پیش تلاش نمایند.
از سوی دیگر، طی دو دهه گذشته، تحولات فناوری اثرات چشمگیری بر صنایع و فعالیتهای مختلف داشته است به نحوی که در برخی موارد مدل کسب و کار بنگاهها را نیز با تغییرات بنیادی مواجه کرده است. در این شرایط صنایع و بنگاهها نیز برای بقا و تداوم فعالیتهای خود ناگزیر به همراهی و انطباق با این فرآیند شدهاند. برای تقریب ذهن، صنعت خدمات حمل و نقل درون شهری در گروه آژانسهای تلفنی را در نظر میگیریم. تحولات فناوری و دسترسی عمومی به امکانات آن، سبب به چالش کشیدن نحوه ارایه این خدمات به شکل سنتی شده است. استفاده گسترده از تلفنهای هوشمند (Smart Phones) در شهر تهران سبب شده است که علاوه بر افزایش استفاده از خدمات حمل و نقل درون شهری، سهم عمدهای از بازار آن نیز به استارت آپهای اینترنتی این حوزه اختصاص یابد. در این شرایط، رقبای سنتی ناچار هستند برای بقای در این بازار، خدمات خود را با تحولات فناوری همگام نمایند.
بر این اساس، یکی از بخشهایی که طی سالیان گذشته در معرض شدیدترین تحولات فناوری بوده است، صنعت خدمات مالی است به نوعی که بعضاً از این تحولات به نوآوریهای برهم زننده (Disruptive Innovations) نیز یاد میشود. در این صنعت، ظهور و گسترش بنگاههای دانشبنیان تحت عنوان فینتکها (FinTechs) توانسته است با درک صحیح از نیازهای مالی مشتریان، خدمات مورد نیاز آنها را بصورت کاراتر و هزینه پایین تر ارایه نماید و از این طریق نظام مالی سنتی را به چالش کشیده است. به همین دلیل، عمده بانکها سعی کردهاند حداقل برای حفظ سهم بازار، بودجه هایی برای عملیاتی کردن نوآوریهای مالی در ارایه خدمات مالی صرف نمایند.
یکی از خدمات اولیه فین تکها، تسهیل نقل و انتقالات وجوه پولی و انجام پرداختهای اینترنتی است. در بخش مالی اقتصاد ایران نیز شرکتهای متعددی مانند پیداتآر، زرینپال، آیدیپی، پیپرس، دنگیپال، پی پینگ و … در حوزه پرداخت (Payment) فعال هستند و از محل کارمزدهای آن کسب درآمد میکنند. اما، رشد تکنولوژی فرآیندی مداوم است، بگونه ای که خدمات فوق صرفاً به عنوان خدمات مبنایی نوآوریهای مالی شناخته میشود. امروزه در فرآیند نقل و انتقالات مالی، تکنولوژی جدیدی تحت عنوان بلاکچین (BlockChain) یا فناوری زنجیره بلوک مطرح شده است که قابلیتها و کاربردهایی بسیار فراتر از خدمات فوق دارد. پتانسیلهای این تکنولوژی به قدری شگرف است که بعضاً گفته میشود اثری که حمل و نقل اینترنتی مانند اسنپ و تپسی بر آژانسهای سنتی گذاشته است، در آینده نه چندان دور بلاکچین بر نظام بانکداری خواهد گذاشت. از این جهت، ضروری است که بانکهای فعال در نظام پولی و اعتباری ایران، علی الخصوص بانکهایی که دارای سهم بازار کمتر از 2 درصد هستند، بیش از سایرین به سمت کاربرد این تکنولوژی حرکت نمایند.
نظام مالی اسلامی نیز هر چند که دارای ویژگیهای مخصوص به خود است، اما از آنجا که جزئی از نظام مالی بینالملل است در معرض تحولات فناوری قرار دارد. از این منظر، یکی از راهکارهای گسترش مالی اسلامی و رسیدن به ظرفیتهای واقعی آن، استفاده از تحولات فناورانه و علی الخصوص تکنولوژی بلاکچین در ارایه خدمات مالی است.
در این یادداشت سعی شده است در ابتدا با معرفی فناوری بلاکچین، به بررسی آثار و کاربردهای آن پرداخته شود. در ادامه نیز، با معرفی اصول و قواعد نظام مالی اسلامی، کاربردها و دلالتهای این فناوری در نظام مالی اسلامی بحث و بررسی خواهد شد. در پایان نیز جمعبندی و پیشنهادات ارایه میشود.
2- تکنولوژی بلاکچین
از تکنولوژی بلاچین به عنوان پنجمین انقلاب در عرصه فناوری یاد میشود؛ پیدایش ابر رایانه در دهه 70، کامپیوترهای شخصی در دهه 80، اینترنت در دهه 90، شبکههای اجتماعی در دهه 2000 هر یک تاثیری عمیق بر روابط انسانها و شکل زندگی جوامع گذاشته است. به عقیده بسیاری از صاحبنظران، در دهه کنونی نیز بلاکچین این توانایی را خواهد داشت که تاثیرات عمیقی بالاخص در حوزه بانکداری و مبادلات مالی ارایه کند.
بطور کلی، بانکها و موسسات اعتباری به عنوان واسطه گر مالی (Financial Intermediary) بین کارگزاران اقتصادی فعالیت میکنند. در نقل و انتقال وجوه پولی که روزمره از طریق حساب بانکی با آن سروکار داریم، پس از دریافت کالا و یا خدمت از فروشنده، درخواست پرداخت وجه را از طریق چک، کارت بانکی و یا سامانههای ارتباطی مختلف مانند تلفن بانک، مبایل بانک و اینترنت بانک، به بانک خود ارسال می کنیم؛ بانک نیز پس از بررسی اطلاعات ورودی، در صورت تایید آن، وجه را از حساب ما (خریدار) کسر کرده و به حساب فروشنده منتقل می نماید. ثبت و تایید این عملیات در دفاتر حسابداری بانک و یا واسطه گری مالی به صورت متمرکز (Centralized) انجام و نگهداری میشود؛ واسطهگر مالی نیز از این بابت کارمزدی دریافت خواهد کرد؛ هر چند که نظام بانکی ایران کارمزد محور نیست ولی در نظامهای مالی توسعه یافته، کارمزد خدمات مالی بخش مهمی از منابع درآمدی موسسات مالی را تشکیل میدهد. فرآیند نقل و انتقال وجوه بصورت شماتیک در شکل 1 نشان داده شده است.
شکل1- نحوه انجام تراکنش مالی در نظام بانکی
منبع: اکس بیتی (exbity.com)
در مقابل زیرساختی که تکنولوژی بلاکچین فراهم کرده این است که دفاتر اطلاعاتی (Ledger) که در آن کلیه مبادلات مالی افراد ثبت و نگهداری میشود را بین کاربران آن به اشتراک میگذارد. بدین جهت گفته میشود بلاکچین یک پایگاه داده (DataBase) است که بین کاربران آن توزیع شده (Distributed) است. برای هر مبادلهای که بین کاربران انجام میشود، یک رکورد و یا در اصطلاح یک بلوک در این پایگاه داده ایجاد میشود، از آنجا که این رکورد توسط کلیه کاربران مشاهده میشود، آنها میتوانند نسبت به تایید تراکنش و اثبات کار (Proof of Work) اعلام نظر نمایند، پس از پذیرش جمعی کاربران (Consensus)، این بلوک به زنجیره رکوردهای قبلی اضافه شده و با به روز رسانی دفاتر اطلاعاتی در سیستمهای کلیه کاربران ذخیره شده و غیرقابل حذف خواهد بود. همچنین، چون این پایگاه داده، بین کلیه کاربران به اشتراک گذاشته میشود، بر خلاف روش قبلی، غیرمتمرکز (Decentralized) میباشد. در نتیجه، به صورت خلاصه، به بلاکچین یا زنجیره بلوکی، تکنولوژی دفاتر توزیع شده (DLT) میگویند.
بر اساس خاصیت توزیعی دفاتر اطلاعاتی، امکان هک و دستکاری تراکنشها به مراتب سختتر از دستکاری حسابهای بانک است. چرا که در پلتفرم بلاکچین نیاز خواهد بود که این رکورد در کلیه نسخههای موجود بین کاربران تغییر کرده و تایید شود که تاکنون چنین موردی گزارش نشده است. بنابراین از نظر امنیت، به مراتب بالاتر از دفاتر بانکی است که به صورت متمرکز نگهداری میشود.
همانگونه که توضیح داده شد، در روش بلاکچین انتقال وجه، مستقیماً از حساب الف به حساب ب منتقل میشود بدون اینکه نیازی به وجود بانک باشد. بنابراین با کاهش نیروی انسانی مورد نیاز، بخش زیادی از هزینه های عملیاتی بانکهای کاهش خواهد یافت. در این فرایند با افزایش سرعت و ارزانتر کردن خدمات مالی کارمزد پرداختهای انتقالی تا حد قابل توجهی کاهش مییابد. پیشبینی میشود در دههی آتی با بهکارگیری فناوری بلاکچین حدود دو میلیون شغل بانکی از بین رفته و سالانه حدود 16 میلیارد دلار در این زمینه پسانداز شود. طبق بررسی های موسسه مک کینزی (McKinsey) نیز انتظار میرود که تکنولوژی بلاکچین سالانه 5/13 تا 14 میلیارد دلار از هزینه های عملیاتی بانکها و 1/1 تا 6/1 میلیارد دلار از هزینه های ریسک را کاهش دهد.
در مجموع میتوان گفت، مهمترین تفاوت روش بلاکچین با بانک، علاوه بر حذف نیاز به واسطهگر مالی، کاهش هزینه، افزایش کارایی و امنیت پرداختها میباشد. در شکل 2 فرآیند انتقال وجه با استفاده از فناوری بلاکچین بصورت شماتیک نشان داده شده است.
شکل2- نحوه انجام تراکنش مالی در تکنولوژی بلاکچین
منبع: اکس بیتی (exbity.com)
3- کاربردهای بلاکچین
پس از تعریف بلاکچین، این سوال اساسی مطرح میشود که در صورت حذف بانک، پول چگونه در این سیستم ایجاد و مبادله میشود؟ پاسخ به این سوال، اولین کاربرد تکنولوژی بلاکچین که همان پیدایش پول دیجیتالی (Digital Money) و یا پول رمزنگاری شده (Cryptocurrency) است را آشکار می سازد.
در واقع تکنولوژی بلاکچین چیزی فراتر از روشی برای بررسی مالکیت در فضای اطلاعات دیجیتالی نیست؛ در فرآیند فوق، بلاکچین با فرض کاربرد در نقل و انتقال وجوه پولی توضیح داده شده است. کاربرد دیگر این تکنولوژی در تعریف و تدوین قراردادهای هوشمند (Smart Cotntracts) است که هر یک در ادامه بیان می شود.
3-1- ارزهای رمزنگاری شده
تکنولوژی بلاکچین برای اولین بار بطور عمده در معرفی ارزهای رمزنگاری شده مورد استفاده قرار گرفت. در سال 2008، شخص یا گروهی که با عنوان ساتوشی ناکاموتا[2] از آنان یاد میشود، در مقالهای به معرفی پرداختهای نظیر به نظیر (Peer-to-Peer) بر اساس فناوری بلاکچین پرداخت. این فناوری از اوایل سال 2009 با معرفی سکه دیجیتالی بیتکوین (BitCoin) عملیاتی شد. شایان ذکر است در ژورنالهای علمی تا کنون بیش از 2200 بار به این مقاله ارجاع شده است.
در ابتدای راه اندازی این سامانه، یک میلیون سکه برای موسس آن در سیستم ایجاد شد و قرار شد که حجم سکه ها بر اساس کارمزدهای ناشی از انجام فرآیندهای لازم برای تایید تراکنش ها افزایش یابد. بنابراین، در این حالت میتوان حجم اولیه سکه را معادل موجودی پولی فرض کرد که هلیکوپتر بانک مرکزی در دستان یک فرد خاص قرار داده است. در مرحله بعد، با افزایش تمایل افراد به استفاده از این ارز برای انجام مبادلات، ارزش سکه ها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. هر فردی که متمایل به نقل و انتقال وجوه و یا انجام مبادله بر مبنای این پول است، باید ابتدا، با خرید پول مورد نیاز حساب خود را نزد دفاتر توزیع شده بدهکار نماید. در این شرایط، حساب فروشنده معادل واحدهای بیتکوین، بستانکار می شود و خریدار نیز با پرداخت هزینه دلاری خرید واحدهای بیت کوین، صاحب آن شده و میتواند برای مبادلات مالی خود از آن استفاده کند.
به مرور زمان، با گسترش کاربرد بیت کوین برای خرید کالاها و خدمات به تدریج توافق عمومی برای پذیرش آن به عنوان وسیله مبادله افزایش یافته و در نتیجه ارزش آن طی سالهای گذشته بصورت چشمگیری رشد کرده است. ارزش هر بیت کوین از یکصدم سنت یا یک ده هزارم دلار آمریکا در سال 2009 به حدود 16000 دلار در سال 2017 افزایش یافته است.
به تدریج با پذیرش بیت کوین در نقل و انتقالات مالی، دیگر فین تکهای بینالمللی نیز سعی کردند که با استفاده از فناوری بلاکچین برای خود پول مجازی جدیدی معرفی نمایند. به عبارت دیگر، هر نهاد و ارگانی که توانایی طراحی و پیاده سازی تکنولوژی DDL را داشته باشد، میتواند ارز دیجیتالی مربوط به خود را تعریف کند؛ در حال حاضر بیش از 150 ارز دیجیتالی برای مقاصد مختلف تعریف و عملیاتی شده است. بالطبع ارزهای دیجیتالی جدید سعی کردهاند با تکیه بر محدودیتهایی که ارزهای قبلی مانند بیتکوین دارند، مزیتهایی برای ارز جدید مخصوص به خود ایجاد نمایند. اما در مجموع آنچه که بر ارزش بازاری این ارزها اثرگذار است همان توافق عمومی در خصوص پذیرش برای وسیله پرداخت بودن است که تا به امروز علاوه بر بیت کوین چند ارز دیگر نیز به این ویژگی دست پیدا کرده اند.
3-2- قراردادهای هوشمند
مفهوم قرارداد هوشمند 20 سال پیش توسط زابو[3] (1997) ارایه شد. بر این اساس، قرارداد هوشمند، مجموعهای از شرایط و پروتکلهایی است که به فرم دیجیتالی تصریح شده و مبنای عمل و رفتار طرفین قرارداد واقع میشود. در این حالت، تاییدیه انجام کار (Proof of Work) منوط به برقراری شرایط و پروتکلهای آن میباشد. به عبارت دیگر، در اینجا هدف، تغییر شکل قراردادهای فعلی به شکلی خودکار و قابل تعاملتر است.
به دلیل نحوه رمزنگاری و ثبت و نگهداری تراکنشها در فناوری بلاکچین، امروزه قراردادهای هوشمند در نسل دوم بلاکچین ظهور یافته که شامل طیف وسیعی از خدمات مانند بیمه، تجارت، مالکیت معنوی، مالکیت داراییهای دیجیتالی و حتی حوزه های بهداشت سلامتی میشود (پیتر و پنایی[4]، 2015). بر این اساس، قراردادهایی که در پلتفرم بلاکچین انجام میشوند تنها نقطه آغازی به سمت محیطهای شفافتر با قانونگذاری دوطرفه است.
به عنوان مثال بانک USB[5] در نظر دارد که از این پلت فرم برای سیستم تامین مالی تجارت استفاده نماید که نقش موثری در تسهیل مبادلات مالی صادرات و واردات جهانی دارد. در شرایط فعلی، زمانی که محصول در حال حمل است، بانک خریدار میتواند از اعتبارات اسنادی (LC) برای حذف ریسک اعتباری فروشنده استفاده کند. این اسناد برای هر مبادله بعضاً شامل 36 سند است و ممکن است تا 500 گرم وزن داشته باشد؛ برای پردازش این اسناد حدود 7 روز زمان لازم است که طی این مدت نیز ممکن است ریسکهای دیگری ایجاد شود. در این شرایط تکنولوژی بلاکچین میتواند برای هوشمندسازی این فرآیند استفاده شود و در نتیجه زمان لازم برای پردازش اعتبارات اسنادی را به 1 ساعت کاهش دهد که در نتیجه آن ریسکهای عملیاتی نیز کاهش مییابد.
در مجموع، پیشرفت در رایانش ابری (Cloud Computing) و فناوری تحلیل کلان داده (Big Data Analysis) سبب راحتی، کارایی، سادگی، شفافیت و امنیت خدمات مالی شده است. در این راستا، ظهور تکنولوژی بلاکچین، به طور خاص منجر به کاهش هزینه خدمات مالی و فراتر از آن پیدایش طیف جدیدی از خدمات مالی مانند ارزهای دیجیتالی و قراردادهای هوشمند شده است. این رویکرد که برخاسته از تحولات فناوری در خدمات مالی است، سعی کرده در مقایسه با رویکرد سنتی، خدمات مالی را بیش از پیش با هزینه کمتر و کارایی بیشتر در اختیار عموم افراد قرار دهد و به همین دلیل در فراگیر نمودن خدمات مالی نظام سنتی را به چالش کشیده است.
4- کاربرد بلاکچین در مالی اسلامی
عدالت، برابری و شفافیت در ارایه خدمات مالی از جمله اصول نظام مالی اسلام است. با گسترش فین تکها، امکان برخورداری عمومی از خدمات مالی فراهم شده و با ظهور تکنولوژی بلاکچین نیز هزینه های مالی به شدت کاهش و کارایی افزایش یافته است. همچنین توزیع دفاتر اطلاعاتی بین کلیه کاربران شفافیت را افزایش داده است و لذا فی نفسه فناوری مالی و علی الخصوص تکنولوژی بلاکچین به دلیل انطباق با اصول عدالت، برابری و شفافیت در ارایه خدمات مالی، زیرساختی فراهم کرده است که میتوان خدمات مالی اسلامی را در قالب آن ارایه نمود و از این طریق سبب گسترش مالی اسلامی در مقیاسی وسیعتر شد. با این وجود، با توجه به نوین بودن این فناوری، تحقیقات عمیقی برای بکارگیری آن نیاز است تا از کاربرد نامناسب آن و تهدید ثبات نظام مالی جلوگیری شود.
با توجه به کاربردهای بلاکچین، در ادامه مباحث ارزهای دیجیتالی و قراردادهای هوشمند که در نظام مالی متعارف در حال گسترش است، بررسی میشود.
4-1- ارزهای دیجیتالی
اولین بحث ارزهای دیجیتالی و یا رمزنگاریشده است؛ در این خصوص باید دید که آیا این شکل از پول در اسلام پذیرفته شده است یا خیر؟ در نظام مالی صدر اسلام، پول به شکل کالایی (Commodity Money) در قالب سکههای درهم و دینار استفاده میشد. بعد از تحولات بانکداری، پول کالایی به پول اعتباری (Fiat Money) تبدیل شده است. از آنجا که اساس کارکرد بانکداری کنونی، مبتنی بر ذخایر جزئی است و با وامدهی بانکها اعتبار خلق میشود، برخی از مکاتب فقهی پول درونی (Inside Money) را منطبق با شریعت نمیدانند و تنها پولی که توسط بانک مرکزی ایجاد میشود را به عنوان پول در اسلام قبول دارند. این در حالی است که در فرآیند بلاکچین، علاوه بر حذف واسطه گرهای مالی و بانکها، به بانک مرکزی نیز برای انتشار پول نیازی نیست؛ چرا که در این حالت، ارز دیجیتالی بر اساس الگوی اولیه آن و سپس به نسبت کارمزدهای تایید تراکنشها منتشر خواهد شد. بنابراین از یک طرف خلق پول توسط بانکهای سنتی حذف میشود و از سوی دیگر، کارکرد بانک مرکزی در بهترین حالت تنظیم مقررات و نظارت بر فعالیت نقل و انتقالات وجوه در سیستم مدرن خواهد بود. در نتیجه، امکان سیاستگذاری پولی توسط بانک مرکزی و تنظیم فعالیتهای بخش حقیقی اقتصاد برای دستیابی به اهداف کلان دیگر وجود نخواهد داشت.
در این شرایط، برای انطباق پولهای رمزنگاری شده با اصول مالی اسلامی، باید به 2 نکته توجه داشت؛ یکی بحث تطابق با تعاریف و کارکردهای پول و دیگری توانایی کنترل آن توسط حکومت برای دستیابی به اهداف کلان اقتصادی است.
در تعریف پول یکی از رویکردها، بیان ویژگیهای آن است. در کتاب پول در اقتصاد اسلامی، تعاریف متعددی برای پول ارایه شده است. نخست، پول چیزی است که بیانگر مالیت مال بوده، و خصوصیات شخصی آن از نظر عرف ملغی شده باشد. دوم، پول عین مالیت مال و مجرّد از هرگونه جنبههای خصوصی و شخصی اموال است. سوم، پول چیزی است که بیانگر و حافظ ارزش مبادلهای خالص باشد؛ چهارم،پول چیزی است که ارزش مصرفی آن در ارزش مبادلهای آن است. (داودی و آقانظری، 1374) در مجموع میتوان گفت که در اقتصاد اسلامی، پول شیء است فیزیکی که دارای ارزش مبادلهای عام است و یا شیء غیر فیزیکی است که خود فی نفسه، ارزش مبادلهای عام دارد. رویکرد دوم در تعریف پول، شناسایی آن بر اساس کارکردهای پول است. اولین و اساسیترین کارکرد پول واحد شمارش (Unit of Account) است؛ دومی وسیله پرداخت (Means of Payment) و به تعبیر دیگر واسطه مبادله (Medium of Exchange) و سوم نیز ذخیره ارزش (Store of Value) است.
بر این اساس، میتوان گفت در صورتی که عرف و بنای عقلا، پولی را برای انجام مبادله و وسیله پرداخت قبول کند که قابلیت ذخیره ارزش به عنوان یک قدرت خرید عام را نیز داشته باشد، پول شناخته شده و با معیارهای اسلامی انطباق خواهد داشت. تحت این شرایط، با فراگیر شدن ارزهای دیجیتالی و داشتن ارزش مبادله ای خالص، کاربرد آن به عنوان پول در اقتصاد اسلامی مصداق خواهد داشت. با این وجود، مورد خاص بیتکوین، به دلیل عدم ثبات و نوسانات شدید ارزش آن، در حال حاضر بیش از آنکه به عنوان پول مطرح باشد، به مانند دارایی مالی (Financial Asset) شناخته خواهد شد.
در این راستا، برخی از محققین اسلامی پیشنهاد کردهاند که برای اطمینان کافی از باثبات بودن ارزهای رمزنگاری شده، فرآیند انتشار آنها بر اساس پشتوانه طلا انجام شود. در این شرایط ارزش مبادلهای این ارزها، علاوه بر توافق عمومی، به ارزش ذاتی طلای مورد استفاده نیز بستگی خواهد داشت. شایان ذکر است که در ماه می سال جاری یکی از فینتکهای دوبی به نام “یک گرم[6]” اولین ارز دیجیتالی با پشتوانه طلا را معرفی کرد. این ارز، از یک سو همانند بیتکوین است چرا که بر اساس تکنولوژی بلاکچین ایجاد میشود؛ از سوی دیگر، دارای ارزش ذاتی است چرا که هر یک واحد آن دارای پشتوانه یک گرم طلا است. بنابراین، یکی از خصوصیات بارز این ارز داشتن کف قیمت معادل یک گرم طلا می باشد.
نکته دوم بحث ارزهای دیجتالی آن است که چون پول برای ناشر آن حق آقایی (seigniorage) ایجاد میکند، بنا به قاعده نفی سبیل انتشار آن باید در کنترل حکومت باشد. از این جهت، در صورت پذیرش ارز دیجیتالی به عنوان پول در مالی اسلامی، لازم خواهد بود که دولت اسلامی نسبت به فراهم کردن زیرساختهای آن، ایجاد واحد پولی جدید برای کشور و گسترش آن اقدام لازم را به عمل آورد. بدین ترتیب، علاوه بر امکان قانونگذاری و نظارت بر این فرآیند، رویکرد سیاستگذاری پولی به منظور اثربخشی بر فعالیتهای اقتصادی و دستیابی به اهداف کلان نیز موضوعیت پیدا میکند.
4-2- قراردادهای هوشمند
محور بعدی کاربرد بلاکچین در مالی اسلامی، در خصوص طراحی قراردادهای هوشمند اسلامی است. بر اساس اصول شریعت، قراردادها و یا معاملات اسلامی باید عاری از ربا، غرر، میسر، قمار و حرام باشد.
از آنجا که تحلیلهای کلان-داده، اطلاعات مفیدی در ارتباط با سابقه اعتباری و رتبهبندی اعتباری فراهم کرده است و در قراردادهای هوشمند نیز امکان نظارت موثر بر قراردادهای مالی و لزوم تایید و اثبات کار وجود دارد، مشکلات اطلاعات نامتقارن، انتخاب بد، مخاطرات اخلاقی و همچنین هزینههای نمایندگی کاهش مییابد. بنابراین از یک سو، زمینه برای اجرای قراردادهای مشارکتی و گسترش مالی اسلامی در این حوزه فراهم میشود. از سوی دیگر، به دلیل توزیع دفاتر اطلاعاتی، تکنولوژی بلاکچین سبب تقویت شفافیت به عنوان اصل کلیدی در کلیه قراردادهای مالی اسلامی میشود؛ بگونهای که توسط کلیه ذینفعان من جمله، مشتریان، سهامداران، اعتباردهندگان، دولت و مقام پولی و مالی قابل نظارت آنی است.
بنابراین قراردادهای هوشمند را میتوان به نحوی تنظیم نمود که در آن اصول اساسی قراردادهای اسلامی مانند پرهیز از ربا، غرر، میسر، قمار و حرام رعایت شده باشد. در این شرایط نقش دولت، مقام پولی و شورای فقهی، علاوه بر تنظیم مقررات، تهیه و تدوین قراردادهای هوشمند مالی اسلامی برای عملیاتی شدن در بستر تکنولوژی بلاکچین خواهد بود. در این راستا، پیشنهاد میشود برای حفظ یکپارچگی و هماهنگی بین سامانههای مختلف ارایه دهنده خدمات مالی اسلامی، هیات خدمات مالی اسلامی (IFSB) پیشنویس قراردادهای هوشمند مالی اسلامی و همچنین ضمانتهای اجرایی آن را تدوین نماید. به عبارت دیگر، همانند استانداردادهای مالی، استانداردهای بین المللی برای قراردادهای هوشمند مالی اسلامی تعریف شود که این امر به سبب داشتن ظرفیت تخصصی این نهاد (هم از نظر فقهی و هم از نظر تکنیکی) سبب کاهش هزینه های تهیه کدها و همچنین یکسان بودن رویه قراردادها در بین کلیه اتوماسیونهای مالی اسلامی و در نتیجه افزایش شفافیت و ایجاد اطمینان نسبی از انطباق پروتکلها با شریعت میشود.
همچنین، قراردادهای هوشمند اسلامی را میتوان در قالبهای مختلفی از جمله تامین مالی نظیر به نظیر، تامین مالی دسته جمعی (Crowdfunding) و همچنین مدیریت اوراق بهادار استفاده کرد. در قالب تامین مالی نظیر به نظیر، قراردادهای متعددی مانند صدقات، انفاق، قرض الحسنه و مشارکت امکان عملیاتی شدن دارد. این قراردادها با فراهم آوردن وجوه مورد نیاز برای فرد خاص نقش موثری در کاهش فقر، افزایش اشتغال و نوآوری دارد. همچنین در قالب تامین مالی دسته جمعی میتوان از عقود صدقات، انفاق و قرض الحسنه برای کمک در تامین مخارج حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و یا حتی تامین مالی پروژه های عمرانی و اجتماعی دولت و از عقود مشارکتی نیز برای برای تامین مالی بنگاههای متوسط و کوچک مقیاس (SMEs) و تامین مالی سرمایه خطرپذیر (Venture Capital) استفاده کرد. این قراردادها نیز پس از اجرایی شدن، نقش موثری در عمران و آبادانی جامعه خواهد داشت. در نهایت، در طراحی قراردادهای هوشمند برای اوراق بهادار نیز میتوان اوراق سهام و یا صکوک پروژه های دولتی و خصوصی را در قالب سهم های دیجیتالی بر بستری شفاف، ایمن و قابل ردیابی عرضه کرد. با توجه به وجود اطلاعات شفاف از ویژگیهای پروژه ها و همچنین امکان نظارت بر نحوه استفاده آن، در صورت طراحی مناسب این قراردادها نقش موثری بر گسترش تامین مالی اسلامی خواهد داشت.
5- جمع بندی و پیشنهادات
در این یادداشت به بررسی تکنولوژی بلاک چین و نقش آن در گسترش مالی اسلامی پرداخته شد. بدین منظور در ابتدا به معرفی این تکنولوژی و تبیین کاربردهای آن در حوزه ارزهای دیجیتالی و همچنین قراردادهای هوشمند پرداخته شد. بررسی ها حاکی از آن است که این تکنولوژی توانایی ایجاد تغییرات شگرف در صنعت بانکداری و نظام مالی را دارد؛ به همین جهت است که کشورهای مختلف، کارگروههایی متعددی را تشکیل دادهاند تا با بررسی جوانب مختلف آن، استراتژی مناسبی را برای ارتقای خدمات نظام مالی ارایه دهند.
از سوی دیگر، نظام مالی اسلامی، بر طبق آموزه های شریعت، دارای اصول و قواعد منحصر به فردی است که توانسته است علیرغم نوپا بودن رشد خیره کنندهای را در دهه اخیر تجربه کند. با این وجود، به دلیل اثرگذاری تحولات فناوری بر مدل کسب و کار موسسات مالی من جمله موسسات اسلامی، ضروری است که سیاست گذارن کشورهای اسلامی و بالاخص هیات خدمات مالی اسلامی (IFSB)، به منظور گسترش این نظام و رسیدن به ظرفیت های واقعی آن، زمینه کاربرد تکنولوژیهای مالی جدید را با در نظر گرفتن اصول شریعت فراهم نمایند.
با این رویکرد بررسی تکنولوژی بلاکچین در دو حوزه ارزهای دیجیتالی و قراردادهای هوشمند، نشان میدهد که کاربرد این تکنولوژی با رعایت ملاحظاتی، پتانسیلهایی بالایی در جهت گسترش مالی اسلامی و در نتیجه نیل به اهداف آن مانند کاهش فقر و بیکاری و افزایش عمران و آبادانی جامعه دارد. بدین منظور در خصوص ارزهای دیجیتالی، با توجه به تعاریف و کارکردهای پول در اقتصاد اسلامی، لازم خواهد بود که دولت اسلامی نسبت به فراهم کردن زیرساختهای آن و ایجاد پول دیجیتالی مخصوص عمل نماید. همچنین، برای کاربرد قراردادهای هوشمند مالی اسلامی پیشنهاد شده است که استانداردهای ناظر بر این قراردادها توسط IFSB تهیه و تدوین شود تا رویکردی یکپارچه در ارایه آنها توسط اتوماسیون های مالی اسلامی شکل گیرد.
مآخذ
داودی، پرویز. نظری، حسن و میرجلیلی، حسین. (1374). پول در اقتصاد اسلامی. دفتر حوزه و دانشگاه. انتشارات سمت.
Kammer, M. A., Norat, M. M., Pinon, M.M., Prasad, A., Towe, M. C. M., & Zeidane, M. Z. (2015, April), Islamic Finance: Opportunities, Challenges, and Policy Options (IMF Staff Discussion Note No. 15/05), Washington, DC: International Monetary Fund
Nakamoto, S. (2008). Bitcoin: A peer-to-peer electronic cash system.
Peters, G. W., & Panayi, E. (2016). Understanding modern banking ledgers through blockchain technologies: Future of transaction processing and smart contracts on the internet of money. In Banking Beyond Banks and Money (pp. 239-278). Springer International Publishing.
Szabo, N. (1997). The idea of smart contracts. Nick Szabo’s Papers and Concise Tutorials.
منبع: فصلنامه تازههای اقتصاد، ویژهنامه هفتمین همایش سالانه بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت، بهمن ۱۳۹۶، صفحات ۱۱۸-۱۱۴.