جمعه 2 آذر 1403
خانهخبراقتصادیتنها ۲درصد از تامین مالی تولید از طریق بورس انجام می‌شود

تنها ۲درصد از تامین مالی تولید از طریق بورس انجام می‌شود

تنها ۲درصد از تامین مالی تولید از طریق بورس انجام می‌شود

یک کارشناس بازار سرمایه گفت: باید به سمت تامین مالی تولید از طریق بورس برویم که هم شفاف‌تر است هم مکانیزم قیمت‌گذاری مشخصی دارد، هم نقد‌شونده است و هم اینکه نیازمند وثیقه خاصی نیست.

به گزارش رتبه آنلاین از فارس، نشستن در تاکسی و توجه به تحلیل‌های گسترده سیاسی – اقتصادی راننده‌ها یکی از سرگرمی‌های روزانه مردم به حساب می‌آید. در این بین سوژه بسیاری این بحث‌ها متناسب با مضوعات روز کشور مشخص می‌شود. در همین ارتباط، طبیعی است که سوژه اغلب بحث‌هایی که در تاکسی‌ها شکل می‌گیرد متاثر از مسئله بورس و بازار سرمایه باشد.

در حقیقت بالا و پایین شدن بازار بورس، هر یک تحلیل مجزایی را در تاکسی‌ها می‌طلبد. عده‌ای معتقد هستند، علت افزایش بورس نیاز دولت به جبران کسری بودجه بود و حال با تامین بودجه از این محل دیگر به این بازار نیازی ندارد. بخش دیگر معتقدند بورس متاثر از تحولات خارج از مرز‌ها نوسان می‌گیرد. در حاشیه این بحث‌ها عده‌ای با خیال راحت و بدون توجه به جدال‌ها بورسی در سایر بازارهای سرمایه به فعالیت می‌پردازند.

نکته جالب در بحث‌های شکل گرفته تاکسی‌ها حول محورهای بورسی ذینفعان گسترده‌ای نیز دارد.  بخشی از مسافران می‌گویند، فلان فامیلشان خانه  ماشین خود را فروخته و پول آن را وارد بازار سرمایه کرده است. بخش دیگری از مسافران می‌گویند، بازار طلا و سکه تضمینی است و به همین دلیل ریسک انتقال سرمایه خود  به بازار بورس را به خود تحمیل نکردند اما هستند کسانی که سرمایه‌ خود را به هدف تولید به بخش مولد اقتصادی برده‌اند و  از سودهای کلان بازارهای سرمایه‌ای بی نصیب هستند. در این بین جمع عمده‌ای از مردم هستند که سوالی در ذهنشان مطرح میشود. آنها می‌پرسند، چرا نقدینگی جذب شده در بورس زمینه افزایش تولید را فراهم نمی‌آورد؟

در انتهای مهرماه سال گذشته شاخص کل بورس معادل 308 هزار واحد عنوان می‌شد. پس از گذشت 1 سال و در 28 مهرماه سال جاری این شاخص به رقم 1 میلیون و 462 هزار واحدی رسیده و رشد شگفت‌ انگیز 374 درصدی را تجربه کرد. این در حالیست که در تاریخ 19 مرداد ماه سال جاری شاخص کل بازار سرمایه به رقم 2 میلیون 78 هزار واحد رسید. این در شرایطی است که در تاریخ 19 مرداد سال 98 شاخص کل بورس رقم 255 هزار واحد را تجربه کرده و در یک سال 714 درصد افزایش یافته است.

توجه نقدینگی کشور به بازار بورس، زمینه خوشحالی بسیاری از کارشناسان را مهیا ساخت. در واقع این دسته از کارشناسان معتقد بودند، بازار بورس برخلاف سایر بازارهای سرمایه‌ای نظیر ارز، سکه و طلا این فرصت را دارد تا پول را به بخش مولد اقتصادی و پروژه‌های تولید محور هدایت کند.

به استناد بررسی‌های انجام شده به نظر می‌رسد، بستر تولد گزاره ” استفاده از بازار بورس به منظور تامین مالی پروژه‌های تولید محور ” که به طور مکرر توسط چهره‌های شاخص سیاسی استفاده می‌شود، همین دیدگاه مطرح شده از سوی کارشناسان است.

در این ارتباط بسیاری از کارشناسان اقتصادی با توجه به اعتقاد نداشتن به ماهیت تولید محور بازار سرمایه، رشد نجومی این بازار را یک بمب ساعتی در اقتصاد تلقی کردند و نسبت به این موضوع به صورت جدی هشدار دادند.

در چنین شرایطی مطرح شدن کلید واژه صندوق پروژه و استفاده از آن در تامین مالی بخش مولد اقتصادی، تزریق نقدینگی جذب شده توسط بازار بورس به حوزه تولید را نوید داد.

استفاده از روش تامین مالی صندوق پروژه در شرایطی مطرح شد که دولت به دلیل تحریم گسترده اقتصادی با کسری قابل توجه بودجه مواجه بود و همین امر نیاز برای پیگیری سایر روش‌های تامین بودجه پروژه‌ها را بیش از پیش مورد توجه قرار می‌داد.

در این بین این سوال که «چگونه ممکن است ماهیت بازار سرمایه‌ای نظیر بورس زمینه تامین مالی حوزه مولد اقتصاد را فراهم آورد؟» می‌تواند برای همه اقشار به خصوص فعالین حوزه اقتصاد مطرح باشد. آیا ممکن است پروژه‌های ساخت نیروگاه‌های تولید برق، ساخت زیرساخت‌های حمل و نقل نظیر جاده‌های آسفالتی و ریلی، پتروپالایشگاه‌ها و سایر واحدهای تولید فرآوردۀ نفتی و همچنین سایر بخش‌های مولد اقتصاد در بازار سرمایه‌ای تامین مالی بشوند؟

پاسخ سوالات مطرح شده نیازمند اشراف به شیوه‌های مطرح شده به منظور تامین مالی پروژه‌های تولید محور از بازارهای سرمایه‌ای نظیر بورس است. در حقیقت آشنایی با ماهیت نحوه تامین مالی پروژه‌ای می‌تواند پاسخی جامع برای سوالات مذکور تلقی شود.

در همین ارتباط بررسی صورت گرفته در تجربه کشورهای مختلف نشان می‌دهد که بدون دست‌درازی به بودجه عمومی دولت‌‌ها، می‌توان پروژه‌‌های کلان ملی را از طریق بازار سرمایه تامین مالی کرد. در همین راستا و به منظور تشریح نحوه تامین مالی پروژه‌های عمرانی و مسائل مرتبط با این حوزه به سراغ میثم بیات، کارشناس بازار سرمایه رفته‌ایم.

مشروح این گفتگو به شرح زیر است:

*سهم بسیار پایین  بازار سرمایه ایران از تامین مالی پروژه‎های تولید محور

 پس از اوج گیری شاخص بورس، بحث تامین مالی از بورس تامین شد، به نظر شما علت‌های شکل‌گیری این بحث چیست؟

در نبود تامین مالی خارجی و عدم دسترسی به منابع بین‌المللی تأمین مالی، کمبود منابع صندوق توسعه ملی و سخت گیری‌‌های سیستم بانکی در ارائه تسهیلات به پروژه‌‌ها، بایستی به راهکار‌های جدید، کارا و کم هزینه‌تری فکر کرد که بتواند این نوع پروژه‌‌ها را تأمین مالی کند.  تجربه دنیا نشان می‌دهد استفاده از نوآوری های مالی و طراحی ابزارهای جدید واسطه ای بین سرمایه گذاران و تامین مالی کنندگان در بازارهای سرمایه بین المللی باعث شده، به طور متوسط بیش از 50 درصد تأمین مالی شرکت‌‌ها مبتنی بر سهام و از طریق عرضه و پذیرش در بورس اتفاق بیفتد در حالی‌که این میزان در ایران کمتر از 10 درصد است و اتکای تامین مالی شرکت‌‌ها کماکان بر سیستم بانکی است.

در شرایطی که تامین مالی از بورس یک ایده کلی به حساب می‌آید، جزئیات پیاده‌سازی این ایده شامل چه مواردی می‌شود؟

در ابتدا به منظور پاسخ به این سوال باید به راهکار‌های مشارکت عمومی خصوصی برای تامین مالی تولید اشاره کرد. با توجه به اینکه اکثر پروژه‌‌هایی که در مرحله شروع و دوره ساخت باشند، دسترسی به وثایق مورد نیاز برای اخذ تسهیلات را ندارند، روش بهینه و جایگزین استفاده از راهکار‌های مشارکتی است که مهمترین آن‌ها جذب منابع عمومی ‌از بازار سرمایه و به طریق انتشار سهام خواهد بود. در این میان نیز روش مطلوب برای اینکه هم منابع عمومی‌ وارد پروژه شوند و هم مالکین فعلی شرکت منتفع شوند، افزایش سرمایه با سلب حق تقدم و عرضه آن در بورس پیشنهاد می‌شود.

*تنها 2 درصد از تامین مالی بخش مولد اقتصاد در بازار بورس انجام می‌پذیرد

در شرایط کنونی سهم تامین مالی پروژه‌های عمرانی از بازار سرمایه کشور چه مقدار است؟

در رابطه با سهم پایین بازار سرمایه ایران از تامین مالی باید گفت، هم اکنون در کشور‌های اروپایی و آمریکا حدود 70 تا 80 درصد از تأمین مالی شرکت‌‌ها از طریق عرضه سهام و افزایش سرمایه در بازار سهام اتفاق می‌افتد و میزان 20 تا 30 درصد از آن از طریق انتشار اوراق بدهی یا سیستم بانکی صورت می‌گیرد. این درحالی است که در بازار مالی ایران تأمین مالی از طریق سیستم بانکی حدودا 90 درصد و از سیستم انتشار اوراق بدهی حدود 5 تا 8 درصد است و تنها 2 درصد از تأمین مالی شرکتی از طریق عرضه عمومی‌افزایش سرمایه و انتشار سهام در بورس صورت می‌گیرد.

 به نظر شما تامین مالی پروژه‌های چه مزایایی را برای مردم و تولیدکنندگان به همراه خواهد داشت؟

در راستای شفاف کردن مزایای تامین مالی بخش تولید از طریق عرضه سهام برای مردم و تولیدکنندگان، توجه به این نکته ضروری است که بازار تأمین مالی شرکت‌‌ها یک بازار بلندمدت است در حالی‌ که ماهیت بازار پول، تأمین مالی کوتاه مدت زیر یک سال به حساب می‌آید. این در حالی است که این ماهیت در کشور ما تغییر یافته است.

در هر صورت با وجود پتانسیل نقدینگی فراوانی که در بورس اوراق بهادار کشوربا تأکید بر سهام وجود دارد، توجه به این نکته ضروری است که شرکت‌ها بخش عمده تامین مالی خود را از طریق این بازار انجام دهند. زیرا شفاف‌تر از سایر روش‌های تامین مالی است. همچنین مکانیزم قیمت‌گذاری مشخصی نیز دارد و نقد‌شونده هم هست. به علاوه این که نیازمند وثیقه خاصی نیست و صرفا از طریق متعهدین پذیره‌نویسی قابل انجام است. این مزایا در شرایطی برای تامین مالی از بورس مطرح می‌شود که انتشار اوراق یا تأمین مالی بانکی نیازمند وثایق یا ضامن معتبر، فرآیند طولانی و فرصت کم برای بازپرداخت اصل و فرع است.

*راهکار بهینه تامین مالی پروژه‌های ملی

تامین مالی پروژه‌ها و اصطلاح ورود پول بورس به بخش تولید که این روزها زیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد با چه سازوکاری امکان پذیر است؟

در خصوص پروژه‌‌های ملی از قبیل طرح‌های پتروپالایشگاهی و توسعه میادین نفتی، با توجه به زمان زیادی که تا بهره‌برداری این پروژه‌ها طول می‌کشد و از طرفی عدم امکان پرداخت سود در سال‌های ابتدایی مسئله اندکی پیچیده تر خواهد بود. در همین راستا بایستی نهادهای واسطه‌‌ای در این زمینه وجود داشته باشد که سرمایه‌گذاری‌‌های خرد مردمی ‌را جمع‌آوری کنند. همچنین نهادهای واسطه‌ای مثلا صندوق های سرمایه گذاری، جهت مدیریت این منابع خرد و پاسخ‌دهی به توقعات بازدهی و نقدشوندگی سرمایه‌گذاران خرد باید دربرگیرنده شرایطی باشند.

نهادهای واسطه‌ای مانند صندوق های سرمایه گذاری، جهت مدیریت این منابع خرد و پاسخ‌دهی به توقعات بازدهی و نقدشوندگی سرمایه‌گذاران خرد باید چه شرایطی را داشته باشند؟

این صندوق‌ها باید دارای نقدشوندگی بالا و بازارگردان باشد و قیمت‌‌ها را در جهت یک سود پیش‌بینی شده قابل قبول در مقایسه با فرصت‌‌های سرمایه‌گذاری رقیب مدیریت کند.

از طرفی قابل خرید و فروش توسط سایر صندوق‌‌های با درآمد ثابت (پوشش دهنده حد نصاب سهام)، صندوق‌های سهام خصوصی و فراصندوق‌‌ها باشد.

همچنین سود این صندوق واسطه ای بایستی پلکانی متناسب با زمان حفظ واحد‌ها توسط سرمایه‌گذاران افزایشی باشد. به علاوه اینکه واحد‌های این صندوق می توانند قابل تبدیل به سهام بورسی باشند تا بخشی از دغدغه ‌های مربوط به پرداخت اصل مبلغ در سررسید توسط سرمایه‌پذیر رفع شود.

*موانع تامین مالی پروژه‌ها و ورود نقدینگی جذب شده به تولید

 عده‌ای معتقدند، باید امکان ارزشگذاری واحد‌های این صندوق به صورت بر خط وجود داشته باشد، نظر شما در این رابطه چیست؟

یکی از اساسی‌ترین ویژگی‌های صندوق‌های پروژه امکان ارزش گذاری واحد‌های این صندوق متناسب با پیشرفت پروژه است و استاندارد‌هایی برای ارزشگ‌ذاری آن در نظر گرفته شود تا هم برای سرمایه‌پذیر و هم سرمایه‌گذار منصفانه باشد.

همچنین قابلیت تسهیم سود پروژه در زمان بهره‌برداری به طور کامل و با محاسبه دقیق قابل انجام باشد و قبل از آن نیز شبیه به اوراق مشارکت،‌ به طور علی‌الحساب در تارنمای صندوق محاسبه شود.

 موانع تامین مالی پروژه‌ها و ورود نقدینگی جذب شده به تولید شامل چه مواردی است؟

وثایق سخت‌گیرانه مثل سهام بورسی و املاک سهل البیع از سوی سپرده‌گذاری مرکزی اوراق بهادار که مانع بزرگ خیلی شرکت‌ها جهت تأمین مالی است در اینجا جای خود را به ضمانت از طریق سیستم بانکی دهد و حتی الامکان اعطای این ضمانت مبتتی بر رتبه‌بندی اعتباری از سوی مؤسسات رتبه‌بندی بر اساس عملکرد سهامدار عمده پروژه باشد.

 به نظر شما چه زیرساخت‌هایی به منظور ورود نقدینگی بازار سرمایه به بخش تولید باید در نظر گرفته شود؟

زیرساخت‌های لازم به منظور ورود نقدینگی جذب شده توسط بازار سرمایه به حوزه تولید می‌بایست قابلیت عرضه همزمان در بورس و سیستم بانکی را دارا باشد یعنی حتی برای اشخاصی که کد بورسی نداشته باشند خرید واحد‌های این نوع صندوق امکان‌پذیر باشد. در چنین شرایطی است که زمینه دسترسی آحاد مردم نسبت به این سرمایه‌گذاری در پروژه‌های تولید محور باز شده و شرایط برای توسعه صندوق‌های پروژه و همچنین توزیع عادلانه سود ناشی از این پروژه‌ها ایجاد می‌شود.

همچنین، ترکیب فروش واحد‌های این صندوق‌‌ها با قرارداد اختیار فروش ضمنی توسط سرمایه‌گذار و اختیار خرید برای ناشر یا هر نوع ابزار بیمه ای دیگر مورد توافق،‌ باعث بازاریابی بهتر این واحد‌ها در بورس و آسودگی خاطر سرمایه‌گذاران خواهد شد. از طرفی بهتر است کنسرسیومی ‌از شرکت‌‌های تأمین سرمایه،‌ تعهد پذیره‌نویسی و بازارگردانی واحد‌های این صندوق را بر عهده بگیرند.

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید