ادامه تحریمهای هستهای ایران موجب میشود که یوان چین جایگزین دلار آمریکا در معاملات نفتی جهان شود.
به گزارش رتبه آنلاین به نقل از پایگاه تحلیل اقتصادی لومباردی لیر آمریکا ، به عنوان پیشبینی سال ۲۰۱۸ به قلم الساندرو بورنو آمده است: اگرچه تغییر و تحولات اساسی معمولا بدون آمادگی قبلی افراد و یا ملتها رخ میدهد، اما با ظهور قدرتهای اقتصادی جدید در جهان بی تردید هژمونی مالی و اقتصادی آمریکا در معرض تهدید جدی قرار گرفته و میگیرد.
مدت ۵۰ سال بود که قدرت اقتصادی و سیاسی آمریکا بر پایه دلار به عنوان ارز غالب در معاملات نفتی جهان قرار داشت، اما تغییرات جدید در مناسبات مالی بین المللی به تدریج میرود همگان را شگفت زده کند و حتی اگر این تغییرات بخواهد برای بهبود وضعیت اقتصادی جهان همچنان پیش رود، شکی نیست برخی کشورها از جمله آمریکا را با تنشها و خطراتی جدی مالی مواجهه خواهد کرد.
دلار آمریکا همواره ارز غالب در معاملات نفتی جهان بود، چرا که هر کشور خریدار نفت، صرف نظر از محل تولید این انژی اعم از نفت وست تگزارس اینترمدیت، برنت دریای شمال و حتی در کشورهای عضو سازمان تولید کنندگان نفت (اوپک) لاجرم دلار آمریکا میپرداخت، اما دولت ایران با راه اندازی بازار بورس کیش در اواخر سال ۲۰۱۰ تلاش زیادی کرد که این استیلای دلار را در عرصه ژئوپولتیک جهان به چالش بکشد.
اگرچه تاثیر این اقدام تهران بسیار محدود بود و تهدید اولیه آن چندان از سوی آمریکا جدی گرفته نشد، اما تغییرات باورنکردنی و تهدیدات بزرگی در عرصه اقتصاد نفتی جهان رخ نمود و به تدریج چین معاملات نفتی خود با روسیه را به یوان انجام داد و حتی ژاپن نیز در مواقعی مجبور شد در معاملات نفتی خود از دلار فاصله بگیرد.
اگرچه واژه دلار نفتی برای نخستین بار توسط ابراهیم اوویس استاد دانشگاه جرج تاون آمریکا برای بررسی تاثیر اختلال اجتماعی و اقتصادی دریافت میلیاردها دلار آمریکا توسط کشورهای چون عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و ایران ساخته و استفاده شده بود، اما افزایش قیمت نفت به همراه افزایش تقاضای آن که بر اساس قرارداد نظام پرداخت بین المللی سال ۱۹۴۴ موسوم به برتون وودز و برمبنای مبادله ارزی به طلا شکل گرفته بود، موجب افزایش هرچه بیشتر قیمت آن در بازارهای جهانی شد و لذا دلار به یک ارز بدون چالش در مبالات جهانی تبدیل شد و ارزش آن تا بحران مالی سال ۲۰۰۸ در اقتصاد جهان همچنان ثابت ماند و حتی رو به افزایش نهاد.
البته این بحران گرچه بسیاری از کشورهای کوچکتر جهان به ویژه کشورهای کم جمعیت تولید کننده نفت را با چالشهای جدی رو به رو کرده بود، اما به سهم خود بزرگترین نعمت برای اقتصاد آمریکا بود، چرا که دلار آمریکا به تدریج ارز غالب دیگر محصولات از جمله محصولات معدنی نیز قرار گرفت و حتی بدهیهای خارجی آمریکا که از قضا بدهکار ترین کشور جهان نیز هست را نیز جبران کرده بود.
با این وجود، اگرچه هنوز بانکهای مرکزی بسیاری از کشورهای جهان معاملات بین المللی خود را بر اساس دلار تنظیم کرده و میکنند، اما رقیب آمریکا، یعنی چین که دومین اقتصاد جهان را از آن خود دارد کم میل نیست یوان را در معاملات بین المللی جایگزین دلار کند.
چین با آن جمعیت فراگیرش که از قضا بزرگترین خریدار نفت ایران نیز به شمار میرود و رقیب اصلی اقتصاد آمریکا است، یکی از حامیان برنامه هستهای ایران نیز هست، با این وجود هرچه تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران و برنامههای هستهای آن کشور بیشتر ادامه یابد، دولت چین نیز بهترین فرصت را در اختیار خواهد داشت تا تمامی معاملات تجاری اعم از نفتی و غیر نفتی با ایران را با یوان انجام دهد و به تدریج این اصل را در معامله با دیگر کشورهای جهان نیز تسری بخشد.
بنابراین، تحریمهای آمریکا علیه ایران نه تنها تهران را از واشنگتن دور تر و به پکن و مسکو به عنوان رقیبان اصلی واشننگتن نزدیکتر خواهد کرد، بلکه ادامه این روند در دراز مدت سنگ بنای یک تجارت بدون دلار را در جهان پایه ریزی خواهد کرد که حاصل آن چندان خوش آیند آمریکا و همپیمانان غربی آن نخواهد بود.
بنابراین، ادامه تحریمهای آمریکا علیه ایران و به ویژه دست روی دست گذاشتن دولت آمریکا برای تایید نهایی توافق جامع هستهای قدرتهای جهانی با ایران (برجام) که در سال ۲۰۱۵ امضاء شد موجب میشود دلار به تدریج ارزش اقتصادی سابق خود را از دست بدهد و یوان چین جایگزین آن شود، به ویژه اینکه قدرتهای نوظهور اقتصادی در چهار گوشه جهان (آفریقای جنوبی، چین، روسیه، برزیل و هند) نیز به تدریج تلاش خواهند کرد وابستگی خود به دلار نفتی را کم کرده و به ارز غالبتر این اتحادیه اقتصادی (بریکس) که همان یوان باشد، روی آورند.
از طرف دیگر ژئوپلتیک خاورمیانه نیز امروزه تغییر کرده است به گونهای که کوچکترین محاسبه غلط سیاسی و اقتصادی میتواند به بزرگترین فاجعه سیاسی و نظامی و جنگهای مخرب در جهان تبدیل شود.
اگرچه ایران به لحاظ نظامی نمی تواند با ارتش آمریکا هماوردی کند، اما صرف نظر از اینکه چه کسی در ایران حاکم باشد، آنها از زمان ایران باستان ثابت کردند که بسیار استراتژیک عمل کرده و به عنوان تکمیل کننده بازی شطرنج در جهان، از قضا در عین حال شطرنج بازان ماهری هستند.
آنها براحتی میتوانند با تشویق خریداران پراشتیاق نفت خود از جمله چین برای انجام معامله نفتی به یوان، ضربه بزرگی به منافع آمریکا وارد کنند و صرف نظر از اینکه دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا چه تصمیمی برای برجام بگیرد، براحتی از تاثیرات مخرب تحریمهای آمریکا علیه اقتصاد تهران بکاهند.
آمریکا با اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران و جدا کردن خود از بازار این کشور، نه تنها از بازندههای اصلی معاملات با ایران است، بلکه این کشور را به سمت رقیبانی سوق داد که آنها نیز خواستار جایگزین شدن یوان نفتی با دلار نفتی هستند.
اگرچه کشوررهای حوزه اتحادیه اروپا امروزه از یک توان اقتصادی برابر چین برخوردار نیستند، اما اغلب کشورهای اروپایی امروزه کم میل نیستند تا معاملات تجاری خود را به یورو انجام دهند و چین نیز در این میان بی تردید از این فرصت استفاده خواهد کرد، همانگونه که قبلا سنت معامله با دلار نفتی را شکسته بود از این پس نیز بعد از ایران قصد دارد معاملات تجاری خود با ونزوئلا، کشورهای شمال آفریقا و حتی عربستان سعودی را بدون دلار انجام دهد و قدرت دلار را به چالش جدی بکشد.
از سوی دیگر، ایران نیز با تولید نفت ارزان و فراوان، بازارهای جهانی را دچار تزلزل خواهد کرد و چنانچه کشورهای تولید کننده نفت همچون عربستان بخواهند با افزایش تولید قیمت نفت را کاهش دهند، بیش از همه به خود و همپیمانانشان ضربه میزنند و در این میان ایران بیش از همیشه حفظ میماند.
بنابراین، چنانچه ترامپ همچنان بخواهد ایران را تهدید به نقض برجام کند، هم فرصت از سرگیری فعالیتهای هستهای را در اختیار ایران گذاشته است که شاید به یک دخالت نظامی پرهزینه دیگر از سوی ایران در منطقه خاورمیانه بیانجامد و هم خود را از حمایتهای کشورهای اروپایی، روسیه و چین برای دخالت نظامی در ایران محروم میکند، چرا که آنها رسما اعلام کرده اند در این زمینه در کنار ایران هستند و تنها اسرائیل (رژیم صهیونیستی) و عربستان هستند که از حمله آمریکا به ایران جانبداری میکنند.
بنابراین تاریخ معاصر نشان داد که تحریمها علیه ایران دیگر راه چاره برای جلوگیری از قدرت گرفتن ایران در خاورمیانه نیست، چرا که تجربه اعمال تحریمهای آمریکا از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) ایران به این سو خلاف آنرا ثابت کرده است و در واقع تشدید همین تحریمها در دهه ۱۹۸۰ بود که ایران را واداشت برنامههای توسعه هستهای و موشکی خود را توسعه ببخشد.
بطور مثال، تحریمهای آمریکا برای جلوگیری از سرمایه گذاریهای خارجی در بخش نفت و گاز ایران موجب شده بود این کشور در مقابل، صنایع و فناوریهای هستهای خود را توسعه بخشد و از این طریق به نوعی دیگر سیاست خارجی خود را در مقابل دشمنان خود قدرتمند سازد، پس از این پس تنها باید گفت «مرگ بر دلار نفتی و درود بر یوان نفتی».