بورس در یک حلقه و دور باطل نقدینگی سرگردان جامعه گرفتار شد، بانکها تبدیل به یک بنگاه خصوصی شدند
احمد کریمی| اقتصاد ایران در سالهای اخیر از مسائل متعددی رنج برده است. اما مهمترین نکتهای که در این سالها برای بخش تولید مطرح بوده است موضوع تأمین مالی است. نکتهای که در حوزه بازار پولی و شبکه بانکی پیگیری شده است اما در عمل باید در بازار سرمایه پیگیری میشد.
اینکه چرا این اتفاق رخداده است در گزارشهای دیگر بررسیشده است اما آن چیزی که در این گفتوگو بدان پرداختهشده است، موضوع اوجگیری نقدینگی و کمبود نظارتها برای هدایت به بازار سرمایه است. چراکه در عمل کاهش توجه به بازار سرمایه، و مشکلات تأمین مالی در شبکه بانکی، از یک منشأ بروز کرده است و ارتباطی منفی بین این دو حوزه ساخته است.
به گفته یک کارشناس اقتصادی ماهیت تأمین مالی در بورس کشور رنگباخته و امروز بورس بازهایی در این بازار فعالاند که دغدغه نوسانات تابلوی حافظ رادارند و به پشت تابلوها و نیاز آن بنگاهها به تسهیلات برای توسعه، پیشرفت و تولید توجهی ندارند.
در حوزه این مسائل با آلبرت بغزیان کارشناس مطرح اقتصادی گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید:
دور باطل نقدینگی سرگردان
آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی در مقایسه تأمین مالی بنگاههای اقتصادی در بانکها و بازار سرمایه گفت: جایگاه بورس متناسب باسیاستهای تأمین مالی بنگاههای بزرگ تبیین نشده و امروز این بازار تبدیل به یک دارایی مردمی در کنار دیگر داراییها نظیر طلا، مسکن، خودرو و …شده که متأسفانه دیگر بورس مواجه با سرمایهگذاری و انتقال نقدینگی نیست بلکه در زمان تغییر پرتفوها، ارزش این بازار همانند یک دارایی محاسبه میشود.
وی ادامه داد: بنابراین بورس در یک حلقه و دور باطل نقدینگی سرگردان جامعه گرفتارشده چراکه با اوجگیری بازارهای فرعی همچون مسکن، ارز و غیره سرمایه مسیر خود را از بازار سهام بهسوی بازارهای فرعی تغییر داده و با افول این بازارها، سرمایه بار دیگر بورس را انتخاب میکند و لذا پول جدیدی به بازار سرمایه تزریق نمیشود.
این استاد دانشگاه افزود: شرکتهای متقاضی تأمین مالی به خاطر رفتوآمدهای سرمایه در بورس کشور نمیتوانند حساب ویژهای در تأمین مالی از طریق بورس داشته باشند زیرا سرمایه دارای هوشی قوی بوده و بهترین مسیر سرمایهگذاری را پیدا میکند؛ زمانی که محیط کسبوکار حال خوشی نداشته باشد طبیعی است که با سقوط یک سهم، سهامداران برای فروش آن هجوم آورده تا اندک دارایی باقیمانده خود را نقد کنند ؛ با این دیدگاه و محیط کسبوکار تضمینی برای عدم ورشکستگی بنگاههای تولیدی نخواهد بود و این بنگاهها سریعاً بهسوی بانکها حرکت میکنند.
تسهیلات بانکی برای تأمین مالی
بغزیان با تحلیل شرایط اعطای تسهیلات بانکی برای تأمین مالی بنگاههای اقتصادی تأکید کرد: بهرغم بالا بودن بهره تأمین مالی و تسهیلات بانکی، بنگاههای اقتصادی به خاطر سهولت کار بیشتر جذب بانکها میشوند و دیگر انتظار یک فرصت برای عرضه سهام شرکت خود را در بورس نمیکشند.
این کارشناس اقتصادی با اذعان به اینکه بورس محل تأمین سرمایه نیست، تصریح کرد: ماهیت تأمین مالی در بورس کشور رنگباخته و امروز بورس بازهایی در این بازار فعالاند که دغدغه نوسانات تابلوی حافظ رادارند و به پشت تابلوها و نیاز آن بنگاهها به تسهیلات برای توسعه، پیشرفت و تولید توجهی ندارند.
وی افزود: از سوی دیگر نباید فراموش کرد که بورس ایران عدد قابلتوجهی برای تکیه کردن بنگاههای اقتصادی بزرگ نیست زیرا بهاندازه گوگل نیز بازار ایران ارزش مالی ندارد.
یک ابزار ویترینی در بازار
بغزیان با اشاره به اینکه سوداگری در بورس نهادینهشده و تأمین مالی جایگاهی در این بازار ندارد، تصریح کرد: گردانندگان اصلی بورس از دولت، وزارت اقتصاد، سازمان بورس و حتی بانک مرکزی نیز بازار سهام را بهعنوان یک واحد تأمین سرمایه نمیشناسند بلکه این بازار را تنها بهعنوان یک ابزار ویترینی در بازار مینگرند.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه امکان تأمین مالی در بورس، هیچگاه شکل نخواهد گرفت، افزود: دولت اگر بخواهد بورس را بهعنوان نخستین واحد تأمین مالی لحاظ کند و باعث رونق این بازار شود باید در برابر آن، بازارهای دیگری را از رونق بی اندازد تا بورس جان بگیرد اما متأسفانه عدمحمایت از بازار سهام باعث کاهش انگیزه در این بازار شده است.
تغییر ماهیت بانکها
بغزیان در ادامه به نقش بانکها در تأمین مالی بنگاههای اقتصادی اشاره داشت و گفت: اصول فعالیتهای بانکی در اقتصاد همانند یک واسطه مالی طرحریزیشده بود تا سرمایه و نقدینگیهای مردم را جذب سیستم مالی تحت عنوان حساب پسانداز شود اما زمانی که میزان درآمدهای بانکی بهواسطه پساندازها افزایش یافت، ماهیت بانکها به سمت تأمین مالی و مداخله برای بهبود وضعیت اقتصادی تغییر کرد.
وی اضافه کرد: نیاز به تسهیلات یا تأمین مالی با چنین دیدگاهی در بانکها شکل گرفت که پساندازها با شرایطی بهصورت تسهیلات به بنگاهها و کسانی که نیازمند منابع مالی بودند، پرداختند و از آن به بعد بانک بهعنوان بخشی از اقتصاد در تولید، اشتغال و افزایش رفاه عمومی نقش مهمی ایفا کرد.
این کارشناس اقتصادی افزود: متأسفانه نظام بانکی پس از جذب سرمایههای مردمی علاقه چندانی به تأمین مالی بنگاههای اقتصادی نشان نمیدهد اما هزینههای کلانی برای آگهی و تبلیغات در راستای جذب سپردهگذاری مردمی صورت میگیرد که در مقابل هیچ اطلاعاتی نسبت به تأمین مالی و پرداخت تسهیلات به مردم داده نمیشود.
یک بنگاه خصوصی
وی تصریح کرد: بحران رکودی که امروز گریبان گیر بنگاههای اقتصادی شده توأم با کاهش ارزش پول ملی بوده بنابراین بنگاهدار برای تجهیز و سرپا نگاهداشتن خود نیازمند تأمین مالی بوده اما متأسفانه بانکها بهجای حمایت از تولید به شرکت داری وارد شوند.
این کارشناس اقتصادی با انتقاد از اینکه بانکها با حسابهای مردمی هرروز چاقتر میشوند، گفت: بانکها امروز درزمینهٔ تسهیلات و تأمین مالی اثربخشی خود را ازدستدادهاند و بهعنوان واسطه مالی بین مردم و بنگاههای اقتصادی شناخته نمیشوند بلکه بانکها امروز تبدیل به یک بنگاه خصوصی شدهاند که معایب فراوان آن درگیر بخشهای مختلف اقتصاد شده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه انباشت مطالبات بانکی به خاطر شنا کردن بانکها در خلاف مسیر پرداخت تسهیلات است، تأکید کرد: گام برداشتن نظام بانکی در مسیر تسهیلات کلان به افراد و شرکتها به نام تأمین مالی باعث شده که مطالبات بانکی در ابتدا تبدیل به شراکت شود و به همین دلیل است که بانک با عدم بازگشت تسهیلات خیلی نگران نمیشوند و وثیقهها نیز این نظام پولی صوری و بدون ارزش است.
باید با بانکهای بنگاهدار برخورد شود
بغزیان با انتقاد از اینکه نهادهای نظارتی در بورس و بانک، تعاملی برای بازگرداندن این دو نهاد پولی و مالی به جایگاه واقعی خود ندارند، تصریح کرد: باید با بانکهای بنگاهدار و سیستم سفتهبازی در بورس برخورد شود، اما نهادهای نظارتی بر این دستگاهها بهجای مبارزه، چند سال است که به این دو نهاد فرصت اصلاح میدهند تا خودشان در مسیر قانونی قرار بگیرند.
وی افزود: تأمین مالی در کشورهای درحالتوسعه دارای اهمیت بسزایی بوده و برخی پروژهها با تأمین مالی داخلی انجام میشود اما در پروژههای زیرساختی که حمایتهای دولتی کافی نیست، بانکها ملزم به حمایت واقعی و بدون حق انتفاع هستند.
کارشناس اقتصادی با اشاره به اینکه عدم سبک بودن بانکها، چالاکی را از این سیستم دور کرده است، گفت: با افزایش هزینههای عملیاتی بانکها موجب شده نرخهای خدمات بانکی و تسهیلاتی در سیستم بانکی ایران به نسبت دیگر رقبای منطقهای بالاتر باشد اما نباید فراموش کرد که نهاد ناظر نیز اجازه رقابت واقعی را در سیستم بانکی نمیدهد و بانکها مجبور به فعالیت با نرخهای هماهنگ هستند.