دکتر محمد طبیبیان
اخيرا فرد ذى نفوذ و مطرحى مطرح فرموده اند كه براى بر طرف كردن گرانی دلار چند نفر از دلالان ارز اعدام شوند!
ابتدا اجازه دهيد به عواملى كه از نظر اقتصادى تعيين كننده نرخ ارز هستند توجه كنيم. ارز هم مثل هر كالا يا دارايى ديگر داراى يك قيمت نسبى است و يك قيمت اسمى. در اقتصاد آن چه قيمت تلقى مى شود در واقع قيمت نسبى هر چيز است. قيمت برنج به نسبت قيمت گندم و قيمت گندم به نسبت قيمت گوشت و قيمت كفش به نسبت قيمت ساير كالا ها و تمام كالا ها و دارايى ها مثل املاك ، طلا ، و ارز را هم شامل مى شود. بنابر اين قيمت نسبى دلار به اين بر مى گردد كه مردم چگونه خيار، خربزه، نان، جوراب سكه طلا، مستقلات … را با دلار مقايسه مى كنند و چه عواملى سبب مى شود كه مردم در يك روز قيمت نسبى بالاترى براى دلار تعيين كنند نسبت به روز قبل. قيمت نسبى را هم براى همه چيز عرضه و تقاضا تعيين مى كند . در اين جا است كه ارز با يك كالاى ديگر مثل اقلام خوراك متفاوت خواهد بود يعنى عواملى كه عرضه و تقاضاى ارز را تعيين مى كنند. از جمله عوامل زير را مى توان دخيل دانست
1. تراز بازرگانى خارجى. اگر صادرات ما نسبت به واردات افزايش يابد عرضه ارز افزايش مى يابد و قيمت ارز كاهش مى يابد. بر عكس اگر كسرى حساب جارى در تجارت خارجى داشته باشيم قيمت ارز افزايش خواهد داشت.
2. تراز مبادله خارجى. اگر قيمت كالاهايى كه صادر مى كنيم نسبت به قيمت كالاهايى كه وارد مى كنيم افزايش يابد براى هر مقدار صادرات ارز بيشترى حاصل مى شود و در نتيجه مى تواند اثر كاهشى بر قيمت ارز داشته باشد.
3. شرايط سياسى. اين كه مردم اعتماد خود را به شرايط داخلى كشور از دست بدهند،وبه دليل تصور بحران داخلى، بحران بين المللى، نقض حقوق مالكيت و بى اعتبار شدن حق مالكيت به دارايى هاى داخلى-مثل امكان مصادره اموال، مهاجرت صاحبان ثروت و صاحبان سرمايه انسانى….
4. كسر بودجه هاى دولت. اين پديده در كشور هاى مختلف به شكل هاى متفاوتى عمل مى كند . در كشور هاى پيشرفته اگر دولت داراى اعتبار باشد، منجر به فروش اوراق قرضه بيشترى مى شود. اين امر نرخ هاى بهره را بالا مى برد. خارجى ها براى خريد اوراق نيازمند پول داخلى هستند كه اين امر قيمت پول داخلى را افزايش مى دهد. اما اگر استقراض هاى پى گير اعتبار دولت را كاهش داده باشد(مانند مورد يونان چند سال قبل) اين امر سبب فروش عجولانه اورق قرضه قبلى شده و نرخ پول داخلى را كاهش مى دهد. در كشور ما كسر بودجه معنى متفاوتى دارد و به نحو متفاوت و بسيار مخرب ترى عمل مى كند.
عامل اساسى ديگرى كه در تعيين قيمت ارز دخيل است و قيمت اسمى آن را تعيين مى كند نرخ تورم داخلى در مقايسه نرخ تورم خارجى است. اگر نرخ تورم در واقع و در بلند مدت در داخل بالاتر از نرخ تورم خارجى باشد اين عامل هم مشخصا ارزش پول داخلى را كاهش داده و قيمت پول خارجى را افزايش مى دهد. تورم در يك كشور هم در واقع يك پديده پولى است اما اين عبارت ساده نشان دهنده سوء مديريت وسيع در وجنات مختلف حيات سياسى،واجتماعى و اقتصادى است(از جمله كسر بودجه هاى آشكار و پنهان حكومت)
آيا عامل بورس بازى در اين بازار دخيل است؟ عامل بورس بازى يك عامل مستقل نيست و از عوامل بالا ريشه مى گيرد. مثلا شرايط سياسى و بين المللى، اگر انتظار شدت يافتن بحران ها را بروز دهد عده اى به بازار ارز هجوم خواهند برد. يا اگر تفاوت نرخ تورم داخلى و بين المللى براى مدتى انباشت شده باشد و مشخص شود كه امكان حفظ نرخ هاى موجود براى دولت موجود نيست بورس باز ها ممكن است وارد بازارشوند و فرصت سود بردن را براى خود آزمايش کنند.