جمعه 2 آذر 1403
خانهیادداشتچرا بنگاه ها شکست می خورند؟

چرا بنگاه ها شکست می خورند؟

آنچه در ماجرای اعتراض کارگران مجتمع هفت تپه به وضوح می‌توان دید این است که صنایع کشور در صورت بحران زدگی به سرعت می‌توانند به کانون چالش‌های اجتماعی، سیاسی و امنیتی تبدیل شوند.

زهرا کریمی| درباره شیوه واگذاری این مجموعه به بخش خصوصی اطلاعات دقیقی در دست نیست اما به‌طور کلی درباره واحدهای بحران زده صنعتی می‌توان گفت عموماً افرادی که این واحد‌های صنعتی را در جریان خصوصی‌سازی صاحب شده‌اند آگاهی چندانی از وضعیت و جنس این صنایع، بازارهای فروش و گرایش معناداری به نوسازی و سرمایه گذاری این مجموعه‌ها نداشتند. از سوی دیگر نسل دستگاه‌های صنایعی مثل نیشکر هفت تپه به مرور زمان قدیمی و فرسوده شده و نیاز به سرمایه گذاری‌های مجدد و به روزرسانی دارد اما خصوصی‌سازی «کج کارکرد» نشان داده که نمی‌تواند مشکلات این واحدها را مرتفع کند و امروز ماحصل این نوع سیاست‌ها را در قامت مشکلات بغرنج این واحدها می‌بینیم، واحدهایی که نیروهای مازاد خود را در کنار صنایع کهنه و فرسوده یکجا جمع کرده‌اند مثل سازه ضعیفی که نه تنها تقویت نشده بلکه وزن بیشتری روی همان سازه کجدار و مریز تحمیل شده است.
البته مجموعه نیشکر هفت تپه جزئی از خاطرات نسل‌های پیشین است و رونق آنها در دهه‌های گذشته مایه مباهات و افتخار کارکنان این مجموعه‌ها بود اما در ادامه به خاطر فقدان پویایی و از دست دادن شرایط رقابتی و نوع مدیریت حاکم بر آنها عملاً در شرایط رکود قرار گرفتند. از سویی انتظار می‌رفت که با سپردن مدیریت این مجموعه‌ها به بخش خصوصی، قدرت سرمایه گذاری و بهره‌وری این مجموعه‌ها افزایش یابد و تحول و پوست اندازی مثبتی در این شرکت‌ها ایجاد شود در حالی که فقدان اهلیت گردانندگان باعث شد که خصوصی‌سازی خود به یک طعمه جدید تبدیل شود. آمارها نشان می‌دهد که در 40 سال گذشته هیچ بازاری به اندازه بازار مسکن و زمین در سرمایه‌گذاری سودآوری نداشته است و همین عامل می‌تواند نقطه وسوسه انگیزی برای گردانندگان مجموعه‌هایی باشد که چشم به ارزش زمین‌های این مجموعه‌ها دوخته‌اند.
در شرایط فعلی صنایع ما به سرمایه‌گذاری و خانه تکانی جدی نیازمندند. ما نیاز داریم که سرمایه گذاران داخلی و خارجی به صورت مشترک، پویایی دوباره را به صنایع ما برگردانند. با این همه سرمایه‌گذاری هم بستر و فضای خود را می‌خواهد که در وضعیت کنونی اقتصاد ایران بعید به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری در این عرصه واجد جذابیت باشد. در حقیقت مسأله این نیست که چالش‌های صنایع فرسوده ایران و نیروهای کارگری‌اش حل نشدنی است، ما اولین و آخرین کشوری نیستیم که با این مسائل روبه‌رو شده‌ایم اما مسأله این است که شما تا زمانی که بیمارتان به یک وضعیت ثبات نرسد نمی‌توانید دست به جراحی‌های عمیق بزنید. مثل این می‌ماند که نخست باید فشار خون بیمار به یک حالت نرمال برسد تا بتوان جراحی را روی او انجام داد.
واقعیت آن است که حال صنعت ما وخیم است و ما اگر به دنبال شناسایی دقیق معضلات صنعت کشور هستیم می‌توانیم به سمت راه اندازی کلینیک‌های صنعتی برویم تا بحران‌ها، نقاط ضعف و قوت، ارزیابی بازارها، شرایط سرمایه‌گذاری و راه‌های برون رفت این مجموعه‌ها از رکود فعلی به شکل دقیق و علمی در این کلینیک‌ها بررسی شود و تصویر دقیقی از وضعیت موجود در برابر برنامه ریزان و سیاستگذاران قرار گیرد. از طرف دیگر با توجه به این که شرایط فعلی جذابیت سرمایه گذاری داخلی و خارجی در صنایع ایران را به حداقل رسانده تا زمانی که این وضعیت تغییر پیدا نکرده است خصوصی‌سازی با این روند نه تنها گره‌ای از کار فروبسته اقتصاد و صنایع کشور باز نخواهد کرد بلکه به پیچیدگی‌های فعلی هم خواهد افزود و تنها راهکار در این وضعیت این است که دولت در شرایط بحرانی مدیریت این مجموعه‌ها را به عهده بگیرد.
زهرا کریمی/ اقتصاددان 
منبع: روزنامه ایران 

اخبار مرتبط

بیشترین بازدید