گفت و گو با دکتر حسین امامی
سمیرا بختیار| پس از اخبار ضدونقیض درباره فیلتر شدن تلگرام ،شاهد بخشنامههایی از سوی دستگاههای دولتی به زیرمجموعههایشان مبنی بر استفاده از پیامرسان داخلی بودیم. از طرفی دیگر مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد هم با ارسال پیامک به ادمین کانالهای تلگرامی(شامد دار) جهت حمایت از برند آنها در پیامرسان داخلی همین درخواست را از آنان داشته است.اما این جریان سازی از بالا به پایین چقدر موفق میشود؟آیا تأثیری بر ترغیب مردم بهسوی پیامرسانهای داخلی دارد؟
حسین امامی کارشناس و پژوهشگر رسانههای نوین درباره جریان ساز بودن این خبر به شفقنا رسانه میگوید: اینکه دولت و دستگاههای آن بخواهد با صدور بخشنامههای مختلف به زیرمجموعههایشان پیامهایی را مبنی بر مهاجرت به پیامرسان داخلی بفرستند، این اختیار و اجازه رادارند ولی بخشی از این ماجرا مربوط به دولت است و بخش بزرگ دیگر آن به مردم برمیگردد.با توجه به اینکه جمعیت زیادی از مردم جامعه در تلگرام حضور دارند و آنها باید خود این شرایط مهاجرت را بپذیرند، لذا با بخشنامه و حضور دستگاههای دولتی نمیتوان مردم را ترغیب به استفاده از پیامرسانهای داخلی کرد.
ضرورت مطالعه تطبیقی
او با اشاره به اینکه مردم نوعی نگرش بیاعتمادی نسبت به پیامرسانهای داخلی دارند، توضیح میدهد: اگر بخواهد این کوچ دستوری انجام شود و یا از طرف مرکز فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد این حکم برای ادمین کانالهای تلگرامی در دستور کار قرار گیرد هیچ شانسی نخواهند داشت و جواب نخواهد داد. درواقع این نشان میدهد کسانی که این سیاستگذاری را انجام میدهند هیچ اطلاعاتی از قوانین و آشنایی با ماهیت فضای مجازی ندارند. فضای مجازی فضایی است که قانون خاص خود را میطلبد ما نمیتوانیم با یک فضای جدید قوانین قدیمی خود را به آن تحمیل کنیم لازم است که قوانین ما بهروز شود.
امامی توضیح میدهد: عضویت در کانالها و پذیرش قوانین مربوط به آن خود میتواند به معنای دریافت مجوز حضور و فعالیت در آن پلتفرم رسانهای است. به همین خاطر توصیه میکنم مسئولین یک مطالعه تطبیقی در این حوزه با کشورهای دیگر داشته باشند.بهطور مثال اگر کسی بخواهد در سایر کشورها که فیسبوک در آنجا آزاد است از آن استفاده کند و صفحه مربوط به کسبوکارش را راه بی اندازد آیا نیاز به مجوز دارد؟ این حرفها بیشتر خندهدار است. به نظرم ما یک سری قوانین و دستورات بیخاصیت داریم مثل قانون ممنوعیت ماهوارهها یا مجوز برای کانالهای با اعضای بیش از ۵ هزار نفر که در سالهای گذشته مطرح شد و هیچکدام اثری نداشتند. خب نتیجهاش چه شد؟ دیدیم که تنها یک عده سراغ اندکی دریافت مجوز رفتند.
انحصار تلگرام یک شعار است
این مدرس دانشگاه با انتقاد از صحبتهایی که درباره “انحصار تلگرام” گفته میشود بیان میکند: انحصار تلگرام یک شعار است پیامرسان بومی هم یک شوخی بیش نیست که نباید جدی گرفته شود. تجربه پیامرسانهای داخلی مثل همان تجربههایی که در مورد ایمیل بومی یا محیط وبلاگها(مانند بلاگفا) داشتیم، خواهد بود، تا الآن چندین بار اطلاعات کاربران در بلاگفا در این فضا از بین رفته است .برای همین معتقدم سرمایهگذاری فکری و محتوای و گردآوری اطلاعات مردم بر روی پیامرسانهای داخلی فایدهای ندارد و به نظر میآید پشتیبانی و خدمت خوبی در اینها دیده نمیشود.
او ادامه میدهد: تلگرام، انحصاری به وجود نیاورده است .انحصار این است که اینترنت ADSL در بیشتر مناطق فقط دست مخابرات است و اجازه نمیدهد شرکتهای دیگر و یا بخش خصوصی این اینترنت را ارائه کنند. انحصار یعنی رسانه دیداری و شنیداری دست صداوسیما است نه بخش خصوصی .انحصار این است که مسئولیت صدور مجوز و تنظیم مقررات صوت و تصویر در فضای مجازی و نظارت بر آن منحصراً بر عهده صداوسیما باشد.اینها را میگویند انحصار.
حضور مردم در پیامرسانها یک اصل مهم است
این پژوهشگر رسانههای نوین تصریح میکند: در این مدت که اخباری مبنی بر فیلتر شدن و اجبار به مهاجرت دستگاهها و مسئولان دولتی به پیامرسانهای داخلی صورت گرفت میتوان بازنده این عرصه را خود دستگاههای اجرایی دولتی دانست چون ارتباط شان در اینجا با مردم قطع شد. چراکه مردم برای دریافت آخرین اخبار از این نهادها از تلگرام که آسانترین و در دسترس ترین پیامرسان بود استفاده میکردند. ولی با این بخشنامهها در این چندروزه ارتباط خود را قطع کردند. برای همین این جریان دستوری بالا به پایین جواب نمیدهد و به نتیجهای نمیرسد.
امامی با توضیح درباره علت استقبال گسترده مردم از تلگرام توضیح میدهد: تلگرام یک قابلیت ارتباطی فوقالعاده و سریع را در اختیار کاربران قرار میداد که هیچکدام از پیامرسانهای داخلی این قابلیت را ندارند دوم اینکه تلگرام بهندرت دچار مشکل فنی میشد اگر قطعی هم داشت موقت و کوتاه بود ،سوم حضور گسترده خود مردم در این فضا است که همین دلیلی برای پیوستن بسیاری از رسانهها و نهادهای دولتی و غیردولتی به این پیامرسان شد. یکی دیگر از علت استقبال مردم از تلگرام محیط امن آن است.
او ادامه میدهد: برای همین جریان سازی حضور در تلگرام ابتدا از پایین به بالا صورت گرفت. یعنی مردم اول آنجا حضور یافتند بعد کسبوکار و دستگاههای دولتی و سازمانها و شرکتها و رسانهها بهواسطه حضور مردم به آن محیط رفتند که از قافله عقب نمانند. قضیه پیامرسانهای داخلی هم همین است اگر مردم نباشند نهادها و دیگر دستگاهها و رسانهها نمیتوانند حضور پایداری در آنجا داشته باشند.
پیامرسانهای داخلی دست بخش خصوصی باشد
امامی در پایان پیشنهاد میدهد: به نظرم یکی از راههایی که باعث میشود مردم به سمت پیامرسانهای داخلی میل پیدا کنند این است که این پیامرسانها باید دست بخش خصوصی باشد نه اینکه نهادهای دولتی و حاکمیتی بخواهند گردانندگان اصلی آن باشند.پیشنهاد دیگر این است که بهترین گام این بود که خود اپراتورها پیشگام میشدند حتی میتوانستند از این طریق درآمد خود را افزایش دهند با توجه به اینکه استفاده از پیامک در بین مردم کمتر شده است. نکته بعدی اینکه این پیامرسانها با واگذاری سهام خود در بازار سرمایه کاری کنند که بخش خصوصی ورود پیدا کند و سهام آن در بورس عرضه و به دست مردم برسد. مثل توئیتر که سهام آن دست مردم است دست شخص نیست.
او معتقد است: ما باید این نکته را در نظر بگیرم که منفعت فردی هم دراینباره لحاظ شود در حال حاضر عضویت مردم در پیامرسانهای داخلی چه منفعتی برای مردم دارد؟واقعاً باید مسئولانی که برای مهاجرت به این پیامرسانها اصرار دارند به این سؤال پاسخ دهند .در جامعه شبکهای امروزه مردم ترجیح میدهند از منابع خبری مختلف بهره ببرند تا یک منبع خبری خاص. صرفاً مزیتی که پیامرسان داخلی میتواند باشد رسانه جایگزین ،در صورت قطع موقت پیامرسان خارجی است.