هادي حقشناس/ اقتصاددان
گفتوگوي رييس جمهور با مردم از دو جهت قابل ارزيابي است؛يكي از جنبه سياستهاي خارجي و ديگري از جنبه سياستهاي داخلي. سياستهاي خارجي موضوع هستهاي ايران، برجام و مذاكرات است. به هر تقدير آمريكا از برجام يك جانبه خارج شد و ادعاي اين را دارد كه آماده است در هر زمان و مكاني مذاكره كند. سخنراني رييس جمهور در واقع پاسخ متقن و مبتني بر مباني مذاكره بود. متقن از اين منظر كه زماني دو نفر با هم مذاكره مي كنند كه باهم در شرايط مساوي باشند.آمريكا از برجام خارج شده و اعلام مذاكره ميكند، اگر آمريكا اهل مذاكره بود بايد قبل از خروج از برجام مذاكره را انجام ميداد. به عبارت سادهتر شرايط مذاكره را آمريكا تغيير داده يا به اصطلاح پيششرط براي مذاكره گذاشته و آن پيششرط اين بوده كه ابتدا از برجام خروج و بعد اعلام مذاكره ميكند كه اين درواقع شرايط مذاكره را يكسان نخواهد كرد. مضاف بر اينكه وقتي ميگوييم آمريكا، منظور فقط دولت ترامپ نيست بلكه همه دولتهاي قبل نيز تلقي ميشود .بالاخره در 28 مرداد سال 32 وقتي آمريكاييها اعلام كردند كه در كودتاي 28 مرداد دخالت داشتند، طبيعي است كه بايد جبران كنند و تاكنون هم جبران نكردهاند. از اين منظر رييسجمهور نكته مهمي را اشاره كرد؛ بنابراين اينكه گاهي گفته ميشود كه توپ در زمين ايران است و ترامپ پيشنهاد مذاكره داده، واقعيت اين است كه هر مذاكرهاي حتي اگر مذاكره براي مذاكره باشد، بايد در شرايط يكسان باشد و اينكه روحاني اعلام كرد كه آماده مذاكره است ولي به شرطي كه هر دو به شرايط پيش از خروج آمريكا از برجام برگردند، به نظر من حتما مورد توجه افكار عمومي ايران و جهان قرار خواهد گرفت اما از منظر سياستهاي داخلي شايد در اين يكي، دو دهه اخير اولين بار است كه رييسجمهور به معناي واقعي قيمتگذاري ارز را از سياستهاي دولت حذف كرد و سازوكار بازار را پذيرفت. هميشه در سالهاي گذشته دولت در بازار قيمت ارز را تعيين ميكرد و هيچوقت هم قيمت ارز ثبات نداشت و دچار تغييرات ميشد. به نظر من با آغاز اجراي بسته ارزي نقطه عطفي در سياستهاي اقتصادي دولت حداقل در دو، سه دهه اخير اتفاق افتاده كه ضمن حفظ استقلال بانك مركزي دولت سازوكار بازار ارز را پذيرفته است. به عبارت سادهتر درست است كه دولت براي كالاهاي اساسي نرخ 4200 تومان تعيين كرده ولي هيچوقت اين نرخ در بازار مورد معامله قرار نخواهد گرفت بلكه دولت ارز را در اختيار كساني كه وارد كنندههاي كالاي اساسي و دارو هستند قرار خواهد داد و در حساب حسابداري خودش با آنها نرخ 4200 تومان را اعمال خواهد كرد؛ يعني ارزي نخواهد فروخت. به عبارت مهمتر امروز يك نرخ در بازار ارز ايران وجود دارد كه اصلا مهم نيست اين نرخ چه عددي است، بلكه مهم اين است كه دولت زمينه فساد و رانت و صف اخذ ارز را حذف كرد. ديگر هيچكس براي اينكه ارز نصيبش بشود مسافرت نخواهد رفت. ديگر هيچكس براي يك كالا ارز نميگيرد و كالاي ديگري را وارد كند و از همه مهمتر اين بود كه اگر قيمت ارز در بازار گران باشد، دولت ميتواند ارز بفروشد و نقدينگي را جمع كند و اثر منفي روي تورم بگذارد و اگر ارز ارزان شود، طبيعي است كه دولت ذخاير خودش را حفظ ميكند و ارز عرضه نخواهد كرد. اينها نكات مهمي در صحبتهاي رييسجمهور بود و نكته كليدي اينكه ارز را به صرافيها، فعالان اقتصادي و كساني كه در زمينه تجارت خارجي فعاليت ميكنند، واگذار كرد. با اين حساب ديگر هيچ خانم خانهدار يا كارمندي به دنبال خريد ارز نخواهد رفت كه مبادا ارزش ريالش كاهش پيدا كند؛ چون بازار ارز ديگر آن سودهاي افسانهاي را ايجاد نخواهد كرد. اگر دولت بتواند به اين سياستهاي ارزي وفادار بماند، فكر ميكنم به زودي بازار ارز به يك ثبات و تعادلي خواهد رسيد. در اقتصاد ايران به غلط يا درست هر بار كه بازار ارز به ثبات و تعادل برسد، ساير بازارها هم به تعادل خواهد رسيد.