در بحث یارانه ها در شب پنجشنبه 22 آذر 96 در گزارش خبری شبکه دو یکی از نمایندگان اظهار می کرد که یارانه را که از درآمد حاصل از افزایش قیمت حامل های انرژی به دست آمده را باید به همه داد. مجری پرسید آخر پس هدفمندی کجاست در جواب گفت خوب نمی شود معلوم کرد که چه کسی احتیاج دارد و چه کسی ندارد. ممکن است آنکه حقوقش بالا است یک مریض سرطانی داشته باشد.
این استدلال از دولت اگر بود شاید عجیب نبود و می گفتیم دولت برایش سخت است که محاسبه کند و یا ملاحظات سیاسی را در نظر دارد ولی نماینده مجلسی که باید یار و طرفدار مردم محروم باشد چنین حرفی را بگوید جای تأسف دارد. زیرا:
درست است که چنین چیزی ممکن است باشد ولی مگر چند نفر این حالت را دارد و تازه شما چرا اسم قانون را هدفمندی یارانه ها گذاشته اید. البته بگذریم از اینکه دولت قانون را اجرا نکرده و سهم تولید را نپرداخته، و بگذریم از اینکه همه این چنین نیستند که به یارانه نیاز داشته باشند. لابدکسی که 18 میلیون هم به نقل از رئیس دیوان محاسبات می گیرد یارانه هم نیاز دارد. متأسفانه طبق آمار رسمی 76 میلیون در کشور دارند یارانه می گیرند و هدفمندانه هم می گیرند!! اسم این هست دولت مردمی و سهل گیر و مماشات کن !
واین مثل این میماند که شما وقتی ماشین های میلیاردی را در خیابان ها می بینید که دور دور می کنند و آسایش و آرامش همه را به هم می زنند بگویید حتما این ها نیاز داشته اند که چنین ماشین هایی را بخرند و همینطور همه چیز را می شود توجیه کرد. آنوقت میمانیم که سهم نمایندگان و وظیفه آنها چیست و نقش دولت هم چگونه است؟ یک وقتی دو نماینده در برابر هم حرف می زنند و برای اینکه جلسه را پر شور کنند یکی نقش موافق و دیگری نقش مخالف را بازی می کند؛ ولی وقتی از صمیم قلب چنین حرفهایی را می زند نشانه چیست؟
در این صورت همه چیز برای خود استدلالی دارد و با هیچ چیز نباید برخورد کرد چون بالاخره ذی نفعانی دارد.
این نشان می دهد که ما در برنامه ریزی هنوز به وفاق نرسیده ایم و برای قانونگزاری هم آن پختگی لازم را نداریم همچنانکه برای بعضی مسئولیت¬های دولتی هم کارامدی مطرح نیست. در نتیجه اداره کردن به گونه ای که نفع بعضی ها حاصل شود و صدائی از کسی بیرون نیاید می شود مدیریت. آنوقت زمان مخفی کردن اطلاعات می رسد که نباید مردم از کنه مسائل با خبر شوند.
در اجرا هم همینطور! شما بنگرید به وعده هایی که داده می شود و با قاطعیت هم آن را بیان می کنند ولی وقتی اجرا نمی شود از کنار آن به سادگی می گذرند و کسی هم نیست که از آنها باز خواست کند. کافی است به ترامپ بنگرید که چگونه خبیثانه وعده هایی را که در انتخاباتش داده بی محابا یکی پس از دیگری دارد اجرا می کند! البته مشی وی به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
ای کاش مسئولان حرف نمی زدند و پس از انجام، خبر می دادند که فلان کار شده است. ممکن است بگویید آنوقت ممکن است دسته گل های زیادی به آب داده شود. ولی این راه دارد کارشناسان بیایند مسائل را حلاجی کنند و کارگزاران به آنها گوش دهند و در جلسات کارشناسی تصمیم بگیرند. البته الان هم کم دسته گل به آب نمی دهیم.
منبع : خبرآنلاین