جمشید اوشال
این تجربه تاریخ میگوید اگر دولتها بخواهند کاری بکند که بشود، میشود. اما چون نمیخواهند بشود به همین دلیل هرکاری بکنید و یا هر راهی که بروید یا هرچه بگویید نتیجهاش این است که نمیشود؟ و متاسفانه ما باید شاهد این بگومگوهای بیهوت و بعضا بیاعتبار ناامیدکننده برای عدم استفاده از داشتههای خدادادیمان باشیم.
شکی در این نیست که در چند سال گذشته از مقدار بارش بارانها کم شده و ورودی به سدها کمتر از مصرف است. اما آیا دنیا به آخر رسیده و دیگر هیچ؟
کشور ما در منطقهای کمبارش قرار دارد. ایران با ۱۵ کشور هم مرز است و طول این مرز ها حدود ۸۷۵۵ کیلومتر است. اگر بخواهیم مرزهای خشکی و آبی کشور را تفکیک کنیم به ترتیب میشود:
– ایران و پاکستان حدود ۹۷۸ کیلومتر
– ایران و افغانستان حدود ۹۴۵ کیلومتر
– ایران و ترکمنستان حدود ۱۲۰۵ کیلومتر
– ایران و جمهوری آذربایجان حدود ۷۵۹ کیلومتر
– ایران و ارمنستان حدود ۴۸ کیلومتر
– ایران و ترکیه حدود ۵۸۰ کیلومتر
– ایران و عراق حدود ۱۶۰۹ کیلومتر
– طول سواحل ایران در دریای خزر حدود ۶۷۵ کیلومتر
– طول سواحل ایران در خلیج فارس و دریای عمان حدود ۱۹۵۶ کیلومتر
ملاحظه میفرمایید که کشور ما، ایران تقریبا حدود ۶۱۲۴ کیلومتر مرز خشکی و حدود ۲۶۳۱ کیلومتر مرز متصل به دریا داریم. از ۲۶۳۱ کیلومتر مرز آبی حدود ۶۷۵ کیلومتر در سواحل دریای خزر در شمال و حدود ۱۹۵۶ کیلومتر در سواحل جنوبی ایران است.
علاوه بر مرزهای دریایی ایران چیزی حدود ۱۷۳۱ کیلومتر مرز مشترک رودخانهای با همسایگان دارد. و این یعنی آب داریم و خوبش هم داریم و این گنج طلا مایه امید به آینده بسیار بسیار درخشان و قدرتمند برای امروز و آیندگان الیالابد است.
جمعیت بسیار زیادی از مردم جهان در کنار سواحل مختلف دریاها در کشورهای و با فرهنگهای کوناگون زندگی میکنند. این جمعیت بزرگ تقریبا چند میلیارد نفری، تجربیات بسیار موفقی در استفاده از آب دریا برای حل مشکلات آبی خود اعم از آب برای استفاده شرب و آب برای سایر موارد داشتهاند.سالهاست کشورهای ساحل جنوبی خلیج فارس که جمعیتشان به حدود ۲۰ میلیون نفر میرسند از آب تصفیه شده دریا برای مصارف خود استفاده میکنند و هیچوقت هم نگفتهاند مشکل بیآبی دارند بلکه روز به روز بر سازندگی و حرکت توسعه یافتگی خودشان افزودهاند.
آیا حق داریم بگوییم، اگر دولتی که به نیابت از مردم مالک و حاکم بر ۲۶۳۱ کیلومتر ساحل پر آب و متنوع است نتواند مشکل بیآبی و بحرانهای ناشی از بیآبی را حل کند، این دولت توانمند نیست؟ آیا حق داریم بگوییم مسئولین امور در ساختار و سازمانهای مرتبط با موضوع آب توانمند و این کاره نیستند؟
پروژه خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان به طول 900 کیلومتر از عسلویه تا ایرانشهردر سال 1392 شروع و در حدود یکسال کشیده شد و در سال 1393 آماده بهرهبرداری گردید.پروژه خط لوله 7.5 میلیارد دلاری انتقال گاز ایران به پاکستان و هند امکان صادرات روزانه 21.5 میلیون مترمکعب گاز ایران به پاکستان را فراهم میکرد.دهلینو تحت فشار آمریکا از این خط لوله کنار کشید اما ایران و پاکستان کلنگ احداث این خط لوله را به زمین زدند و قرار شد تا احداث دسامبر ۲۰۱۴ بخش پاکستانی این خط لوله تکمیل شود.علیرغم تکمیل بخش ۹۰۰ کیلومتری ایران تا کنار مرز پاکستان و گذشته ۳ سال از ضربالاجلی که برای اسلامآباد تعیین شد پاکستان هنوز هیچ اقدامی انجام نداده است. در این میان حتی ایران پیشنهاد کرد تا در ساخت این خط لوله در خاک پاکستان کمک کند و یک وام ۵۰۰ میلیون دلاری برای آن اختصاص دهد.
کشوری که میتواند در زمان یکسال ۱۰۰۰ کیلومتر چند لوله گاز به قطر تقریبا یک و نیم متر بکشد و برای ادامهاش حاضر است وام ۵۰۰ میلیون دلاری بدهد، آیا نمیتواند برای برونرفت از مشکل بیآبی چندین لوله چند هزار کیلومتری برای نقاط آسیبپذیر آبی از جمله استانهای حاشیه کویر و دریاچه ارومیه و یا سایر نقاط در کشور بکشد؟اگر دولت ها بخواهند کاری بکند که بشود، میشود. اما چون نمیخواهند بشود به همین دلیل هرکاری بکنید نمیشود و متاسفانه ما باید شاهد این بگومگوهای بیهوت و بعضا بیاعتبار ناامیدکننده برای عدم استفاده از داشتههای خدادادیمان باشیم. نمیدانم به این چه فرآیند و اینگونه رفتارها باید گفت: مطمئنا این مدیران میدانند راهکار چیست، اما:
– یا نمیتوانند فکر بکنند؟
– یا جرات فکر کردن ندارند؟
– یا اجازه فکر کردن ندارند؟
– یا میلی به فکر کردن ندارند؟
در هر حالت نتیجهاش ضرر و زیان به مردم و کشور است
در عجبم، با این آدمها که مدعی هم هستند چگونه میخواهیم کشور توسعه یافته و کشور اول منطقه بشویم و گفتمان انقلاب را به جهانیان برسانیم