حاشیه‌های خبر «مصرف گوشت گربه در زابل»

اصل خبر چه بود؟

در ابتدا، ادعای اینستاگرامی «حسن شمشادی» خبرنگار صداوسیما، با عنوان «این ظرف غذای یک خانواده در روستاهای شهرستان زابل است که برای نمردن؛ گوشت گربه می‌خورند! / می‌خواهیم کمک کنیم تا زنده بمانند» جنجالی شد و او به خاطر برخی واکنش‌ها، ضمن عذرخواهی اما توضیحی در این باره داد. او با انتشار عکس بالا در اینستاگرام خود، نوشته بود:

آنچه که می‌بینید، ظرف غذای یک خانواده است؛ تصور می‌کنید که محتوی آن چیست؟! آنچه این خانواده و بسیاری دیگر می‌خورند گوشت گربه است! آنان حتی از اندک گوشت کلاغ مُرده هم نمی‌توانند که بگذرند؛ چون چاره‌ای ندارند و می‌خواهند زنده بمانند.این خانواده یکی از دهها خانوار ساکن در روستاهای بسیار محروم گمشاد، کندوکه، ملادادی، جهان آباد، رودینی، هیرمند و قرقری در شهرستان زابل واقع در استان سیستان و بلوچستان است.بسیاری از این مردم با وجود مشکلات بسیار؛ روزه هم هستند؛ و همچنان به درگاه الهی شکر می‌کنند. دوستان جهادی من مدتی است؛ از خانه و کاشانه کنده‌اند و در این منطقه مستقر شده‌اند؛ آن‌ها سعی می‌کنند علاوه بر تأمین بسته‌های غذایی برای مردم محروم این منطقه؛ و نجاتشان از مرگ به خاطر گرسنگی؛ و ساخت سرویس بهداشتی و مرمت سقف‌های نه چندان موجود بالای سرشان، طرح‌هایی را برای توانمند شدن اقتصادی این مردم را اجرا کنند؛ مثلاً برایشان کوره سفال گری بسازند و جوانان و زنانشان را آموزش دهند؛ یا باغ‌های زیتون و پسته برایشان ایجاد کنند.دوستان من؛ هم اکنون در این منطقه محروم حضور دارند؛ قصد داریم تا با کمک مردم؛ از راه دور این هموطنان محروم و آن دوستان را یاری کنیم. [مشخصات راه‌های کمک]

عذرخواهی و توضیح

شمشادی پس از آن با یادداشتی تکمیلی درباره‌ی ماجرای گوشت گربه نوشت:

هموطنان ارجمندم در سیستان و بلوچستان؛ زابلی‌های عزیز. سلام علیکم. همانگونه که می‌دانید؛ دو روز پیش؛ با استناد به گزارش‌های بچه‌های جهادی مستقر در روستاهای اطراف زابل، مطلبی را در باره محرومیت شدید در این مناطق منتشر کردم، که بازتابهای متفاوت؛ مختلف و البته گسترده‌ای در داخل و خارج از کشور داشت.

به نظر آنچه در آن مطلب گفته شد؛ باعث ناراحتی و دلخوری زابلی‌های گرامی و مردم عزیز سیستان و بلوچستان شده است، و انتشار آن مطلب و عکس را توهین به خود تلقی کرده‌اند.خدای بزرگ که از اعمال و نیّات همه ما آگاه است؛ و ملاک اعمالمان را هم؛ نیّت‌های ما؛ قرار داده است؛ بر نیّت این کمترین در انتشار آنچه گفته شد؛ و هدفم که صرفاً و صرفاً نشان دادن اوج محرومیت در این مناطق و لزوم تلاش بیشتر برای کمک به هموطنانمان؛ بود، به خوبی آگاه است؛ هر چند که برخی بزرگواران از آن مطلع نباشند یا به هر دلیل نیّت و هدفم را زیر سؤال ببرند.بر خود وظیفه می‌دانم؛ اعلام کنم اگر مطلب من؛ به هر دلیل و به هر مقدار؛ باعث ناراحتی اهالی شریف شهرستان زابل و استان با تمدنِ کهن سیستان و بلوچستان شده است، صمیمانه و خاضعانه از فرد فرد این عزیزان پوزش می‌طلبم؛ عذر خواهی می‌کنم و طلب حلالیت دارم.این عذرخواهی از باب انسانیتی است که هدف اصلی از انتشار آن مطلب بود؛ نه هیچ چیز دیگر!

طبیعتاً نقش دست‌های پیدا و پنهان، و برخی منابع خبری در فضای مجازی، با نیّات خاص و برخی دست اندرکاران در منحرف کردن اصل ماجرا، که همان محرومیت شدید آن مردم؛ و عدم رسیدگی به وضعیت آنان و نیز نپرداختن به موضوع مهم و اساسی سوءمدیریت در آن دیار، و عدم توجه جدی از مرکز به آن استان و شهرستان است، نمی‌توان در ملتهب کردن فضای حاکم و فراموش کردن اصل و پرداختن به فرع نادیده گرفت؛ که خدای بزرگ بر آنها هم شنوا و بینا و حکیم است.در پایان جا دارد مراتب ارادت و احترامم را به فرد فرد اهالی شهرستان زابل و مردم صبور و مقاوم استان کهن سیستان و بلوچستان؛ ابراز و اعلام کنم.از خدای بزرگ روزهای بهتر و پر رونق تری را برای آن استان و مردمش مسئلت دارم.

خاک پای هموطنانم/حسن شمشادی، خبرنگار

شامگاه جمعه؛ چهارم خرداد نود و هفت