بسیاری از سهامدارن خود را مالباخته میدانند و مدعیان استادی در بورس را مسبب ضرر و زیان خود میدانند. تاج پادشاهی از سر اساتید افتاده است.
به گزارش رتبه آنلاین از گسترش نیوز، سبز یا قرمز؟ رشد یا سقوط؟ سیگنال مثبت یا منفی؟ اینها، کلیدواژههای اخبار و گزارشهایی هستند که رسانهها، درباره بورس منتشر میکنند. بسیاری از آنهایی که رسانهها، بورسباز مینامیدند تا همین سال گذشته از دنیای سهامداری چیزی نمیدانستند. اکنون روزهای خوب و سودده بورس به خاطرهای محو و کمرنگ شده و سرمایهگذاران این بازار که عمدتاً از نوع سرمایهگذار خرد هستند پایان روزهای سیاه را انتظار میکشند. روزهای خوب در راه است؟ آبهای رفته به جو باز خواهد گشت؟ هیچکس نمیداند. اما با اطمینان میدانیم که سقوط بورس، پایههای سلطنت گروه خاصی را به لرزه انداخته است. با گسترشنیوز همراه باشید.
«صف فروش فلان نماد طولانی شد»، «معاملات مشکوک ۱۰ نماد مشکوک»، «دارا دوم همچنان در ضرر» تعدادی از تیترهای امروز رسانههاست. در این شرایط؛ کار و کاسبیِ گروهی که خود را استاد، متخصص و مشاور بورس میدانند دیگر سکه نیست. آنها اقتصاد خواندهاند، مدرک تحصیلی مرتبط دارند و سیگنالها را میخوانند و پیشبینی میکنند؟ پاسخ دادن به این سوال خیلی سخت نیست؛ اگر به این واقعیت ساده توجه کنید که کل رزومه و سابقه اقتصادی فلان استاد، در حد راهاندازی یک پیچ اینستاگرامی یا تلگرامی است.
جزوههایی که قیمتی شد
به هر حال سوددهی بالای بازار سهام در دو سال گذشته، مدعیان استادی را به سوپراستارهای جدید جامعه ایران تبدیل کرد. تعداد فالورهای آنهایی که اسم و رسمی به هم زدند از یک میلیون هم گذشت. جزوههای تحلیل تکنیکال و بنیادی آنها، قیمتی شد. دفاتر پیشخوان پر شد از مردمی که بوی سود نجومی به مشامشان خورده بود. کلاسهای حضوری و مجازی اساتید پر شد، جزوهها فروش رفت و تجدید چاپ کتابهای بورسی، دورقمی شد.
خشمی که در کامنتها موج میزند
بورس ایران حدود دو سال، رونقی افسانهای داشت. رشد بورس، طبیعی بود یا مصنوعی؟ پاسخ هرچه که باشد دردی از سهامداران و اساتید آنها دوا نمیکند. بسیاری از سهامدارن خود را مالباخته میدانند و اساتید را مسبب را مسبب ضرر و زبان خود میدانند. تاج پادشاهی از سر آنها افتاده است. فاصله بین لایوها، بیشتر و بیشتر شد. حالا سروکله استادی که در روزهای خوش، هر شب لایو میگذاشت تا شاگرد-فالوران را با پیشبینیها و تحلیلهای صحیح و سودهده خود شگفتزده و کیفور کند به زحمت، هفتهای یک بار پیدا میشود. بازار ریزشی، جای هنرنمایی نیست. فالورها به همان سرعت که آمده بودند رفتند. آنها که ماندهاند خشمگیناند و غضب در کامنتها موج میزند. ورق برمیگردد و اساتید، شکوه سابق را پس خواهند گرفت؟ آیا خود سهامداری که انتظار داشته با ۱۰ میلیون سرمایهگذاری هر ماه چهار یا پنج میلیون سود به جیب بزند مقصر نیست؟ آیا اساتید صرفا بر آتش حرص و طمعی که از قبل وجود داشته است ندمیدهاند؟ بورسبازان این گونه فکر نمیکنند. آنها خود را بیتقصیر و قربانی وعدههای نادرست یا دروغین این و آن میدانند. در ادامه به نظرات تعدادی از آنها نگاه میکنیم:
«باز هم بازار دو روز سبز شد تا شما لایو بگذاری! از فرصت سوءاستفاده میکنید و جزوههای خودتان را میفروشید. مردم اینها اگر راست میگفتند خودشون سرمایهگذاری میکردند و به ما مشاوره نمیدادند.
به اسم بسته آموزشی، مردم را غارت کردند. مردم تو رو خدا کمی هوشیار باشید. اگر امثال این آدم واقعا میدونستند کدوم سهام خوبه به جای تبلیغ و فروش جزوه، سهام خودشون رو خرید و فروش میکردند.
تو ریزش محو شده بودی استاد، دوباره پیدات شد!
نیم ساعت تحلیل الکی! جرات نمیکنه درباره شاخص حرف بزنه.
دوستان لطفا گول جزوه ویای پی را نخورید. نخرید، به خدا هیچ چی توش نیست. من الان ماههاست که عضوم و به هیچ دردم نخورده.
اگه وضع بورس اینقدر خوب بود تو میلیاردر میشدی نه جزوهفروش!
اینها فقط نون زبانشون را میخورند.
گولشو نخورید، هیچ خبری نیست، همه سهامی که پیشنهاد داده بود تو ضررن. جزوه رو پس فرستادم ولی پولمو پس ندادید.
تو سرخی بازار که مردم سرخ شده بودن کجا بودید؟ بیچاره اونهایی که امثال این آدم رو استاد صدا میکنند».